زمانی که متوجه میشوید که پدرتان ممکن است به مادرتان خیانت کرده باشد، تصورتان نسبت به او تغییر می کند. این لحظه وحشتناکی است که ذهن شما با سوالات زیادی در مورد نقش پدری، آینده خانواده، روابط والدین مواجه می شود.
چگونه با یک پدر خیانتکار رفتار کنیم؟ به مادر خود چیزی بگوییم؟ چگونه با درد خیانت پدر کنار بیاییم؟ و مهمتر از همه این که در پی خیانت پدر چه رفتاری باید داشته باشیم؟ دلایل خیانت مردان چیست؟
اما مهمترین سوال و شاید دلهره آورترین آنها این باشد:
آیا باید خیانت پدر خود را نادیده بگیریم و به زندگی خود ادامه دهیم و با کسی در مورد آن صحبت نکنیم!. حتی اگر نادیده گرفتن خیانت پدر ممکن است اولین راه باشد، پنهان کردن یک خیانت همیشه آسان نیست. اما اگر چیزی به روی خودمان نیاوریم، آیا او بیشتر درگیر رابطه فرازناشویی نمی شود؟
در این شرایط نه انتخاب درست یا غلطی وجود دارد و نه هیچ انتخاب آسانی. همه ما می دانیم که خیانت آسیب وحشتناکی به خانواده می رساند. هیچ راه آسانی برای مقابله با خیانت پدر وجود ندارد.
اما هر مشکلی راه حلی دارد و خیانت شوهر مستثنی نیست. در اینجا نکات و ایده هایی را گردآوری کرده ایم که وقتی متوجه شدید پدرتان خیانت می کند چه کاری باید انجام دهید. یک نفس عمیق بکشید و به این توصیه ها در مورد نحوه برخورد با پدر خیانتکار توجه کنید تا به بهترین شکل ممکن وضعیت را مدیریت کنید.
مواجه شدن با خیانت یکی از اعضای خانواده یک موقعیت سخت است و هر رابطه ای تفاوت های خودش را دارد، اما شما می توانید قطعات این پازل خیانت را کنار هم بگذارید و به گزینه های خود، خوب نگاه کنید.
جهت مشاوره برای هم وطنان خارج از کشور روی لینک زیر کلیک کنید.
هموطنان خارج از کشور
برای رزرو وقت مشاوره حضوری روی لینک زیر کلیک کنید.
رزرو جلسه مشاوره حضوری
با این 13 نکته، می توانید برنامه ریزی کنید که چگونه با خیانت پدر برخورد کنید.
شواهد را دوباره بررسی کنید
ممکن است جایی چیزی را اشتباه متوجه شده اید. برخی از نشانه های خیانت مردان قطعی نیستند. با دقت ببینید و دوباره بررسی کنید تا مطمئن شوید واقعاً درست متوجه شده اید. به عنوان مثال، اگر پدر شما زمان زیادی را صرف تلفن خود می کند و شما شک دارید که او تمام وقت خود را صرف صحبت با کسی می کند، بررسی کنید که آیا او واقعاً به مادر شما خیانت می کند یا خیر.
شاید فقط یک شوخی دوستانه بوده؟ آیا او با یک همکار که در پروژه ای با او همکاری می کند صحبت می کند! یا اینکه او واقعاً در حال خیانت است؟ قدم بعدی را تنها پس از مطمئن شدن انجام دهید. زیرا یک تهمت نادرست می تواند برای مدت طولانی به اعتماد در خانواده شما آسیب برساند.
با او صحبت کنید
وقتی فهمیدید پدرتان خیانت می کند چه باید کرد؟ یک نفس عمیق بکشید. عصبانیت شما قابل درک است، اما بیایید کمی آرام باشید. سعی کنید زمان مناسب را پیدا کنید.
شما باید در ذهن خود مشخص کنید که به پدر خود چه باید بگویید. این باعث میشود که مکالمه بر روی مسائل حاشیه ای و غیرضروری متمرکز نشود. مسائل گذشته را پیش نکشید یا در مورد کارهایی که تصور می کنید او انجام می دهد تهمت نزنید. فقط مسائلی را که نسبت به آنها اطمینان دارید مطرح کنید.
یک پدر خیانتکار رابطه نامشروع را انکار می کند اما شما از حالت و زبان بدن او خواهید فهمید. یک نکته کوچک – توجه کنید که آیا او از نگاه کردن به چشمان شما اجتناب می کند یا مستقیماً به شما نگاه می کند.
نشانههای گویای دروغ گفتن مانند: پشت کردن به شما یا لمس کردن بینی یا خاراندن صورت وجود دارد.
از مشاوره کمک بگیرید
شاید شما بدانید که پدرتان خیانت کرده است، اما نمی دانید که چگونه با خیانت پدر رفتار کنید. اکنون زمانی است که باید به خانواده خود کمک کنید. از مشورت با مشاوره خیانت ابایی نداشته باشید و سعی کنید همه چیزهایی را که در اعماق خود مخفی کرده اید بیرون بیاورید و مشکلات خود را حل کنید.
اعضای دیگر خانواده را درگیر نکنید
هیچ قانونی در مورد نحوه برخورد با پدر خیانتکار وجود ندارد. بهترین راه برای مقابله با خیانت پدر این است که احساسات خود را کنترل کنید. به این فکر کنید که واکنشهای شما و نحوه برخورد با آنها چگونه بر افرادی که دوستشان دارید، مانند خواهر و برادرتان، تأثیر میگذارد.
سایر اعضای خانواده را از این موضوع دور نگه دارید. با درگیر کردن آنها در این موقعیت درک آنها از پدرشان، را برای همیشه تیره و تار می کنید. ذهن کودکان به اندازه کافی تکامل نیافته است که چنین رویدادها و احساسات پیچیده را به درستی درک و پردازش کند.
به خاطر آنها، اجازه دهید همه چیز در خانه تا حد ممکن حالت عادی داشته باشد. بچه ها را درگیر نکنید. این فقط باعث می شود سایر اعضای خانواده را مجبور کنید طرف یکی را بگیرند.
معشوقه پدرتان را درگیر نکنید
یکی از مهمترین نکات در مورد نحوه برخورد با خیانت پدر این است که به یاد داشته باشید که این مسئله خانواده شماست. ممکن است وسوسه شوید که با زنی که با پدر شما وارد رابطه شده روبرو شوید و خشم خود را به او نشان دهید.
توهین کردن به او آسیب وارد شده به خانواده شما را جبران نمی کند. صرف نظر از اینکه این زن را می شناسید یا خیر، از او دوری کنید. درگیر کردن او در این موضوع فقط اوضاع را بدتر می کند.
خودتان را سرزنش نکنید، حالت تدافعی به خود نگیرید
ما وقتی نمی توانیم کاری برای درمان خیانت انجام دهیم، شروع به سرزنش خود می کنیم.
“شاید، تقصیر من بود.”
“همه نشانه های خیانت قبلا وجود داشت. باید زود تر می دیدم.»
“شاید من به اندازه کافی بچه خوبی نبودیم.”
“ما دوست داشتنی نیستیم.”
« احساس می کنم تقصیر من بود.»
مطالعات کنونی روی زوج ها نشان می دهد که 20 تا 40 درصد از مردان متاهل در طول زندگی خود رابطه خارج از ازدواج خواهند داشت. پس به خودت لطف کن و خودت را سرزنش نکن. هیچ کاری نمی توانستید انجام دهید تا پدرتان خیانت نکند.
بگذارید حرفش را بزند و بشنوید
ذهن شما مملو از افکار و نظرات زیادی در مورد پدرتان است. اما شنیدن صدای او ممکن است آخرین کاری باشد که ممکن است بخواهید انجام دهید.
وقتی آرامش خود را بدست آوردید، شاید بهتر باشد جور دیگری به وضعیت نگاه کنید و روی دلایل خیانت او تمرکز کنید. اگرچه هیچ بهانه یا دلیلی برای خیانت وجود ندارد، اما آماده باشید که به حرف های او نیز گوش دهید.
او را به عنوان بهترین دوست خود در نظر بگیرید. به او بگویید چه اتفاقی افتاد؟” پرسیدن سوالات درست از پدرتان به شما کمک می کند تا آنها را درک کنید و بهتر می توانید با آن کنار بیایید.
بی احترامی نکنید
چیزی که ما را بزرگتر میکند این است که بدون بی احترامی، با او برخورد کنیم.
اگر نمی توانید بر درد، عصبانیت و آسیب ناشی از خیانت پدر غلبه کنید، سعی کنید از نظر روحی مثبت تر باشید. فعالیتهای سادهای مانند مدیتیشن و تمرکز حواس میتوانند تکنیک های خوبی در این لحظات آشفتگی درونی باشند. هنگامی که خرد درونی خود را پیدا کردید، می تواند شما را در مسیر درست راهنمایی کند.
سمج نباشید
اگر او به شما بی احترامی و تندی کرد، تحت تأثیر قرار نگیرید و دیگر صحبت نکنید.
همچنین، به یاد داشته باشید که توانایی شما برای مقابله با خیانت پدر به واکنش او به موقعیت بستگی دارد. تنها در صورتی که او واقعاً پشیمان باشد و مایل به جبران باشد، می توانید امیدوار باشید که با هم آشتی کنند و رابطه خود را به نتیجه برسانند.
بیبیند تلاشتان فایده ای دارد؟
شما بهتر از هر کسی می دانید که ناتوانی در کنار آمدن با خیانت مانند زندگی با دردهای مداوم و بی امان است. در این مرحله باید تصمیمات مهمی بگیرید. آیا می خواهید به دخالت کردن ادامه دهید؟ اگر چنین است، آیا واقعاً فایده ای دارد؟
ضرورت اعتماد سازی
هنگامی که متوجه شدید پدرتان خیانت می کند. به او بفهمانید که کاری که انجام می دهد برای خانواده ویران کننده است. او باید برای ایجاد اعتماد در خانواده تلاش کند تا آن را بازسازی کند.
با این حال، زیاد کنترل کننده نباشید و به او نشان دهید که چقدر فرزند با شخصیتی هستید. بگذارید او متوجه خیانت فاجعه باری که انجام داده و عواقب آن باشد. بازسازی اعتماد بعد از خیانت کار آسانی نیست.
در حالی که پدرتان باید متعهد به صداقت و شفافیت کامل باشد، شما نیز باید یاد بگیرید که احترام او را حفظ کنید و همیشه با بی اعتمادی و تردید به او نگاه نکنید.
سعی کنید ببخشید
ممکن است احساس کنید که برای همیشه از او کینه به دل دارید. اما به خودتان زمان بدهید تا برای بخشش آماده شوید.
پدر خیانتکار باید درک کند که نمیتواند توقع داشته باشد که سریع بخشیده شود و همه چیز را از نو با مادر شما شروع کند. در اینجا باید به او بفهمانید که دل شکسته اید و به زمان نیاز دارید.
توصیه نهایی ما در مورد نحوه برخورد با پدر خیانتکار این است که از نظر عاطفی قوی باشید تا بتوانید تصمیمات سخت بگیرید.
سوالات متداول
به پدر خیانتکار چه می توان گفت؟
به او بگویید که چقدر ناامید هستید. با او در مورد آن صحبت کنید تا بفهمید که حس شما از کجا نشأت میگیرد و اکنون که خیانت کرده است، چه کاری میتوان انجام داد. با هم در مورد رفتن به مشاور خیانت تصمیم بگیرید و یشنهادهای مشاور خود را امتحان کنید.
چگونه با پدر خیانتکار ارتباط برقرار کنیم؟
ارتباط بین والدین و فرزندان باید محترمانه باشد. همانطور که دوست دارید او با شما ارتباط برقرار کند، با او ارتباط برقرار کنید. سعی کنید او را کوچک نکنید، به خصوص در مقابل دیگر فرزندان و اقوام نزدیک، زیرا ممکن است بسیار ناراحت شود.
من پدرم را دوست دارم ، باید چکار کنم؟
اول از همه، شما باید نفس بکشید و اجازه دهید قبل از هر کاری خشمتان فروکش کند. از خود بپرسید که چه احساسی دارید و چه کاری می خواهید در مورد آن انجام دهید. ممکن است بلافاصله فکری به ذهنتان نرسد زیرا غلبه بر درد خیانت کار بسیار دشواری است. قبل از تصمیم گیری عجولانه به خود فرصت دهید تا در مورد آن فکر کنید. از مشاوره کمک بگیرید.
مشاوره خیانت آویژه
در این مقاله مرکز مشاوره خانواده آویژه در خصوص نحوه صحیح برخورد با خیانت همسر نکاتی را بیان کردیم. اگر شما هم نکاتی به ذهنتان می رسد و در این پست از آن صحبت نشده است، بهتر است تا آن را در قسمت نظرات بنویسید تا دیگران هم از آن استفاده کنند و از سوی دیگر در مقاله دیگری در حیطه مشاوره خیانت به صورت اختصاصی به آن پرداخته شود.
سلام من ۱۲ سالمه هست من چند روز پیش دیدم که بابام به یکی پیام داده به مامانم گفتم مامانمم بیخیال شد، یک روز که بابام حموم بود گوشیشو برداشتم و چک کردم،توی پیاماش رفتم نوشتم عشقم که کلی فقط پیامای عاشقانه اومده بود، که دختره و بابام داشتن حرف میزدن چند تاشونم هنوز تو ذهنم مونده که الان میگم دختره نوشته بود عشقم منو ببر شمال حاملم کن تا پریود نشم وای واقعا ناراحتم که تسمیم گرفتم که یکروز دیگه برم داخل گوشیش و از پیاماش عکس بگیرم ولی خیلی بده تو این مسیر پدرم خیلی زنگ میزد به اینو اون بابام همش بابام بحث داره ولی به دختراش یعنی منو خواهرم اهمیت میده واقعا میترسم لطفا بگین که چیکار کنم
سلام بهتره با مشاوران ما صحبت کنید
میخوای ایدیمو بزارم حرف بزنیم ؟
سلام میشه کمکم کنید ۱۶ سالمه شش ماهه میدونم شابد بیشتر از شیش ماه من خیلی آدم بی خیالی ام اما صبرم تموم شده نمیدونم چیکار کنم تنها دلیل سکوتمم داداش ۸ سالمه اون آسیب نبینه من به درک چیکار کنم
بابام 50سال خیانت میکنه
دیدم بایکی سکس چت میکنه عکس های بد میفرستن
بعدش فهمیدم اون فردعموم یعنی داداش تنیش هستش که باهاشم همیشه سکس داره اینازنای خودشونم میخوان به اشتراک بذارن چهارتایی باهم س…س کنن انقدرحروم زادن
یعنی حالم از بابام بهم میخوره حتی نمیتونم یه جا بشینم باهاش غذا بخورم
یه آدم چقدرمیتونه کثافت باشه کاش میمرد آرزوی قلبیمه ومسئله اینه به مامانمم نمیتونم چیزی بگم ازبس این زن زود باوره فکر میکنه پاک تر ازااین مرد نیست چرا چون این حروم زاده بازیگرخوبیه انقدر تمیز بازیگری میکنه فکرمیکنی پاک تر ازش نیست کسی که به خواهرخودشم چندین بار بچگیا تجاوز کرده
این حجم ازکثافت و نمیتونم واقعا تحمل کنم کاش یکی واقعا راهنماییم کنه چیکارکنم
۱۷ سالمه،دوساله فهمیدم بابام داره به مامانم خیانت میکنه.از بعد بازنشستگیش.یه دونه از اون زنایی که باهاشون رابطه داره ثابته.ولی چندتای دیگه هم هستن(بابام خیلی هیزه).از چتشون فهمیدم.نمی دونم بچه هم داره از زنه یانه ولی تو چتشون همش از یه دختر کوچولو حرف میزنن اسمشم نفسه،حتی عکسشم تو گالری گوشیش دیدم.بابام هر روز با مامانم دعوا میکنه و همش بهش فش میده مامانم تقصیری نداره فقط بخاطر چهار تا بچشه که داره تحمل میکنه.با اخلاق بدش مامانمو پیر کرده بی حوصله و افسرده شده مامانم.دلم براش میسوزه.مامانم توخونه همه جونشو برای خانوادشو وبچهاش میزاره.ولی بابای ظالمم نه به خانواده اهمیتی میده نه خرجی میکنه برامون.به اسم کار با اون زنیکه قرار میزاره عشق و حالشو میکنه بعد که میاد خونه مامانمو اذیتش میکنه.
من و خواهرم از ۴ ۵ سالگی متوجه خیانت شدیم و من الان ۱۱ سالمه بابامو خیلی دوست دارم چیکار کنم عوارض خیانت بر کودکان رو ۷ تا شو دارم
به مامانت بگو جدا شن
من نگفتم تو 19سالگی پشیمون شدم تو بگو
سلام من 12 سالمه
امشب اتفاقی گوشی ی بابام دست من افتاد و من
رفتم توی پیاماش متوجه ی پیام یکی از فامیل هامون شدم ولی نشناختمش
فهمیدم بابام بهش اعتراف کرده عاشقشه و خانومه قبول نمی کرد می گفت مثلا من به عشق اتقادی ندارم و یا تو زنو بچه داری
و بابام باهاش لاس میزد و اخر سر ازش خواست سکس کنن
و از حرف هاشون فهمیدم که بابام کلیییییی دوستدختر داشته
و دارم میمیرم
بابام ادمی بوده که همیشه به منو داداشم رو مامانم اهمیتی نمی داده و منو اصلا دوست نداشته و چطوری بگم…
یعنی تمام 18سال زندگی پدر مادرم.. بابام خیانت میکرد
و علت رابطه نداشتن بابام با اون خانومه تا الان این بوده که فامیلن
نمی دونم به مامانم بگم یا نه
اخه تازه همین امروز تصمیم برای خرید خونه ی بهتر کرده بودیم که من از وقتی بجه بودم میخواستمش
من ۱۲ سالمه که میبینم که بابام خیلی با گوشی ور میره و با یکی حرف میزنه. یکبار که بابام رفته بود دستشویی تصمیم گرفتم گوشیشو نگاه کنم.وقتی نگاه کردم دیدم با یکی کلی حرف عاشقانه میزنه مثلا اون طرف مقابل میگه که فدات بشم که عاشقمی و اینا.اما هنوزم سردرگمم که چیکار کنم. نمیدونم که مطمئنم به خیانت پدرم یا نه.اول که داشتم کم کم پی میبردم به این قضیه خواستم به مادرم بگم وقتی خواستم بگم پشیمون شد و یجوری مسئله رو پیچوندم.الانم نمیدونم چیکار کنم توروخدا کمکم کنید.😭😭
من 11سالمه من مثل همیشه کنار بابام نشسته بودم که دیدیدم با یه شماره ناشماس داره حرف میزنه و دیدم زنه خیلی سخت داشت از بابام پا میگرفت ینی بابام پا نمیداد بعد چند روز دیدم بابام با یه گلدون گل اومده خونه و گفتش فردا بریم مسافرت تو راه ماشین خراب شدو برگشتیم منم گوشیم شارژ نداش گوشی بابامو گرفتم دیدم رو صفحه پیاماس. یه شماره ناشناس دیگه به با بام پیام داده بود که موهامو دکلره کردم سوخته. بابامم بش گفته بود عکستو بده نگا من از دیشب که این پیا مارو دیدم نخوابیدم قلب زوری میزنه که میخواد در بیاد به دوستم گفتم یکم اروم تر شدم ولی دوستم باور نکرد من بابامو خیللللللی دوست دارم و واقعا نمی خوام از دستش بدم به مامانم چیزی نگفتم چون نمیخوام از هم جدا شن. میخوام بابام حرف بزنم ولی نمیتونماصلا نمیتونم پیش خانوادم بشینم میترسم از دهنم بپره بیرون
عکس از پیام هایش بگیر و او نشان بده وبه او بگو دلت شکسته
سلام 16 سالمه چن روزه تو گوشی بابام میبینم با یه دختر چت میکنه خیر سرش همیشه هم میبینم پیام داده و نمیتونم گوشیشو بگیرم تا ببینم مامانم فکر میکنه بابام ادم خوبیه ولی الان باید چیکار کنم؟ باید شکمو از بین ببرم. خجالت هم سرش نمیشه
سلام من و خواهرام ک هر کدوم بیشتر از ۲۰ سال سن داریم متوجه خیانت پدرم شدیم ..نمدونم واقعا اوایل فک میکردیم اشتباه متوجه شدیم ولی دیدم ن واقعا هس چیزی .. بیرون رفتن زیاد پیامک تماس ..پدر من اصلا اهل بیرون رفتن نبود ولی چند ماهه ساعت های طولانی میره بیرون نمدونم خدایا فقط هنوزم امیدوارم ک اشتباه باشه مامانم واقعا چه گناهی داره آخه فکرم ذر مورد پدرم عوض شده نمدونم چجوری باید رفتار کنم واقعا در زمان بدی گیر افتادم آخه طرف با سه تا بچه چرا باید اینجور شه.. یعنی تقصیر ماست؟؟🥲به نظرتون چکار کنم وافعا مغزم داره نابود میشع..
سلام امیدوارم بتونم کمی فکرتان آروم کنم من صاحب سه فرزندهستم پدر خانواده یه دختر ودوپسر که الان بالای بیست سالشونه من واقعا به خانوادم عشق میدم از همون تولدشون الان با بچه خاک رفیقم از دخترم یه نوه دارم که از سرکوبی بالا میره اینا مقدمه بود راستش شما ها ظاهر کارو میبینید واز انفاقات قبل خبری ندارید که چرا پدرتان داره خیانت میکنه اینو مطمئن باشید این ریشه در قبل داره چرا که خوده من از دست مادر بچه خام تا مرز مردنم رفتم پنج سال پیش از ناراحتی سکته کردم سمت راستم لمس شد هنوزم هست خوب همسرم باعث این بیماریم شد ولی من نزاشتم کوچکترین صدمه ای به بچه هام واردبشه البته اینم بگم بچه هام از جون واسم مایع گذاشتن وهمیشه ازشون ممنونم اینومیخوام بگم تقریبا ده سال پیش یه همچین اتفاقی هم توزندگیم پیش اومد یه خانوم تحصیل کرده گویا چند سالی زندگیمو زیر نظر داره وبه من پیشنهاد ازدواج دادوهمه چی رو تعریف مردمه چندساله میشناسمت واینکه پدر موفقی هستی واز این جور حرفها… اول پسرم متوجه شد ومیدونست مادرش چه بلای سرزندگیون آورده به شوخی گفتم پسرم یه مامان جدید بیارم خجالت کشید ورفت بعدش گفتم خانم شما یه زحمت بکشید برید خونه ما با بچه هام صحبت کن ببین نظرشون چیه از نظر من تو اوکی ولی نظر بچه هام رشته اونم یه روزی که من سرکار بودم رفته بود اتفاقا مادرم خونمون بود صحبت کرده بود همه راضی بودن فقط دخترم ناراحت بود که گفتم نمیشه البته خودشان دوتادخترداشت هم سن بچه هام . گفتم درسته ازدست زنم ناراحتم ولی به ناراحتی بچه هام تمی ارزه اونم نصیحتش کردم با مادرش صحبت کردم گفتم به خاطر بچه هات برگرد سرزندگیت که یک سال بعدش سکته کردم الان هم ناراحت نیستم چون بچه هام کنا رم هستن ،،عزیزم مطما باش پدرت شما هارپ خیلی دوست داره حتی نمیخواد خارتو دستتون بره الانم پا شو یه آب بزن به صورتت وبه فردای خودت فکرکون که همون پدر با یه همچین کار اشتباهی که انجام داده ولی هنوزم دوستتون داره موفق باشید در پناه حق
سلام من نمیدونم برخورد شما باپدرتون چه جوریع ولی خیلی آروم بهش از اتفاقات عجیبش بگید مطمعا باش میفهمه داره راهم اشتباه میره چون خودتون از متوجه شدن خانواده ش وحشت داره اینو قول میدم ولی شماها نباید بهش فشاربیارید مثل فرزند خوب باهاش صحبت کنید پویش پدرتان از مادرتون ایراد بگیرید ببینید عکس العملش چیه اون موقع متوجه میشید که داستان از چه قراره ولی اگه نظرمون میخواد بیشتر شادی وخنده توفظای خونه باره بیندازید مطما باش این خاطرات خوبه عوض اینکه فضای خونه قمگین باشه این امتحان کن اگه جواب نداد راه دیگه ای امتحان کن موفق باشی گل همیشه بهار
سلام من چند ساعت پیش متوجه خیانت پدرم شدم. دخترم ۱۶ سالمه
هنوز گریم بند نیومده بابامم اولین بارش نیس ولی چون خودم پیاماشونو دیدم حالم واقعا بده
نمیدونم چیکار کنم به مامانم بگم یا نگم
میشه راهنمایی کنید
من ۱۷ سالمه و از ۱۴ سالگی فهمیدم که یه خانم مشکوکی همش میاد مغازه بابام و بابامم مثل بقیه باهاش رفتار میکرد ولی وایب خوبی از زنه نمیگرفتم خلاصه کرونا شد و یه تایمی توی خونه بودیم و دوباره از پارسال تا حالا همش زنرو میبینم
و فهمیدم این وایب بدم الکی نبوده و واقعا پدرم داره خیانت میکنه حتی اسم زنرو به فامیلی سیو کرده و همش چتاشو پاک میکنه و بدتر از همه اینکه زنه توی ساختمون روبه روی ما زندگی میکنه و خیلی روز ها میبینم که منتطر بابام وایساده یا چشم و ابرو میاد و فکر میکنه من خرم و نمیفهمم و تازه تا جایی که فهمیدم زنه یه پسر داره البته فکر کنم مطلقه باشه و حتی میدونه بابام زن و بچه داره و باهاشه یعنی من و خواهر بزرگترمو میشناسه کاملا و من حتی موضوع رو به خواهر بزرگم گفتم پارسال ولی اونم مثل من نتونست کاری کنه و نمیتونیم به مادرمون بگیم چون میترسیم واکنش عصبی نشون بده و شوکه بشه و حتی رفتیم پیش مشاور و مشاور گفت پدرتون بیارید من باهاش صحبت کنم ولی بابام اصن از مشاور خوشش نمیاد بعدم نهایت میخواست بگه باشه ولی محتاط تر ادامه بده به کاراش و اینکه بابام سابقه خیانت داشته بازم مثل اینکه ۱۸ سال پیشم به مادرم خیانت کرده بوده ولی قول داده بوده که اینکارو دوباره نمیکنه ، واقعا نمیفهمم چرا بخاطر یه هوس ساده همچین گندکاریو میکنن و گند میزنن به زندگیشون الان چندین سال میگذره و من و خواهرم تصمیم گرفتیم بی تفاوت باشیم چون حس کردیم اینجوری کمترین صدمه به خانواده وارد میشه و کاری از دست ما بر نمیاد حتی چند بار سعی کردیم به مامانم بفهمونیم که بابام داره بهش خیانت میکنه ولی انقدر اعتماد داره به شوهری که ۲۵ ساله داره باهاش زندگی میکنه که نفهمید منظور مارو
سه روزه متوجه شدیم پدرم با نامزد قبلیش ارتباط تلفنی داره. به مادرم گفتیم و الان با هم قهرهستن وقت مشاوره زوج درمانی گرفتیم براشون ولی اگه نخوان این وضع رو تغییر بدن واقعا همه ما نابودمیشیم…..
من الان کلاس هفتم هستم بعددیشب یه سری به گوشیه بابام زدم رفتم توگالری دیدم که عکسه یه زنی که حروم زاده توشه بعداسکرین یه سری چت روتوگوشبش ویداکردم دیدم بااین زنهحرف زده بعد خیلی ناراحت شدم وگربه کردم ونمی دونستم به مامان بگم یانه لطفاً کمکم کنید آخه مامان و بابام ۲۸ساله که باهم زندگی می کنند
دارم خودم میکنم که میگم
با قرصی چیزی بکشید بره طرف زنه رو هم پیدا کنید به بدترین مجازات بکشید بره کار درست اینه
کلاس هشتم بودم که داداشم یه پیام دیده بود تو گوشی بابام و به ما گفته بود چند ساله درگیر بودیم و هر بار بابام یه بهونه میوورد. گریه های مامانمو هیچ وقت یادم نمیره بعد گذشت سه سال فکر میکردم الان دیگه کمتر به اون زنه فکر میکنه و از کارش خجالت کشیده ولی اتفاقی امروز تو گوشیش دیدم آیدی این زنیکه حرومی رو سرچ کرده بود نمیدونم چیکار کنم و چه رفتاری نشون بدم به مامانم بگم با این همه بدبختی که داریم یه درد دیگه بهش اضافه میکنم . آخه بابامم خیلی دوست دارم واقعا موندم چیکار باید کنم این وسط منم که دارن خورد میشم چرا نمیفهمه وقتی سه تا بچه داره نباید بره دنبال همچین کارایی دلم به حال مامانم میسوزه واقعا عشق چیز مسخرهایه و همش الکیه حالم بهم میخوره از این کلمه
هییی منی که ۱۳ سالمه کلا چی
دقیقا منم همچین دردی رو دارم با این تفاوت ک شوهرمم فهمیده و پدرم با یک فامیل در ارتباطه و خونش هم میره و این درد بزرگیه برام نمیدونم چیکارش کنم
وای چقدر دردامون شبیه به همه🥺 دقیقا همین اتفاق داره منو آزار میده شوهرمم ک فهمیده دیگه عذابم دوچندان شده
سلام عرض ادب وخسته نباشید به دوستان من ساعت 12:59 بود یک دفعه گوشی بابام زنگ خورد من برارم بیدار شدیم بعد داداشم رفت نگاه کنه کیه بابام به برارم گفت برو اونور یک ا
عان مشکوک شدم داشت صحبت میکرد 5دهه یک دفعه بلند شد رفت دشویی داشت صحبت میکرد بعد آمد بیرون دور میزد که کلید اتاق ه پیدا کنه من برارم گفتم مشکوکه بابام گفت داداشم چیکار میکنه این بابا بعد یک ساعت رفت حمام صدای شیر آب حمام آمد گفتم به برارم کو از دیوار حمام گوش کنیم چی میگه متوجه نشدیم بعد 10دقیقه آمد یک ذره از صدای بابام ضبط کردم به برارم گفتم فردا به مامانم نشون بدم باز ترسیدم گفت فردا جنگ پدر مادر بعد 15 دقیقه آمد بیرون یک لیوان شیر خورد با چند تا خرما 5تا یا 4تا دقیق نمیدونم بعد دوباره خود بابام زنگ به او ناشناس نمیدونم زن بوده بعد گفت فردا صبح اینا زنگ میزنه به ناشناس نمیدونم چیکار کنم بعد بعد قطع کرد بعد یکم تلویزیون نگاه کرد بعد گرفت خوابید 2:30بامداد الان واقعا برم تو گوشی سرم بکشم یا نه کمک کنین ممنون💖
سلام من ۱۱ سالمه دیشب گوشی بابام دستم بود و متوجه شدم بابام با یه کسی که سیوش کرده رفیق خیلی چت کرده و همش بهم میگفتن عشقم،عزیزم و… نمیدونم باید چی کار کنم میترسم به مامانم بگم
مامان بابام باهم هییییچ مشکلی ندارن و خیلی هم همدیگه رو دوست دارن ولی نمیدونم چرا بابام اینکار رو کرده
سلام
منم ۱۹ سالمه و پسرم
پدرم با اخلاق گندش مادرم رو پیر کرده و حالا چون زیباییش رو از دست داده بهش خیانت میکنه
ته قلبم این هست که پدرم بمیره و راحت بشبم حالا نمیدونم این آرزوم اشتباهه یا نه
سلام وادب بايد زوج درماني شوند تا مشكلات حل بشه.
اشتباهه نگران نباش. به خودت دلداری بده که این روز ها هم میگذره و یک نفس عمیق بکش
پدرم با یک خانومی در ارتباط هست و فکر میکنم همکارش باشه ، تا اونجایی که مطمئنم در حد احوال پرسی با هم صحبت میکنن و حرف های روزمره ، نمیدونم فکر کنم یکبار کلمه فدات شم هم شنیدم که گفت نمیدونم به اون خانومه بود یا نه ، آیا این خیانت محسوب میشه ؟
سلام پدر من ۵۵ سالشه با یه زن ۳۰ ساله داره به مامانم خیانت می کنه و بلر من هر جی می رم شمارشو پاک یا مسدود می کنم اون باز بابام تو گوشیش شماره ی اون زنیکه رو با یه اسم دیگه سیو نی کنه در ضمن مامانم هم از اون آدم های خشمگین و اگه یه ذره بویی ببره کل خونواده میره هوا و اینکه بابام چندین سال قبل تو خواب یه موش دیده بود که جوش همون وجود یه زنه فریبکار توی زندگیه.
یه با مخفیانه گوشو بابامو برداشتم و بعد به یه فوش کوتاه نوشتم و بعد دیدم اون با هزارتا خط و هزار جور اسم های گوناگون به بابام پیام نوشته و چرا اینکار کردی و … و بعد پیام ها رو حذف کردم ولی بعد بابام گوشیشو از من گرفت و رفت. شب اون روز دیدم او زنه پیام نوشته که تمام شماره های خونوادتو بده من(اسم همه از جمله منم نوشته بود) تا همشو مسدود کنم و بعد بابام اونو با اسم دیگه ای سیو کرده بود.
اون زنه هم نمی خواد به هیچ وجه بابامو از دست بده فکر کنم می خواد تمام اموالشو ازش بگیره و خلاص.
اینم بگم که یوی از تعبیرهای دیدن موش که بابام چندین سال پیش قبل از خیانتش دیده بود این بود که یه زنه فریبکار میاد و تمام اموالتو به باد می ده . منم می ترسم که وقتی بزرگ شم یهو ببینم یکی بیاد بگه که من داداشتم!!!
تو رو خدا یه راهنمایی کنین دارم بدبخت می شم . کاش این بابام آلزایمر بگیره که بهتره بره به سمت کارهای گناه. اصلا هم هیچ ایمانی توش نیست. هرکار گناهی هم که بگین از بر میاد. به خودشم خیلی زیاد می رسه و به اون زنه هم همه چیو از من و خواهرم تعریف می کنه و همه چیو می دونه. ولی حیف که نمی شه …. حیف…
نمیدونم چرا باید ی پدر این کار رو کنه من از این که خیانت کرده شک ندارم چون قبلاً هم این کار رو کرده بود ولی قسم خورد که خیانت نکرده ولی دروغ میگفت نمیدونم چیکار کنم مامانم ی بار سکته کرده وقتی بهش فکر میکنم تن از ترس میلرزه که ننکنه برای مامانم اتفاقی بیوفته لعنت به اون کسی که اینستا رو ساخت بعد مامانم بابامو دوست داره نمیدونم به کی بگم چیکار کنم کلافم دارم میرم کاش میشد اون زن حروم زاده رو پیدا میکردم
بعضی ها که تا حالا براش اتفاق نیافتاده نمی دونن چه دردی داره ایکاش هیچ وقت هم براشون اتفاق نیوفته
سلام من ۱۳سالمه ۲سال هست که به پدرم شک دارم
تا اینکه یه روز رفتم داخل پیامک گوشیش و دیدم اسم زنیکه*** به اسم مرد سیو کرده
بعد من باگوشی خودم به اون زنه زنگ زدم
برای این که بفهمم واقعا زنه
واقعا برای پدرم متاسفم مامانم عمرشو پای تو ریخته الان نمیدونم حرسم ته دلم میخواد برم همچی جلوی صورت بابام بهش بگم اما لطفا راهنمایییم کنین
سلام
شرايط سختي هست ، ولي كار درستي نيست كه شما با پدرتون اين رفتار رو داشته باشيد بدليل اينكه متاسفانه بدرتر ميشود كه بهتر نميشود
خب منم امروز فهمیدم بابام با زندایم به مامانم خیانت کرده با مدرک همشم تو گوشیمه ریدم به جفتشون به مامانم هیچی نگفتم الانم کارت پولیش دستمه به همین راحتی ولب خب خیلی اصبی ام اما عقلم گفت اینحوری کن
سلام من ۱۲ سالمه و تا چند وقت پیش همه چی عادی بود تا اینکه بابام شروع کرد به رفیق بازی ی گروه داشتن که خودش میگفت زیادن و زن و مرد قاطی ان یعنی اکیپ تشکیل داد این اکیپ با بابام جاهای مختلفی میرفتن مثل کوه،کافه،پارک،شهر بازی…
تا اینکه بابام شروع کرد بیرون رفتناش زیاد شد.مشکوک شده بود و بابام میگفت من ۲ روز در هفته رو میخوام با اکیپمون بریم بیرون ولی اصلا بهمون نمیگفت کجا میره،باکی میره،چند نفرن،و کی میاد خونه وامروز دستش رو شد که خیانت میکنه یعنی مامانم انقدر حالش بده که فقط میتونست اب بخوره واصلا نمی تونست غذا بخوره اونم شب عید به این مهمی تازه بابام دفعه دومشه که خیانت میکنه و من خیییلییی دوسش دارم ولی نمیدونم این چه کاری بود که کرد باییید خجالت بکشه که با دوتا بچه اینکارو بکنه
عزیز من بابای من بادو تا داماد به همین شکل خیلی راحت خیانت کرد واقعا متاسفم برای چنین مردهایی
منم همینطور دقیقا مثل شما.. توی همچین روزی متوجه ی خیانت پدرم شدیم خیلی ناامیدم و خیلی نگران ایندم که چی میشه .. اصلا نمیدونم چ فکری کرده که همچین کاری کرد..من و داداشم خیلی ناراحتیم ……………
به نظر من اشتباهه بزار زنده بمونه زجر بکشه آبروش بره جلوی همه سرش خم بشه اونوقت بمیره یا خودت خفش کن
سلام منم 14 سالمه
و دقیییقاااا بابای منم همین کارو کرد اسم یه زنو به اسم مرد سیو کرده
منم امروز بهش زنگ زدم دیدم یه زن جوابمو داد
الان اصن نمیدونم چیکار کنم به کی بگم
هنوزم گیجم که چرا مامانو بابام که همو خیلی دوس داشتن برای رسیدن به همدیگه حرف کل خانوادشونو زیر پا گذاشتن
واقعا همه ی مردا مثه همن
من چند ساله که فهمیدم پدرم داره به مادرم خیانت میکنه و همینطور مادرم هم فهمید اما یهو فهمیدیم که بابام با اون زنی که کات کرده و مادرم و من خیلی خوشحال شدیم اما بعد یک سال بعد من فهمیدم که بابام هنوز با اون زنیکه رابطه داره خیلی ناراحت شدم اگه مامانم بفهمه از غم سکته میکنه چند بار میخواستم باهاش حرف بزنم لما انقدر اخلاقش بده که نمیشه ولی با اون زنه خیلی مهربان حرف میزنه خدا هیچوقت این کا را با هیچکس نکنه که خیلی درد داره و دردش مثل یک زخم کاری
سلام بچه ها
پیاماتونو خوندم، خیلی هاتون سن تون پایینه و دارین رنج میکشین ولی ازتون خواهش میکنم به فکر خودتون باشین و آیندتون، چون این اتفاقات باعث اسیب به روابط آیندتون میشه
من خودم یه دختر ۳۱ ساله هستم، از ۱۴ سالگی شاهد خیانت پدرم بودم، ولی مادرم نمیدونه، خوشحالم که نمیدونه و داره زندگیشو میکنه
ولی من در تمام این ۱۷ سال عذاب کشیدم، با اینکه پدرممو دوس دارم ولی همیشه خشم دارم بهش، نمیتونم درست رفتار کنم باهاش
و مهمترین ضربش به من این بود که هنوز نتونستم وارد رابطه ای شم، دقیقا بخاطر مشکل اعتماد کردن
حداقل شماها از یه تراپیست کمک بگیرین تا خودتون و روابط آیندتونو نجات بدین
منم درک تون میکنم . همین اتفاق برای من افتاده و سخت ترین لحظات زندگی رو دارم سپری میکنم .
هیچ وقت فکر نمیکردم یکپدر میتونه آنقدر بد باشه
بچه ها من خیانت پدرم رو فهمیدم و مامانم همین طور مامانم گفت چرا اینکار رو کردی مامانم رو کتک زد منم رفتم جلوش گرفتم منم زد من هم از عصبانیت بهش گفتم متنفرم ازت ت به من پدری نکردی نمیدونم چرا از حرفام پشیمونم هنوز ک هنوز دعوا هس ت خونه
یه کمکی کنید آیا من گناهی دارم ک پشیمونم؟
اره واقعا گناهتون این هست ک از ایستادن در برابر ظالم پشیمون میشید
من بودم میکشدمش پشیمون هم نمیشدم
اصلا کاره خوبی کردی
من خیلی حالم بده به بابام شک داشتم و امروز مطمئن شدم احساس میکنم طرفو صیغه کرده همه ما یه جورایی میدونیم ولی چیزی درموردش نمیگیم نمیدونم واقعا چیکارکنم
پسر به کجا رسیدیم واقن… :((((
همه کسایی که از خیانت پدر صحبت میکنن بین رنج سنی ۱۲ تا ۱۷ سال هستن
یه سوال از پدرای نامردشون دارم: خجالت نکشیدید بچه دار شدید؟ خجالت نکشیدید خیانت کردید، زندگی و نوجوانی بچه هاتونو نابود کردید
خدا اگه وجود داشته باشه حق من و امثال من که زندگیشون با خیانت والدینشون گذشت از شما پدرای بی غیرت میگیره
خدایا ازت میخوام اگه قرار باشه یه درصد شبیه پدرم بشم منو بکشی😔
دوستان منم ۲۱ سالمه و پسرم
باید بگم در حالی که تمام رفیقام و بچه های فامیل در امنیت روانی کامل خانوادشون قرار دارن ما هر روز دعوا داریم هر روز یقه گیری هر روز درد و استرس
همه پیاما رو خوندم و چقدر احساس هم دردی کردم و چقدر بیشتر سوختم که بچه های خییییلی کم سن این موضوع رو از پدرشون فهمیدن
منم سنی ندارما ولی حداقل روحیه قوی دارم و ۵ ۶ سال بزرگتر از بقیه کاربرام
فقط میگم نبازید خودتونو
تورو به هر چی براتون مقدسه نبازید
و اگه تشکیل خانواده دادید همسری متعهد و وفادار و پدر و مادر دلسوزی باشید
تا شاید بچه هامون دردی که ما کشیدیم رو نکشن
بقول شایع:
یبار جوون بودیم نچسبید اونم🌓🙂
آره دقیقا من ۱۲ ساله ام دلم میخواد خودم بکشم مامان دار عذاب می کشه
وا خودکشی دیگه چیه؟!؟!؟!؟
زنی که خیانت دیده همه ی امیدش بچه هاشه
این که بچه آدم خوذش و بکشه که از صدتا عذاب بدتره.
درکنار مادرت باش بهش عشق بده و بگو که همیشه در کنارش هستی.
با احترام با پدرت رفتار کن ویک جور شرمندش کن از کارش تا برگرده
منم مثل توام مبخوای باهم حرف بزنیم؟
منم می خوام خودکشی کنم ولی نمیدونم چطوری . یه بار میگم خودتو راحت کن اما بعذش میگم نه ، این کا رو نکن چون باعث زجر کشیدن خانوادت میشی نمیدونم چیکار کنم
چه قدر عالی گفتی
منم ٢١ سالم بود فهميدم
پنج شش سالي به كسي نگفتم
زندگى هممون رو خراب كرده
با أخلاق و رفتارهاي كثيفي كه داره جلوى ازدواج دخترش رو گرفت
نمى تونم بگم چقدر ازش متنفرم
فقط بخاطر مادرم تحملش مى كنم
پيشرفت بچه هاش رو هم نمى تونه ببينه و با حسادتهايش زندگيمون رو خراب كردن.
پشت سر بچه هاش با خواهراش حرف مى زنه و ما رو خراب مى كنه
عمه هام.. خدا براي هيچ كس نخواد اينجور فاميلهايي رو
زندگى خودتون و زودتر بسازين و اگه مى تونين مهاجرت كنين و از زير تسلط اين جور پدرها خودتون رو نجات بدين
منم ۱۶ سالمه و مث بقیه خیانت بابامو دیدم:))
ولی فرق من اینه ک سومین باره دارم با چشمای خودم خیانتشو میبینم و واقعا دیک نمیتونم عذاب کشیدن مامانمو ببینم…خودم هیچی
یه هفته ای بابام همش سرش تو گوشیه مامانم نیست مسافرته امروز داشتم با گوشیه بابا به مامانم زنگ میزدم تماس تموم شد دستم خورد توی پیامرسان بابام بله دیدیم یه نفر با فامیلی سیو کرده گفتم حتما همکارشه اما وارد چت چیزهایی دیدم که فقط دارم یواشکی گریه میکنم اخه چرااا
هیچ وقت دیگه دوست ندارم
من فقط ۱۵ سالمه
بقیه بچه ها بابا هاشون اما توو
منم نمیدونم چیکار کنم این بار چندمیه که میفهمم
اینقدر از وظیفه فرزند در برابر خیانت خانواده میگید یکبارم بگید ما بچه ها با روح و روان داغونمون باید چیکار کنیم؟!
سلام من ۱۴ سالمه چند وقت بود به پدرم شک کرده بودم
و تازگی ها متوکه شدم که پدرم با زنی در رابطه است و هر شب موقع خواب تا ۶ صبح چت میکنه با این زنه کثافت
من نمیدونم واقعا چرا مگه مامان من چشه که رفته با اون زنه کثافت
شاید باورتون نشه اما یه روز گوشیش اومد دستم تلگرامشو دیدم یک شکلک و گیف هایی برا هم میفرستادن که ادم حالت تهوو میگیره
واقعا نمیدونم چیکار کنم دیگه خیلی خیلی داره اعصابم از دست پدرم خورد میشه روز به روز داره به جا های بدتر کشیده میشه
به مادرامون بگیم خیلی بهتره
من یه چیزی تو محل کار بابام دیدم و نشون دادم به مادرم، هیچ نتیجه خوبی نداشت! اینو بگم که تا مرز طلاق پیش رفت! خب چی شد! هیچی!
مقدس تر از خانواده تو دنیا وجود نداره….چه مادر و چه پدر خیانت بکنند، ما باید اونا رو نجات بدیم از آدمای مریض، میدونید که مریضی مسری هست! سرایت میده به بقیه هر چند آدم سالمی باشی…
خدا اسم آدمو گذاشت انسان، یعنی فراموشکار، گاهی وقتا به مریضی که دچار میشیم، فراموشکار میشیم، بعد که سلامتی بدست میاریم، قدر سلامتی رو میدونیم و یادآوریمون میشه که چقدر نعمت سلامتی مهمه!
خیانت هم همینه… البته انواعی داره…
امیدوارم و از خدا میخوام هیچکس اینو تجربه نکنه و اگه هم اتفاق افتاد، درمان کننده باشیم نه بازنده!
امین
نه به عنوان کسی ک دوبار خیانت باباشو دید
میگم که باید مامانامون بگیم تا با واقعیت روبرو بشن
تا کی میخوان بشورن و بسابن برای مردی فکر و ذهنش درگیر ی زن دیگست البته فرضو میگیریم ک رابطه جنسی در کار نباشه
منم گفتم اما چه فایده دوباره قرار گداشتن خونه خالی
اره فکر کنم منم یه مدتها به بابام شک دارم
0
هی خدا بگم پدرم لعنت کنه یا نه از وقتی یادم میاد پدرم مامانم فش میداد مادر من یه زن مهربون خوب پدرم هی به مامانم میگفت پدر سگ منم گریه میکنم ترو خدا کمک کنید 4 سال پیش بود که فهمیدم بابام زن گرفته شب ها میشینه تماس تصویری میگیره با اون زنپدر سگ……. صحبت میکنه ای خدا بابام میخواد خونه بخر من ببر من از مادرم جدا کنه اما به خدا قسم به مادرم قسم که عزیز ترین کسم من باهاش نمیرم حتی اگه بمیرم
درکتون میکنم بعضی وقتا ادم میگه کاش،پدر نداشتم اگه قرار بود این اتفاق بیوفته …زنها همیشه قربانی میشن
دقیقا منم همش همینومیگم
من دخترم 12 سالمه ی خواهر 6 ساله دارم بای مادری که جونشو میده واسه شوهرش بابام خیانت میکنه اینم میدونم به ی خانومی که معلوم نیست کیه بعد من به مامانم که عاشقه بابامه بگم داره خیانت میکنه؟ طلاق بگیرن؟ بدبخت مادرم که عاشقه ی مرتیکه سیگاریه معتاد خیانتکار من چیکارکنم میخوام یکی
و پیدا کنم کل زندگیمو بگم اونم گوش کنه ولی من فقط 12 سالمه
منم توی موقعیت توهم اگه خواستی میتونی باهام صحبت کنی 13سالمه
من 12 سالمه دخترم
ی خواهر 6 ساله دارم بای مادری که جونشو میده واسه شوهرش بابام خیانت میکنه اینم میدونم به ی خانومی که معلوم نیست کیه بعد من به مامانم که عاشقه بابامه بگم داره خیانت میکنه؟ طلاق
بگیرن؟ و اون بابام که همیشه
بی پوله من نمیدونم چیکار کنم من فقط ی دختر بچم.
سیگاریه معتاد بی مصرفه بعد به این مردک بگم چرا خیانت میکنی؟
چی میگه بنظرتون دخالت نکنم عذاب وجدان میخوره منو مامان بدبختم که هیچ چیکار کنم؟
سلام
من 16 سالمه و از سال 98 (4سال پیش) متوجه شدم که بابام با یه زنی به مامانم داره خیانت میکنه
من از پدرم با اون زنتیکه خیلی چت هایی دیدم که اصلا به دو آدم معمولی نمیخورد و انگار یه رابطه ای باهم دارن
از طرفی به خواهرم که بزرگتر از منه هم گفتم
اون 23 سالشه و تعریف کرد زمانی که 12 سالش بوده یه پیام از توی گوشی بابام دیده که با یک زنی که محرم هم بودن چت میکرده
پس فهمیدم که رابطه مال خیلی سال پیشه
از طرفی بابام خیلی بهم شک کرده که فهمیده باشم و بهم میگه که قضاوت الکی نکنمش وگرنه راضی نیست!!!!
ولی خب من چندتا مدرک ازش دارم
2 نمونه که بالا گفتم
و نمونه های دیگه هم اینکه دختر عمم که 3 سالشه یبار به خواهرم گفت که بابام داره با یه زنه تماس تصویری میگیره!!
یا یه نمونه اش هم وقتی که خرید اینترنتی میکنیم برای دریافت رمز پویا گوشییش رو از طرف من دور میکنه که یکوقت من چتشون رو نخونم
مامانم هم احساس میکنم میدونه ولی چیزی بر روی ما نمیاره که ما نگران نباشیم و فکر کنم بخاطر ماست که توی این رابطه مونده
حدود دوسال دیگه کنکور دارم و خیلی فکرم مشغوله لطفا کمکم کنید
من به تازگی متوجه ی خیانت پدرم با یه خانم شدم که اونم شوهر و دوتا بچه داره میخوام اون خانم رو با یه شماره ی ناشناس و بدون اسم بترسونم چی باید بهش بگم و البته من عکسای ناجور هم از اون خانم دارم
بهش بگو که من چند تا مرد رو با اسلحه میفرستم خونه تون و به شوهرت میگم یا بهش بگو بچه هاتو میدزدم و به شوهرت زنگ میزنم و اگر همشهری و هم محله اید دست یکی از بچه هاش رو بِبُر و یه نامه به بچه ش بده
احسنت
سلام
من به بابام شک کرده بودم به بهانه بازی گوشی شو ازش گرفتم و دیدم که داره با یه زن متاهل به مامانم خیانت میکنه
اسمش رو به اسم یه مرد سیو کرده بود
حرف هایی بهش گفته بود و شعر هایی براش نوشته بود که فکر نکنم خودش هم بفهمه
همش قربون صدقه هم میرن
مگه مامان من چی کم داشت
اخلاق بابام هم جوری نیست که بشه باهاش گفتگو کرد
ولی عجیبه که رفتارش با ما خیلی خوبه
بعضی وقتا به خودم امید میدم که حتما از روی هوس داره این کارو انجام میده
امیدوارم که اینطور باشه
همه ی شما رو من درک میکنم امیدوارم سر همه ی خیانتکار ها به سنگ بخوره تا بفهمن چه کاری دارن میکنن
از وقتی بچه بودم بابام ماهواره میدید .کلا همش فیلم سوپر میدید . علاقه ی شدیدی هم به آخوندا و اسلام و دین مزخرف اسلام داشت و میگف مرد مسلمون میتونه ۴ زن دائم و بی نهایت زن صیغه ای داشته باشه ،مامانم سر خواهرم بار دار بود که رفته بود خواستگاری زن مطلقه ی همسایه مون 😥 مامانم دیوانه وار عاشق پدرم بود و به خاطر آینده ی من و خواهرم هر طور بود باهاش زندگی کرد از وقتی که ۹ سالم بوده متوجه شدم تا حالا که ۲۵ سالمه .۳ سال هم هست که خودم ازدواج کردم . و توی همه ی این سال ها کار اون بود تماشای پورن و خیانت به مادرِ همه چیز تمامم در زیبایی و خانومی و همه چیز .مادرم هیچی براش کم نذاشته بود ولی اون آشغال صیغه کردن یه مشت زن فاسد را برای خودش یه تفریح مجاز میدونست .
حالم از دین، خدا ،همه ی اخوندا ، بابام ، خودم که از خون ِ اونم بهم میخوره .
از خودم میترسم به خودم اعتماد ندارم . از کجا معلوم منم در اینده به شوهرِ دسته ی گلم خیانت نکنم .من بچه ی یه ادم کثیفم .
هیچی خوشحالم نمیکنه
همه ی کودکی و نوجوونی و سال های عاشقانه ی اول زندگیم رو تباه کرده .
فکر میکردم اگه داماد دار بشه خجالت بکشه دست برداره ، ولی اون حرفه ای تر شده بود و مخفیانه در عرض یکسال با دو زن زنا می کرد و رابطه داشت.
واسه ی خودم و مادرم و خواهرم متاسفم
مادرم خیلی تو این سالها اذیت شد ، هر کاری هم بگید انجام داد . یه وقتایی که میرسید بالاسر بابای آشغالم که داشته پورن میدیده مادرم خیلی بی تابی میکرد و گریه میکرد و خودش رو میزد و کبودی هاش روی صورت قشنگش میموند به خاطر ضربه هایی که از عصبانیت به سرش میزد حالا تومور مغزی گرفته و واقعا بریدم از زندگی .
کاش بابام میمرد
هیچ چیز از واژه ی مقدس پدر و خانواده باقی نذاشته
خدا صبرتون بده مادرت شفا بده وشما رو هدایت کن وخوشبخت زندگی کنید چقدر زندگی سالم تو بدون وخدا حق پدر ظالمتو هرچه زودتر بده. …به نظرم فلج بشه و تمام درد ورنجی که به شما داد همه رو با سخت تمرین وج ببین …این حق هر خیانت کار یست
ای بابا ، پدر من هم مینطور بود ما رو خبلی اذیت میکرد، نمیزاشت هیچ زنی از دستش در بره، ما در فشار مالی بودیم بعد خرج این زن و اون زن میکرد، حالا سه ساله که تو رختخواب خوابیده و نمیتونه درست راه بره ولی همچنان به لاس زدنش ادامه میده، خدا خودش تاوانشو بهش بده
منم پیاماتون روخوندم وواقعا همه تون رودرک میکنم اما من شرایطم خیلی فرق میکنه ازدوسه سال پیش میدونستم که پدرم داره خیانت میکنه اول به داداش کوچیکم گفتم بعد به مادرم گفتم و اون خیلی عصبانی شد که چراپشت سرش حرف میزنم بدبختی من اینه که پدرو مادرم دراصل زنعموم و عموم هستن ولی برام زحمت کشیدن الان که دوباره فهمیدم تورابطه هست بیرون رفتناش هم شروع شده برادرم کنکور داره وقتی فهمید خیلی بهم ریخت من واقعا موندم که چیکار کنم عمومو زنعموم دوتا بچه کوچیک دارن که ازمنو برادرم خیلی کوچیکترن به صورت اونا به چهره مامانم وقتی نگاه میکنمو میبینم چقد بابامو دوست داره و برای زندگیش تلاش میکنه حالم بدمیشه از مامان خودم شرم دارم نگاش میکنم حالم بدمیشه خودم نامزد دارمو واقعا ذهنم درگیره نزدیک عروسی خودمه وحسوحالم خیلی بده فقط دعا میکنم که مادرم متوجه نشه و زندگی خواهروبرادر کوچیکم ازهمه نپاشه
من ۲۱سالمه وبه همه تون میگم خودتونو درگیر این مسائل نکنین چون فایده ای نداره حتی خودتونم ازچشمشون میندازین فقط به زندگیتون ادامه بدید
سلام من ۱۲ سالمه بابام خیلی خوبه باهامون مهربونه هرسال مارو ۳ بار میبره مسافرت باهامونم بد رفتاری نمیکنه
اما پارسال مامانم اتفاقی توی گوشی بابام پیاماش رو با زنه دیده و متوجه خیانتش شده
زنه هم همسر یکی از دوستای بابام هست و خودش دو تا بچه داره
اون خانم و مامانم با هم صمیمی بودن
ولی مامانم چوب اعتمادش و خورد
وقتی بابام متوجه شد که مامانم فهمیده خیلی عصبانی شد تا چند ماه خیلی با هم دعوا می کردند
ولی بعدش اشتی کردن و تقریبا با هم خوب شدن
یه چند روزی هست که احساس می کنم بابام بازم داره به مامانم خیانت میکنه همش با یه شماره سیو نشده چت میکنه و بعد هم همشو کلا پاک میکنه فکر می کنم احساسم درسته .
بابام خیلی خوبه و منم دوسش دارم ولی نمیتونم ببخشمش
مامانم خیلی زن خوبیه نمیدونم چرا بابام همچین کاری کرده
دو تا خواهر کوچیکترم دارم
نمیدونم به بابام بگم که من میدونم قبلا خیانت کرده
یا الان باهاش صحبت کنم؟
نمیدونم چیکار کنم لطفاً راهنماییم کنیم!
بخدا خیلی بده اصلا نمی تونم خودمو کنترل کنم
بخدا خیلی بده اصلا نمی تونم خودمو کنترل کنم
دوست دارم خودم بکشم ازخیانت بابام به مامانم
مامانم خوشگله و کلی زحمت کشیده ولی پدر یک انسان کثیفه دوست دارم فردا کار خودمو تموم کنم
دوست دارم بمیره بابای آشغالم پدری برای الگو بود شده کسی که نباید مثل اون باشم
من بابام دست بزن دارم من وقت ۱۱ سالمه بابام منو خیلی میزنه مامانم هم میزنه نمیدونم قبلا خیلی باهم خوب بودن ولی پدرم الان اینطوری شده
عزیزم تو رو درک میکنم اما نباید به پدرت این جوری بگی بالاخره اونم زحمتتو کشیده
دقیقا نمیدونم چرا باید برای اشتباه یه نفر دیگه تو خودتو بکشی مگه تو مسئول زندگی مامان باباتی زندگی اونا به تو ربطی نداره و اصلا نباید خودتو به خاطر اونا سرزنش کنی درسته که ناراحتی و نمی خواستی این اتفاق بیوفته ولی حالا افتاده یا دنبال راه حل باش چه میدونم با یه بزرگتری مشاوری چیزی صحبت کن یا اینکه دیگه کلا ول کن این مشکل تو مشکل اوناس خودتو قاطی یه مسئله مزخرف نکن
یعنی چی خودمونو قاطی نکنیم مامانای گلمون جلو چشامون آب میشن منم متاهلم و تو خونه خودم به یاد مادرم فقط گریه میکنم این چه دنیای گهی هست
سلام من دخترم از کلاس پنجم متوجه خیانت های پدرم با افراد مختلف بودم و الان ۲۳سالمه و هنوزم دارم میبینم با این تفاوت که دیگه کاملا مشهود و واضحه ، البته فقط من توی خانواده متوجه این موضوع شدم
من از همون بچگی انقدر این موضوع روم تاثیر گذاشت که تا الان نتونستم با هیچ پسری وارد رابطه بشم و احساس میکنم همه دروغ میگن و همه خیانت میکنن ، من پدرم آدمی هستش که خیلی خودش رو موجه و خانواده دوست و آدم درستکاری نشون میده جوری که تا همین چندوقت پیش به خودم شک داشتم تا این کار پدرم اما الان دیگه کاملا مطمئن شدم
واقعا نمیدونم باید چیکار کنم ، من پشت کنکوری هستم و فشار خیلی زیادی داره بهم وارد میشه دوس دارم همه چیو از وقتی فهمیدم بهش بگم که فکر نکنه خیلی زرنگه و به قول معروف دزده نگرفته س ، اما دست بزن داره در حد مرگ منم خیلی میترسم راستش که بخاطر گندکاری این آدم من ناقص بشم و یه عمر زندگیم تباه بشه ، از طرفی هم واقعا نمیتونم بی تفاوت باشم نمیتونم بی غیرت و بی رگ باشم نسبت به این موضوع
چقدر شبیه من. منم ۲۳ سالمه و پشت کنکوریم. و اردیبهشت امسال فهمیدم بابام خیانت میکنه. مامانم نمیدونه منم اتفاقی از چت هاش فهمیدم. به هر چی تو زندگیش رسیده صدقه سری مامان من و داییام بوده و الان داره این بی آبرویی رو سرمون میاره
ازش متنفرم آرزو میکنم بمیره
همه هم دردیم
همه ما بخاطر خیانت های مامان و بابا مون داریم طباه می شیم
سلام من ۲۳ ساله هستم. راستش همیشه از بچگی به پدرم شک میکردم. چون خیلی یه دفعه ای انگار یه دیوار بزرگ بین ما و اون کشیده شد. ابتدا با یه فرد مذهبی و تعصبی آشنا شد و همه ش باهاش رفت و آمد داشت تا اینکه از یه فرد معمولی تبدیل به فردی خیلی مذهبی شده بود و تقریبا دیگر هیچوقت خانه نبود و همیشه میگفت پیش حاج آقا هستیم و بحث می کنیم. و پایش به هیئت ها و مجالس گوناگون باز شده بود و من همیشه برایم سوال بود که اینهمه آدم هیئتی و مذهبی یعتی همه انقدر زن و بچه شان را ول می کنند به امان خدا و هیچوقت خانه نیستند؟ اما از آنجا که آدم ترجیح میده حقیقت تلخ رو ندونه هیچوقت فضولی نمی کردم داخل گوشی اش. تا اینکه اتفاقی چند هفته پیش متوجه شدم با یک خانوم صحبت می کند که این خانوم هم احتمالا از همین خانوم های هیئتی هست، چون داستان درباره روابط نامشروع این مدل خانوم ها و آقایون و صیغه و این حرف ها زیاد شنیده ام. امروز دوباره گوشی اش راو چک کردم و پیام ها رو که یادش رفته بود پاک کنه خوندم. که کاشکی نمی خوندم. خدا همچین پدرهایی رو لعنت کنه. از اون موقع حالم بده و فقط دلم میخواد گریه کنم. نمی دونم خشمم رو باید کجا خالی کنم دوباره سر خودم باید خالی کنم درحالی که اونها خوش میگذرونند؟ به چهره مادرم نگاه می کنم و دلم کباب میشه. نمیدونم باید چیکار کنم. پدر که دیگه برای من تمام شد و مرد چون هیچوقت بالای سر ما نبود و تازه مشخص شد همیشه کارش همین بوده. اما مادر رو چیکار کنم.
باور کنید به قدری از پدرم نفرت پیدا کردم که دلم میخواد فقط بمیره صبح تا شب دعا میکنم که با درد و زجر بمیره تا راحت بشم
تنها هدفم تو زندگی اینه که برم سر یه شغلی و فرار کنم از این خونه ی خراب شده
از مادر عزیزم دلخورم چون اینهمه سال بعد این همه خیانت این لاشی ازش جدا نشد
اگر پدر یا مادر هستید تو رو خدا اینقدر به شکم به پایینتون فکر نکنید پس تکلیف بچه ها چی میشه؟ اینقدر هول و لاشی و کثیف هستید که تمام اون خوشی های لحظه ای رو به زندگی پاک و بچه هاتون میفروشید؟ ما چه گناهی کردیم که دنیا اومدیم خدا ایشالله همه ی مادرا و پدرای خیانت کار رو عقیم کنه
من از وقتی یادمه درگیر بودم الان ۲۰ سالمه از ۹ سالگی شاید میدونستم و آدمای لاشی و کثیف همیشه اینجوری بودن از اول ازدواج یعنی پدر من از اول ازدواج خیانت میکرد خدا بزنه تو کمرش که نوجوونی و کودکی منو اینجوری خراب کرد
تازه پدر من فکر میکنه خیلی آدم پاک و سالمیه! فکر میکنه بهتریم پدر دنیاست نمیدونه هر لحظه با تنفر نگاهش میکنم و فقط آرزوی مرگش رو دارم
سلام من چند دوز پیش فهمیدم بابام با یک زن خارجی چت میکنه و پیاماشو پاک نکرده بود کلا رفتم خوندم به انگلیسی نوشته بودن بهم گفتن که باهم دوست معمولین و رنه خودش دوست پسر داره یه نی بود که از بابام بزرگتر بود و شوهرش ۲ سال پیش مرده به نظر زن بدی نمیومد و من شماره زنه رو گرفتم و بهش پیام دادم و مودبانه صحبت کردم و گفت ما فقط با پدرت دوستیم مثل دوستای معمولی دیگه من گیج شدم اگه دوستن چرا بابام در موردش به ما چیزی نگفته ؟؟
لطفا ازتون خواهش میکنم راهنمایی کنید
من حتی روم نمیشه صورت مادرم رو نگاه کنم بخاطر پنهون کردن خیانت بابام
من پیش مادرم شرمنده هستم پدرم کاری کرد که دیگه نمی تونم جلوی خانوادم سرمو بالا بگیرم از پدرم خیلی متنفرم با اینکه سخت کار میکنه تا برای ما خرج کنه ولی میدونم کنارش به اون زنه هم خرج میکنه
چرا ادم وقتی میخواد خیانت کنه بچه نیارن که اینجوری نشه
سلام من ورودی کلاس دهم هستم حدود ۵.۶ سالی هست که پدرم به مامانم خیانت میکنه چند بار به مادرم گفتم مادرم هم به پدرم گفت پدرم اومد چند بار روم دست بلند کرد همش دروغ می گفت و مادرم رو قانع می کرد بلاخره مدرک پیدا کردم به مادرم ثابت کردم پدرم چند روز از اون زنه دور شد ولی بازم باهاش رفت تورابطه زنه فامیلای دورمون میشه امروز عکس پدرم با اون زنه رو دیدم که تو بغل هم بودن تو دلم جا نشد گریه کردم نمی خوام مادرم خبر دارشه چون مطمئنم اگه بدونه سکته رو میزنه ازتون خواهش می کنم درساتون رو ادامه بدین مستقل شین و یک خونه جداگونه بگیرین من خودم همیشه تو شرایط سخت دست خودمو میگیرم اجازه نمیدهم اونا باعث ناراحتی من بشن لطفاً قوی باشین اگه خواستین به عقب نگاه کنین این کارو بکنین ولی هیچ وقت تو گذشته نمونین شما تنها فقط خودتون و خدا رو دارین لطفاً قوی باشین من خودم می خوام یا وکالت بخونم یا هتلداری می خوام هرچه زودتر از پدرم دور شم و مستقل شم
من 32سالمه و دوتا بچه دارم و به تازگی متوجه خیانت پدرم شدم 55سالشع چتاشو دیدم حرفایی زده بود که مامانم آرزوی شنیدنشو داشت خواهرم بارداره یه داداش 13ساله هم دارم که اونم فهمیده اصلا نمیدونم چیکار کنم مغزم هنگ کرده من بابام دیگه واسم مرد فقط نگرانم که رابطشون بیشتر نشه و بچه ای درست نشه که اونجوری شرف برامون نمیمونه مامان بیچارم .بمیرم واسه همتون که همه یه درد داریم خدا کمکمون کنه من جنون بهم دست داده
من الان دقیقا توی موقعیت شمام. با این تفاوت که ما خونواده پر جمعیتی هستیم. 5تاخواهر و سه تا برادر.
بابام پنجاه سالشه و 10تا نوه داره… اما بازم همه ابنا باعث نشد از کاراش دست ورداره همه بچه هاش ام فهمیدن.
خدا میدونه چنتا زن صیغه ای داشت. یه هوو هم اورده بود سر مامانم که اونموقه من بچه بودم. و من الان 27سالم شد.
7ساله میدونم داره خیانت میکنه اما جدیدا دیگه رابطه ام باهاش تیره و تار شد. تازه عقد کرده بودم, بابام خیانتاش اونقدار تابلوئه که حتی زنم فهمید بابام چجور آدمیه…
خلاصه نگم برات که یک دردی میکشم که اونسرش ناپیداس… طفلک مادرم…
سلام پیام های همه رو خوندم و لحظه به لحظه اش رو با تمام وجودم حس کردم من کلاس پنجم بودم که متوجه شدم پدرم داره به مادرم خیانت میکنه داخل همون موقع مامانم ماه های آخر بارداریش رو سپری میکرد چقدر سخت بود برامون آجیم نارس به دنیا اومد داداش بزرگم افسردگی گرفت ولی من قوی موندم داخل همون بلبشوها درس میخوندم خیلی سخت برای اینکه بتونم یه روزی از همه این بلاها فرار کنم همون سال مدرسه تیزهوشان قبول شدم اما خیانت های بابام به مامانم تمومی نداشت و مامانم تحمل کرد فقط بخاطر من که تباه نشم یجاهایی بابت همین موضوع خودمو سرزنش میکنم که چرا باید جوونیش رو بابت من هدر بده الان شاید خیلی سال هست که میگذره پدرم هنوز داره به ما خیانت میکنه پدرم همه عشق و امید زندگیم بود پناهم بود اما یه شبه دنیا رو سرم خراب شد با اینکه زنده اس و باهاش زندگی میکنیم اما احساس میکنم که سالهاس مرده با اینکه همیشه از لحاظ مالی حمایتم کرد و حتی همه اینا باعث شد که من الان دانشجوی داروسازی باشم ولی همیشه یه خلا داخل وجودم حس میکنم یه حس نداشتن پدر
میدونم که درک میکنین بابت همین از همه اون کسایی که این پیام رو میخونن خواهش میکنم که این موضوع دلیل توقف زندگیتون نشه دلیل درس نخوندن تون نشه منم بیشتر همه این سالها که درس میخوندم با گریه بود ولی خوندم و نذاشتم بی ارزشی پدرم زندگی منو هم بی ارزش کنه شما هم ادامه بدین قوی باشین و نذارین که داخل لجنی که اونا فرو رفتن شما رو هم بکشن
همه ما بچه هایی که این لحظات رو تجربه کردیم مطمئنم شایسته زندگی فوق العاده هستیم و یه روزی بدستش میاریم این اولین باری هستش که درمورد این موضوع حرفی میزنم و مطمئنم که شماها منو درک میکنید یه غم ۱۰ ساله رو بالاخره بیان کردم با اینکه هیچ کدومتون رو نه میبینم نه میشناسم اما مطمئنم درکم میکنین و دوستتون دارم
😥😥😥چقدر غم انگیز
امیدوارم بتونی تو زندگیت موفق باشی
خودتو زیاد درگیرش نکن عزیزم
منم دخترم و ۱۹ سالمه و پشت کنکوریم یعنی میخوام پشت کنکوری بشم ولی میترسم بخاطر این قضایا ندونم درس بخونم، همین امروز اون زنیکه تو خونه به بابام زنگ زد منم شمارشو برداشتم و بهش زنگ زدم و درست حدس میزدم همون بود ، میخواستم بردارم بهش فوش ناموصی بدم ، زنیکه خودش دوتا دختر داره یکی حدود ۲۵ یکیم کوچیکتر از خودم ، راستش عکساشونو دیدم فهمیدم ، مامان من میلیونها برابر خوشگلتر از اونه خیلیم زن خونه داریه با اینکه میره سرکار دولتی تو بهزیستی ولی همهههه چیز خونه زندگیش سرجاشه ، امروز میخواستم زنگ بزنم مشاوره گفت ۳۵۰ باید آنلاین پرداخت کنی شماره حساب داد ولی من الان پولشو ندارم و نمیدونم واقعا چیکار کنم
سه سال پیش راجب همین قضیه با بابام حرف زدم ولی با گریه من تموم شد قانعم نشدم
تو این دوسال تقریبا دلشت یادم میرفت و تو یه حالت به چپم بودم ولی این زنه که الان زنگ زد باز همه چیزو بهم ریخت
میشه یکی یهم پیشنهاد بده باید چیکار کنم لطفااا؟!!!
من امسال باید شر کنکورمو بکنم برا همین باید ذهنم آروم باشه😭💔
خلاصه میگم از من بشنو هیچی درست نمیشه هیچی منم بار ها به بابام گفتم خبر دارم میدونم ولی هیچ تاثیری نداشته یه سال دندون رو جیگر بزار درست و بخون یه رشته خوب قبول شو برو سر کار کار کن مستقل شو وقتی فهمیدی میتونی مراقب مامانت باشی همه قضایا رو به مامانت بگو تا خودش تصمیم بگیره با این تفاوت که اونموقع یه حامی داره
و منی ک جلو چشمام دوباره مرور شد
سلام خسته نباشید 🚶♂
من یک پسر ۱۴ ساله هستم یبار تو گوشی مادرم دیدم با یه آقا دارن چت میکنن البته یبار نه دو سه بار از اون وقت همش تو فکر اون قضیه هستم دارم دیوونه میشم همش اظطراب و دلهره دارم نه میخام به پدر بگم که زندگی خودمو و برادر ۵ سالم خراب نشه نه میتونم اینجور بریزم تو خودم واقعا دارم اذیت میشم واقعا نمیدونم چیکار کنم بعضی وقتا بغض داره خفم میکنه ولی باز میریزم تو خودم.
ما بچه هایی که شاهد خیانت خوانوادمون هستیم واقعا از بچه های طلاق مظلوم تریم کسیو نداریم به پناه ببریم پدر و مادر هایی که این پیام رو میبیند لطفا خواهشا شمارو به خداوند قسم میدم به عواقب کارتون فکر کنید!!! فکر نکنید ما بچه ایم چیزی نمیفهمیم بخدا میفهمیمم.!
از همچی میترسم همیشه اظطراب و دلهره دارم صورت بابام و نگا میکنم عرق شرمندگی ازم سرازیر میشه قلب درد دارم وقتی مادرم بیرون میره یا سمت گوشیش میره کل بدنم یخ میزنه نمیتونم از جام تکون بخورم لکنت زبون میگیرم حتی جرعت نگاه به صورت جنس مخالف رو ندارم.
تنها چیزی که میتونه ارومم کنه موسیقیه.
ببخشید اگه زیاد شد.🚶♂
😥چرا خیلی حست میکنم ولی من با این تفاوت که پسرم 🥲
واقعا .
سلام من امسال میرم کلاس دهم
پارسال وقتی قرار بود مهمترین سال عمرم رو بگذرونم دوماه بعد از رفتن به مدرسه فهمیدم ک پدرم با یکی از فامیلامون ک مجرده داره خیانت میکنه . حالم خیلی بد بود نمیتونستم اصلا درس بخونم . بعد از چن مدت یه بیماری معده گرفتم و رفتم بیمارستان یه ماه . که ۶۰ درصد بیماری برای حال روحی بوده .بیخیال … من به پدرم گفتم که میدونم داری خیانت میکنی و اونم گفت که دیگه تموم شد ، دیگه انجام نمیدم . و منم سعی کردم ببخشمش
دقیقا ده روز بعدش فهمیدم دوباره داره خیانت میکنه با یه زن متاهل ک تو محل کارشه :))بابام هر روز به یه بهونه ای میره بیرون و مامانم هم باور میکنه
من همه چی از زنه رو دارم .. عکساش ، چتاشون ، عکس دختراش ، و از قرار هایی که باهم گذاشتن . مدرک هایی دارم که ثابت میکنه باهم بیرون رفتن .
تیک عصبی دارم جدیدا و حالم واقعا بده . دیشب هم چتاشونو دیدم که زنه به مادرم توهین کرده بودکه چرا باید مامانم پیش بابام باشه و شاکی بود از این قضیه و پدرم هم چیزی نگفته بودد و موافقت کرده بود باهاش و کلی حرفای مثبت… واقعا از دیشب حالم خیلی بده نمیخام دیگه از مامانم پنهون کنم چون حقشه و باید بدونه . ولی از طرفی اگه بهش بگم مامانم دق میکنههه مطمئنم 💔
فقط میخوام به اوناایی که میدونن پدرشون خبانت کرده بگم که اگه باهاشون حرف بزنید موقتی درست میشه و دوباره برمیگردن و به کارای مزخرفشون ادامه میدن 🙃
من ۱۷ سالمه دخترم، قبل از عید امسال تو گوشی بابام به طور اتفاقی یه سری پیام دیدم شروع کردن به خوندم ، فهمیدم بابام خیانت میکنه مامان قشنگم
شکستم، کلی اذیت شوم
اما نتونستم به مامانم نگم و هون صبح بهش گفتم دقیقا وقتی که بابا رفت سرکار ، مامانم حق داشت بدونه (البته مامانم شک کرده بوده)سخت تر از همه این بود که بابام وقتی فهمید که مامانم فهمیده گرفت که من رفتم سر وقت گوشیش رنگ رد به مامانم عذر خواهی و اینا… بعد گفت رو بده امیر(داداش کوچولوم) قربون صدقش رفت و اینا بعدم با من مس خواست حرف بزنه خدا می دونه چه چیزایی که بهم نگفت گفت مامانت اگر طلاق بگیره منم تو رو ول می کنم میرم حتی حرفای بدم زد(بابام همیشه رحمت کشید داد بپوشم اما از او به محلت نکرد تو بچگی هم دست رو بلند می کرد) از همه چی بدتر این بود که وقتی بابام زنگ رد خونه مادر بزرگم بودیم و من با چشای گریون صورتمو شستشو و با لبخند رفتم تو جمع تا کسی نفهمه….
بابام و مامانم وقتی داشتند ساعت ۷ صبح بحث میکردن آنقدر بحثشون پیش رفت که بابام بهش فشار اومد با پا چنان تو خواب منو زد که هیچ وقت یادم نمیره
دو سه روز پیش بابام آنقدر منو وحشتناک زد که فقط می تونن بگم شکستم خورد شدم (بیچاره داداشمو و مامانم جلوم وایمیسته تا من کتک نخورم اما آنقدر داغ کرده بود که اول خیسم کرد و بعد با سیم شارژر منو زد)
خداروشکر که فقط لا من اینجوریه و رابطش لا مامانم و داداشم خوبه و محبتم میکنه
دلم شکسته ، دوست داشتم که بابام نازمو بکشه اما نکشید
الان ساعت ۳ شبه یهو باد اتفاقایی که افتاده برام افتادم
خیلی کم مونده که مستقل بشم و دستمو خودم بگیرم
سلام عزیزم نمی تونی به بستگان وفامیل پناه ببری ؟ یا پیش مادرت بری ؟
سلام من یه پسر ۱۳ سالم که ۲ سالی هست که فهمیدم بابام داره به مامانم خیانت میکنه و کاملا هم مطمئنم و بابام با من سمیمیه یا شایدم اینطوری نشون میده و تقریبا یه ساله که منو مامانمو فرستاده ترکیه و خودش ایرانه که فک کنم این کار کلا بهونه بوده که بتونه راحت تر خیانت کنه ولی شایدم من واقعا براش مهمم. تا الان که با مامانم خیلی خوب بوده با منم همینطور ولی من فکر میکنم که داره نقش بازی میکنه… الانم برای یه سری کارای اداری اومده اینجا و فهمیدم که اون زنیکه که داره باش خیانت میکنه هم اومده ولی از هم دورن و همین الانم که دارم این متن رو مینویسم به بهانه لباس رفته بیرون با اون زنیکه. نمیدونم مامانم میدونه یا نه. به نظرتون چیکار کنم؟
ب مامانت بگو
شرایطمون مثل همه
بنظرم به مامانت یجوری بگو که شوک وارد نشه بهش
نگی بهتره…فقط به اون هم درد و رنج تحمیل میکنی
سلام من ۱۵ سالمه ۴ سال پیش شک کرده بودم که پدرم خیانت می کنه ولی بعد از یه مدت شکم بر طرف شد چند ماه پیش خیلی اتفاقی چت پدرم رو دیدم با خانومی که همکار پدرمه و خانمه هم شوهر و بچه بزرگ داره به نظرم مادرم می دونه پدرم خیانت می کنه چون چند بار بهش طعنه زده ولی چیزه خاصی نگفته با پدرم هم نمی تونم حرف بزنم چون از اون افرادی نیست که بشه باهاش حرف زد و واقعا دارم دیوانه می شم نه دلم میاد به مادرم چیزی بگم نه می تونم به بابا بگم به نطرتون چیکار کنم
عزیزم خودتو درگیرنکن فقط به خودت لطمه میزنی قربونت برم هیچی نگو به مادرت یاخودت از چشم مامانت میوفتی یازندگیه مامانتو ازاین بدتر میکنی
با سلام این مطالبی که شما در این زمینه گفتید بیشتر قصد طرفداری از مردان داریدبه نظرتون اینطور نیست؟
فردی که هیچ محبت عاطفی از او ندیدی چگونه می توانی صحبت کنی دیگه کار پدر من از عیاشی هم گذشته با زنان شوهردار هم در رابطه است واقعا من یک دقیقه هم حاظر به بودن در چنین خانه ای نیستم!
مادر من وکیل از ساعت شش صبح میرفت و پا به پای اون کار می کرد و این همه پول رو به شوهرش میداد که اونم ناقابل به زنان دیگ پیشکش میکرد!
من دچار بیماری روحی شدم و خیلی به خودکشی فکر میکنم
می تونم کامل درکت کنم
الان ساعت ۳ شبه
انقدر فکر می کنم به چیزایی که اتفاق افتاده برام که واقعا دارم اذیت میشم
تصورم نسبت به بابام عوض شده…
بابام چیزی برام کم نذاشته ، اما محبت درست حسابیم ندیدم
تو فشارم …
دیگه با باباممثل قبل نیستم
مامان قشنگم اول حس کرده بود که خیلی وقته یه اتفاقایی دور از ما میوفته اما کسی که همه ی چشاشون دید من بودم
منم وقتی به مامانم گفتم بابام دیگه برام شب و روز نمی ذاشت از یه طرف دیدی که داشتم ازش از بین رفت بعدم اذیتاش شروع شد
بجای خجالت بهم گفت به تو هیچ ربطی نداره و یه روز ولت می کنم میرم
کاش میتونستم تمام حرفام رو برا یه آدم مطمعن بگم خیلی پرم احساس دگر گونی دارم تازه پونزده سالمه😅 عادیه نه ؟🖤
منم تازه ۱۵ سالمه:)
و از ۴ سال پیش پیش میدونم هیچ وقت درست نمیشه فقط نادیده ش بگیر و زندگیتو بکن همه یروز میمیرن چرا باید واسه دیگران غصه بخوریم اونا دارن تفریح میکنن ما غصه بخوریم براشون😅
سلام من یه دختر 14 سال هستم که پدرم الان به مامانم خیانت کرده بابام به مامانم سه بار خیانت کرده بای این هم میشه 4 .بار دارم خیلی عذاب میکشم بابام با خانمی که به مامانم خیانت کرده رو میبره بیرون مامانم وقتی دیدتش بهش گفت چرا بابام هرچی از دهنش میاد بیرون رو بهش گفت من الان باید چیکار کنم
به مامانت بگو خودشو جلوی بابان یه آدم قوی نشون بده نه آدمی که همش میترسه که شوهرش ولش کنه .
اگه مهریه داره بزاره اجرا تا میتونه سعی کنه که هم از نظر مالی هم از نظر روحی مستقل و قوی بشه که بابات بفهمه که مادرت اگه بخواد میتونه راحت جدا شه.
من خودم این تجربه رو داشتم بعد از کلی کلنجار این موضوع رو به مامانم گفتم و خیلیم خوشحالم که بهش گفتم چون بلاخره یه راه حلی واسش پیدا کرد .
سلام
سلام
من مرد هستم
خودم متاهلم و دیوانه وار زنم را دوست دارم هیچ گاه به زنم بد نکردم و زنم هم همینطور
امروز صبح با صحنه ای مواجه شدم که دارم دق میکنم
مادر مظلوم و مهربانی دارم خاله من هر از گاهی به ما سر میزند ی جورایی با ما زندگی میکند صبح دیدم با پدر در حال رابطه … هست از نوع بوسه
انقدر حالم بد شد تا الان نفسم به سختی بالا میاد
واقعا نمیدونم چی کنم مادرم اگر موضوع را بفهمد دیوانه میشود
بخدا این دنیا ارزش نداره حالم از پدرم بهم مبخوره از اون بد تر از خالم چطور میتونه با زندگی خواهرش این کارو کنه
سلام ما خانوادگی آمدیم مسافرت بعد ۸ سال اومدیم شیراز از شهرستان بم استان کرمان بعد همین امشب فهمیدم پدر ۵۰ ساله ام با زن همسایه ۳۵ ساله مون که دوتا بچه هم داره خیانت کرد به ما و من ۱۶ ساله و خواهر کوچیکم ۱۲ سالشه مارو میخواد ول کنه با پاسپورت از شیراز برن به ترکیه مام تنها و بی کس و بی پول بمونیم تو شهر غریب مادرمم فهمید داستان چیه داغونه داغونه ساعت ۵ صبحه قراره ساعت ۸ مادرم به خاله ام که تو بم هست زنگ بزنه و با وکیل هماهنگ شن راستش من خیلی بابام رو دوست دارم خیلی سخته جدایی برام کاشکی زمان برمیگشت عقب تا با این همسایه آشنا نمیشدیم چی بگم اینجا چند ساعت دیگه میشه جهنم زندگی من امیدوارم بخیر تموم شه
سلام من ی دختر ۱۴ سالم که دیروز وقتی از مسافرت داشتیم میومدیم مامانم گفت بزن توی نقشه که فلان مسیر کجاست گوشی منم شارژ نداشت و از بابام گرفتم وقتی بابام میخواست گوشیشو بهم بده داشتم تو شیشه نگاه میگردم ک دیدم پیامارو حذف کرد و بعد بهم داد قبلشم چند بار دیدم ک وقتی بابام مارو میبینه گوشیشو خاموش میکنه ودست پاچه میشه تا دیشب دیدم زنه نوشته سرم دردمیکنه اولش گفتم آره حتما یکی از دوستاشه ک عکس دخترشو گذاشته پروفایلش براهمین امروز ک خواب بود گوشیشو برداشتم دیدم ک باهم خیلی صمیمی حرف میزنه و از کلمات گلم و …. استفاده میکنه حتی توی این چندسال با مامانم اینجوری حرف نمزنه و من الان نمیدونم چیکار کنم من خیلی برا مامانم نگرانم و اون نمیدونه و من دوتا خواهر کوچیکتر از خودم دارم و اصلن نمیخوام خانوادمون ب هم بخوره ولی اینم نمیدونم ک چطور با بابام حرف بزنم بهش بگم من خیلی دارم اذیت میشم ک اینو فهمیدم اگه میشه ی راهنمایی بهم بکنید ممنون🫠🥲
سلام خوب هستین
من پدر مادر تو ۸ سالگی از هم طلاق گرفتن
الان بابام یک زن گرفته
اون زنه منو تو ۱۲ سالگی انداخته بیرون و الان من ۱۴ سالمه
چه کار کنم که دوباره برگردم پیششون
اون موقعی که منو انداخت بیرون حتا بابام یک ذره هم واسش مهم نبود
بمیرم برات 😫😭
من الان ۱۵ سالمه
بابام ب مامانم چند ساله خیانت میکنه مامانم میدونه ولی ب خاطر من داره تحمل میکنه
مامانم خیلی پشت بابام بود و من شاهدم ک چقدر ب خاطر بابام سختی کشید . ولی بابام چیکار کرد بهش خیانت کرد
منو بابام همینطوریش هم زیاد با هم حرف نمیدیم فقد در حد سلام خدافز . نمیدونم من چ کار اشتباهی انجام دادم ک باهام بده همش با اخم و اصبانیت باهام حرف میزنه . هر بار سعی کردم بهش نزدیک شم دلمو شیک نده . خیلی سر مامانم داد . بابام کاری کرده ک حتی دلم نخواد بهش نگاه کنم. فقد دلم میخواد درسمو تموم کنم خودمو و مامانمو از اون خونه نحس ببرم 🙂 حس میکنم هیچ وقت نمیتونم ببخشمش
قبل از خوندن پیام ها کلی حرف داشتم
من چند روز دیگه تولد هیجده سالگیمه
همه چیز که نباید میدیم دیدم به چشمای خودم اعتماد نداشتم به بابام داشتم فک میکردمم فقط من ایت همه بدبختم ولی با خوندن هر پیام احساس کردم خودم نوشتم دیگه همه حرفام یادم رفت
دلم برای همتون میسوزه کاش میتونستم باهاتون صحبت کنم ایشالا حالتون خوب بشه خدا که جواب این هل رو نمیده
حداقل ارزمون و براورده کنه .ارزوم و براپرده کنه و دیگه نباشم که بخوام ببینم
نخوام الکی قربون صدقه برم و ابراز علاقه کنم که خودم و گول بزنم شاید پشسمون بشه
الانم با اون لاشی گریش با مامانم رابطه داره حالم از این زندگی به هم میخوره
منم همین طور، فکر میکردم فقط منم که این درد رو دارم، اما چه بسا افرادی که با ین کمتر از من این درد رو به دوش میکشن…
و من هیچوقت پدری رو که با این کار دهشتناکش یه سایه سنگین سیاه رو روی دوره نوجوانیم انداخت و تیره و تارش کرد نمیبخشم!
چقد حق و درست😓😓😓
اخه ادم مگه عقل نداره ادمی که نمیتونه تصمیم بگیره نمیتونه فک کنه مردی که بعد این همه تلاش اینجوری خودشو ضایع میکنه یعنی هنوز به بلوغ فکری و یه انسان کامل نرسیده یه ماه میگذره خیلی سعی کردم باهاش خوب باشم نتونستم هیچ جوره نمیتونم خیلی سخته ادم از پدر خودش این چیزا رو ببینه اونم تو سن نوجوانی ۱۷ سالگی تمام اعتماد و ذهنیت خوب و حس خوبی که ازش داشتم بهم خورد بدجور شکستم
سلام من ی دختر ۱۴ سالم ک دوسال پیش خیانت باباش رو دید ولی مامانم اونو بعد هزار تا فلاکت و سختی بخشید هنوز اون رو هضم نکرده بودم ک دیروز فهمیدم مامانم ب بابام خیانت میکنه اون لحظه ی حس عجیبی بم دس داد وقتی پیامارو چک کردم و حرفاشون روخوندم از مامانم خیلی متنفر شدم چون موقع خیانت بابام خودش دس ب خودکشی زد
چن روزه غذا نمیخورم و درس هم نمیخونم تو خونه هم دس به هیچ کاری نمیزم سرمو بلند نمیکنم که قیافه ی مامانم بیاد جلو چشم و نمیدونم ک چه کاری بکنم به بابام ک اصلن نمیگم چون موقع خیانت اون میخاستن جدا بشن
چن روزه مامانم همش سرش ط گوشیه و اینم کفرمنو درد میاره میخام یه جوری از این دنیا برم ک دیگه بر نگردم اصلا هیچ کدوم رو درک نمیکنم مخصوصا مامانم. از یه طرفم ب خواهر ۵سالم فک میکنم
داغون شذم یه بغضی دارم ک نگو اما امید وارم ک مشکلمون حل بشه
سلام من ی دختر ۱۲ ساله هستم که میدونم پدر و مادرم به هم خیانت میکنن من و مامانم هردو میدونیم که بابام به مامانم خیانت کرده و هنوزم مساعد برای خیانته ولی مامانم اونقد خودشو مظلوم نشون میداد و میگفت که من نمیکنم اون سر من این بلا ها رو میاره و منم بهش دلم میسوخت و تمام تلاشم رو میکردم که در کنار نفرتم به بابام به مامانم ارامش بدم ولی امروز فهمیدم مامانم با روامشناسی که برای اصلاح افکارش و رابطه بین بابام حرف میزد خیانت میکنه من پیاماشونو به صورت اتفاقی دیدم و دارم میترکم نمیدونم چیکار کنم و الان از مامانم نفرت عجیبی دارم و اصلا ارزشی که داشت رو از دست داد فردا میخوام باهاش صحبت کنم و بهش بگم که چقدر اذیت میشم و اینکه من یه خواهر کوچیکتر از خودم دارم و الان بخواطر اون چیزی نگفتم😭😫😫😫😭
دقیییییقا منم توی شرایط توعم دختر 🙂 کاش میشد باهم دوست شیم و بیشتر حرف بزنیم… واقعا نیاز دارم با یکی صحبت کنم :)))) دارم دیوونه میشم.
سلام خوبین من کسری هستم تازه یک هفته ای میشه که فهمیدم پدرم خیانت کرده چند باری پیامتشو یواشکی دیدم اسمشم سیو کرده اسم یکی از دوستاش من ۱۱ سالمه کمکم کنید به کامانم بگم؟ چی بهش بگم؟ دارم میمیرم لطفا خواهشا کمکم کنیدخیلی اذیت دارم میشم نمیدونم موفق میشم یا نه پدرم چند وثته ید اخلاقه نمیتونم به کسی بگم کسی که مورد اعتماد من باشه ندارم باید از خودم دست به کار شم دارم اذیت میشم لطفا کمک کنید
سلام پسرم.میدونم خیلی برای سن تو سخته. شاید تابحال مشکلت حل شده.ولی به یه کلینیک مشاوره زنگ بزن و اول تلفنی مشاوره بگیر و بعد حضوری برو
عزیزم از مشاوره مدرسه کمک بگیر
سلام منم به دختر ۱۲ ساله ام که بابام به مامانم ۳ با خیانت کرده و همه ی اونارم من فهمیدم و به مامانم نشون دارم اولین خیانت بابام رو از طریق یه گوشی که تو دفتر کارش بود دیدم (بابای من وکیل هست) اونم اتفاقی دیدم که اون خیانتو به کمک عموم با هم خوب شدن و من تو این خیانت های پدرم مدیون عمومم چون میونه ی مامان و بابامو خوب میکرد و دومین خیانتش با منشیش بود که اطلاعات زیادی ندارم و مامانم میدونه بابام چیکار کرده بگذریم از این که ۲ بار سمت محل کار بابام منشیش رو دیدم امروز خیلی اتفاقی لپ تاپم رو چک کردم دیدم به یکی پیام داده همه منو دوس دارن و جالب اینه که من اصلا دل و جرعات دیدنشو ندارم کمکم کنین توروخدا
سلام
من تو گوشی بابام عکس یک زنه با چتاشون وعکسای لختیه زنرو دیدم
مامانم نمیدونه که بابام داره خیانت میکنه
از بابام بدم میاد
بابام با یک زنه دیگه داره رابطه برقرار میکنه
ولی یکجور وانمود میکنه که مامانمو دوستداره
قبول دارم یکم مامانم اونم بعضی موقها مغروره و با بابام بد حرف میزنم
اما زنه بدی براش نبوده
فک کنم داداش بزرگمم میدونه من پسرم و اخرین بچم
یک خواهرم دارم که ۳ سال ازم بزرگ تره داداشم زن داره ۲۸سالشه و منم ۱۴ سالمه
الان نمیدونم چیکار کنم
میترسم به مامانم بگم سکته کنه بابامم مامانمو طلاق بده کلا زندگیمون بهم بخوره زندگیمون خوبه
چیکار کنم
به نظرم به مادرت اصلا چیزی نگو چون داغون میشه به برادر و خواهرت هم نگو چون ممکنه اتفاقاتی بیوفته که از کنترل خارج بشه ولی به پدرت بگو و ازش بخواه به زندگی برگرده چون با این کارش زندگی سه تا جوون دیگه رو ام داره نابود میکنه چون علاوه بر مادرت باید بچه ها ام احساس امنیتو آرامش نسبت به زندگیشون داشته باشن اگر هر اختلاف و مشکلی ام بین بابات و مادرت میشه با مشاوره حلش کرد
بابای من حتی وانمود نمیکنه که مامانمو دوس داره…
خونه ما فرقی با جهنم نداره نمیدونم خدا روش میشه منو داداشمو بندازه جهنم ؟! وقتی دنیامون با جهنم هیچ فرقی نداشته…
خدا لعنتش کنه که همه چیزو کوفتمون میکنه کاش جواب کاراشو به بدترین شکل ممکن بگیره
واقعا منم برام جهنم شده… نظراتو از اون بالا میخوندم.
واقعا چه زجری داریم میکشیم… من که کاملا افسرده شده. توی, این گیر و ویری چن وقتیه عقد کردم و تاثیرات منفی خیانت بابام داره منو نابود میکنه. دختر مردمو هم گاهی از خودم میرنجونم که خدا میدونه چقد دوستش دارم اما واقعا فشار روانی بدی رو دوشمه…
واقعا چجوری میشه همزمان هم توی جهنم باشی هم جلوی خانومت شاد و شنگول و رمانتیک باشی. احساس میکنم دارم دو شقه میشم…
من مُردم با خوندن این پیامها!!! از نوجوونهایی که باید به شونههای امن پدرشون تکیه میکردن اما از درد خیانت پدرشون به خودشون میپیچن!!!! من ۳۷سالمه ازوقتی ۲۱سالم بود خیانتهای پدرمو دیدم تا پارسال که دیگه به اوجش رسوند و با خالم وارد رابطه شده!! حالا خواهر کوچولوم که همسن همین نوجوونهای رنجکشیده اینجاست هم خبر داره!!! کاش برای دل همتون میمیردم کاش اون نرهایی که شرافت زندگی سالم رو ندارن عقیم میموندن و بچه دار نمیشدن کاش هیچوقت هیچ نوجوونی خیانت پدرشو نمیفهمید! کاش خدا خودش ی کاری کنه دیگه از دست بندههاش خسته شدیم...
من یه دختر ۱۶ ساله ام که متوجه شدم پدرم به مادرم خیانت میکنه
همش با خودم فکر میکنم مگه من چند سالمه که باید غصه اینجور مسائل و بخورم ، واقا نمیدونم چجوری با این قضیه کنار بیام
من بابام و خیلی دوست داشتم اما الان بشدت ازش متنفر شدم دیگه دوسش ندارم
اون حتما من و خواهر برادرامم در نظر نگرفت که ممکن چقدر آسیب ببینیم من واقا به کمک شما نیاز دارم دیگه نمیتونم دووم بیارم
دلم برای مامان ساده ام میسوزه که اینطوری داره خیانت میبینه
لطفا خواهشا کمکم کنید چون واقا به کمکتون احتیاج دارم
به نظر من باید با بابات صحبت کنس و بروش بیاری و مچشو بگیری
بگس اگه از اونکار دست برنداره به مادرت میگی
بابام داره با یه زن چت میکنه من سینا هستم ۱۴ سالمه
نابودم
تاحالا دست بابام ۴ باری رو شده ولی دست بر نمی داره و حتی پشت چراغ قرمز یه وقت گیرش بیاد چت میکنه و نمیدونه که من میدونم. تو رو خدا راهنمایی کنید جون عزیزاتون کمکم کنید😭
دیشب مادرم گفت بابات داره با تلفن با یکی حرف میزنه جدی نگرفتم اما امروز فهمیدم واقعا اینطوره و داره خیانت میکنه حالم داغونه بشدت مادرم هم همینطور بهش گفتیم اما خودش رو میزنه به کوچه علی چپ فردا امتحان دارم اما نمیتونم درس بخونم حالم داغونه ازش متنفر شدم اصلا اینجوری نبود خیلی به خانواده اهمیت میداد اما نمیدونم دو سه روزه چرا اینجوری شده میخوام خودمو بکشم دلم به مادرم میسوزه
دو سه روز دو ساله زیر لبی رد کردم با خودم میگم بزا پنج شیش سال دیگه تحمل کن ولی میترسم تا اون وقت خوانوادمون متلاشی شه
من یک مادرم:
عزیزم هیچ چیز با نابودی شما درست نمیشه .بهترین انتقام برای آدم های خائن کم محلی و موفق شدنت بخاطر مادرای مهربون و گلتون هست من به عنوان یه مادر از دست دادن یه نازنین فرزند من رو نابود میکنه تا از دست دادن یه آدم بی لیاقت پس بخاطر مادرتون موفق باشین.
سلام وقت بخیر
من یه دختر ۱۵ ساله هستم
اولین باری که بابام به مامانم خیانت کرد ۹سالم بود دقیقا همه چیو مو به مو یادمه همه چیو می دونستم مامانم هم می دونست ولی مامانم بخشید چون بزرگ منش بود و به من گفت حق نداری حتی یک کلمه حرف بزنی فک کن اصلا چیزی ندیدی و نفهمیدی اون ماجرا تموم شد تا الان که ۶ سال از اون ماجرا میگذره بازم بابام داره خیانت میکنه مژمین هم هستم بازم مامانم می دونه اصلا حس خوبی نسبت به بابام ندارم حس می کنم هرچی میگه دروغه من ۶ سال مثل کر و لال صبر کردم فقط به خاطر اینکه بابام شرمنده نشه ولی لان اصلا سکوت رو انتخاب نمی کنم بابام فک میکنه ما نمی دونیم و هی الکی میگه ما نمی تونیم با هم زندگی کنیم به قرآن و به آیت خیانت نمی کنم و اهلش نیستم ولی جدا میشیم
مامانم گناه داره خیلی به پای بابام سوخت
الان حق و ناحق پیش من معلومه.
یعنی بابام از سن من خجالت نمی کشه دارم دیوانه می شم حس خیلی بدی
من اصلا دختر عجول و بی ادبی نیستم ولی می خوام برا یه بارم که شده بابام از خودش خجالت بکشه چون این اولین بار نیست…..
سلام .بذارید بهتون یه چیزی رو بگم .من ۲۶سالمه .ی بچه طلاق بازنده که بامادر و برادرهاش زندگی میکنه .تو سن حساس ۱۷سالگی که کنکور داشتم پدر خائن و کثیفم مارو بخاطر یه زنیکه ول کرد و زعتوو ازش صاحب پسر شد .من هرگز نتونستم درس بخوانم و دانشگاه قبول بشم .تویه شهر کوچیک زندگی میکنیم که همه هم دیگه رو میشناسن درنتیجه نتونستم حتی سرکار برم که یه وقت مزاحمم نشن و بهم پیشنهاد بدی ندن .همش توخونه ام .رنگ پوستم شکل گچ دیوار شده .برادرهام معتاد شدن .انواع اقسام بیمارهای جسمی و روحی روگرفتم .کیست سینه ناراحتی معده ریزش شدید مو اضافه زن .بی کس و بد بخت افتادم تواین خونه و این شهر لعنتی .فک نمیکنم بدبخت تر از من باشید .من از بچگی طعم خیانت و فقرو چشیدم والانم ….خداحافظ
سلام تو رو خدا این همه نامید نباشید خدا هست بدون هیچ وقت تنهات ن نمیزاره
راستش خب من 16 سالمه و دخترم
فهمیدم بابام با دختر خالم که متاهل هست در ارتباطه و پدرم منو مجبور میکرد برم خونه دختر خالم اینا و اینکه گوشیشو هک کنم و از این چیزا
من به کسی چیزی نگفتم ولی فهمیدم که مادرم هم از این وضع اطلاع داره ولی برا اینکه داییام بابامو نکشن چیزی به کسی نگفت
بعد فهمیدم تو اینستا خودشو میزنه جای پسرای 27 ساله و با دخترا رل میزنه
بعدشم فهمیدم با ی زن در ارتباطن و برای اینکه اون زن پدرم رو ترک نکنه رفته بیمارستان و خودشو زده به حال بدی و عکس گرفته و فرستاده برا اون خانم(دلیل اینکه اون خانم میخواسته پدرم رو ترک کنه اینه که پدرم مدام مشروب میخوره)
پدرم بهمون پول کمی میده و اینکه من فقط باهاش سلام و علیک میکنم هیچوقت دوستم نبوده و اینکه شاید الان ندونه کلاس چندمم و تاریخ تولدم چیه
دوتا داداش کوچیکتر خودمم دارم
نمیدونم باید چیکار کنم
همه فکر میکنن محبت تو پوله ولی من واقعا دلم میخواد روزی بهم هزار تومان بدن ن بیشتر اما با بابام دوست باشم
من خودم با چشمای خودم دیدم که دختر خالمو بغل،بوس و نوازش میکرد و این برام از هر چیزی دردآور تر بود دقیقا همون کاری که هیچوقت برا منو مامانم انجام نداد:)
اما همیشه تو خونه شاهد دعوای پدر و مادر بودم
سلام من پسرم ۱۶ سالمه یک آبجی کوچک تر دارم و
پدرم فک کنم که قبلا به مادرم خیانت کرده بوده
الان اون زنی که قبلا با پدرم در رابطه بوده مدام به پدرم زنگ و پیام میده پدرم از تمای بلاکش کرده ولی بهش پیام میده
نمیدونم که مادرم میدونه یا نه
چکار کنم تو رو خدا راهنمایی کنین دارم دیوونه میشم
سلام من یه دختر 13ساله هستم
چند روز پیش وقتی بابام اومد دنبالم از مدرسه داشت با تلفن حرف میزد صدای یه خانم بود ولی اسم یکی از دوستای بابام سیو بود گفتم شاید اشتباه کردم
ولی دیشب که بابام داشت گوشیشو میدید دیدم رفت تو چت های مخفی واتساپ اونجا بود که مطمئن شدم ولی هنوزم میگم نباید قضاوت کنم ولی بابام تو دوران جوانیشون بایه خانوم بودن که چند وقت پیش بهشون پیام داده بود مامانم هم دیده بود چند وقت بحث داشتن باهم تا بابام رمز گوشیشو عوض کرد من الان فکر میکنم اون خانم باشه
بابام خیلی آدم خوبی بود همیشه الگوی همه بود ولی یهو 180درجه تغییر کرد
الان من چند روزه دیونه شدم دلم واسه مامانم میسوزه مامانم خیلی مهربونه بخاطر بابام هیجا نمیره اگرم بره سریع بر میگرده که بابام گناه داره دلم واسش میسوزه که داره خودش وعمرشو پای بابای من میزاره نمیدونم به مامانم بگم نگم دارم دیونه میشم همش نگاش میکنم گریه میکنم دلم میخواد بمیرم 😭میگم اگه نگم به مامانم بد میکنم اگرم بگم زندگیمون هم میپاشه 😭توروخداکمکم کنین دارم دیونه میشم 😭😭😰 تو رو خدا
سلام منم 15 سالمه
از هیچی مطمئن نیستم
ولی دو بار دیدم که پدرم داره پیام میده بعد که من رفتم پیشش به طورخیلی تابلویی گوشیش رو میگیره اون سمت بعدم هم پیوی طرفو هم پیاماشو پاک میکنه گفتم حتما من اشتباه میکنم چون بعد هر بار چت بجای اینکه بی حوصله شه زیاد با مامانم شوخی میکنه و حرف میزنه بار دومم همین چند ساعت پیش از کلاس اومد دنبالم دیدم داره صحبت میکنه تا رفتم سمتش، فکر میکنم حتی خداحافظی ام نکرد زودی تماسو قطعش کرد و گفت یکی از همکارام بود و توی راه هم از لیست تماشاش پاک کرد اون شماره رو خونه هم اومدیم به بهونه دستشویی با گوشی رفت و ادامه پاکسازی شو انجام داد
واقعا حالم بد شد خیلی زیاد این انصاف نیست وافعا اصلا به بابام نمیاد چنین کاری چون همه بهش اعتماد دارن و اهل این کار ها نبوده تا جایی که میدونم
میشه یکی راهنمایی کنه؟
دقیقا منم همیطوره
سلام ودرود بر تو ابجی عزیز انشالله که همچی به زودی ختم به خیر میشه و از طرز رفتار و گفتارت معلومه که دختره فهمیده و نجیبی هستی و کار خوبی کردی که چیزی به مادرت نگفتی و سعی کن خونسرد باشی و در یه فرصت خوب دور از چشم مادرت از پدرت بخواه که کارش اشتباهه و ….. انشالله که سر عقل بیاد و ختم به خیر بشه
سلام من ۱۲سالمه
اهل ساری ام
من فیلم پدرمو دیدم
۱۲ثانیه
فردای شب یلدای ۱۴۰۱ بود
مادرمو پدرم کتک کاری میکردن
من مادرمو نجات دادم
و همه ی ماجرا رو به خواهر و مادرم گفتم اول فکر کردن دروغه اما…
برای آتو استفاده کردن
گفتند نباید مامانمو بزنی اگه بزنی همه چیو بهش میگیم
یک هفته بعد
گوشیشو چک کردم
یک خیلی عکس زن برهنه
اینو هنوز به مادرم نگفتم
چت بد
هم بود
خیلی داغونم کمک
سلام من یه دختر 13ساله هستم
چند روز پیش وقتی بابام اومد دنبالم از مدرسه داشت با تلفن حرف میزد صدای یه خانم بود ولی اسم یکی از دوستای بابام سیو بود گفتم شاید اشتباه کردم
ولی دیشب که بابام داشت گوشیشو میدید دیدم رفت تو چت های مخفی واتساپ اونجا بود که مطمئن شدم ولی هنوزم میگم نباید قضاوت کنم ولی بابام تو دوران جوانیشون بایه خانوم بودن که چند وقت پیش بهشون پیام داده بود مامانم هم دیده بود چند وقت بحث داشتن باهم تا بابام رمز گوشیشو عوض کرد من الان فکر میکنم اون خانم باشه
بابام خیلی آدم خوبی بود همیشه الگوی همه بود ولی یهو 180درجه تغییر کرد
الان من چند روزه دیونه شدم دلم واسه مامانم میسوزه مامانم خیلی مهربونه بخاطر بابام هیجا نمیره اگرم بره سریع بر میگرده که بابام گناه داره دلم واسش میسوزه که داره خودش وعمرشو پای بابای من میزاره نمیدونم به مامانم بگم نگم دارم دیونه میشم همش نگاش میکنم گریه میکنم دلم میخواد بمیرم 😭میگم اگه نگم به مامانم بد میکنم اگرم بگم زندگیمون هم میپاشه 😭توروخداکمکم کنین دارم دیونه میشم 😭😭😰
سلام من امید پسر ۱۲ ساله هستم خیلی سخته اگه بفهمی
من اولین بار خونه عمه ام دیدم ک بابا ب اون خانوم پیام داده ک ببخشید جوابتو ندادم با هزار تا بوس و قلب
,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
ی کاری کرده بابام از من بدش میاد منو بخاطر اون از خونه میندازه بیرون
سلام امید جان،امیدوارم خوب باشی
هیچوقت خودتو سرزنش نکن به خاطر خیانت پدرت،اما یه چیزی رو همیشه به مادراتون بگید،جلوی پدرتون همش از مامانتون تعریف کنید،زیاد به پدرتون اهمیت ندید،همش به مامانتون بگید که قدر خودشو بدونه و اینو بدونه که لیاقتش خیلی بیشتر از ایناست
شما ۱۲سالته ،اگر بزرگتری رو داری که قابل اعتماد باشه مثل خاله ،دایی، عمه و عمو ازشون کمک بخواه که ببرنت پیش روانشناس،ولی کاری نکن که همه بفهمن فقط به یه نفر بگو
سعی کن کتاب زیاد بخونی،دوستای خوب وسالم داشته باش و اینکه به خودت تکیه گاه خودت باش و از الان راه های مستقل شدن رو یاد بگیر و ارزش خودتو بدون پسر
اینو یاد بگیر که بزرگ شدی مثل پدرت نشی ،بابای شما آسیب دیده و داره به همتون صدمه میزنه
من یه دختر ۲۰سالم، دیگه برام عادی شده اما اینو فهمیدم که هیچکس جز خودت نمیتونه نجاتت بده ،متاسفانه مادر و پدر های امروزی به شدت بیسواد
امیدوارم حالت روز به روز بهتر بشه
اگر فکر میکنی قضیه این زن به شدت مهمه مجبوری به مامانت بگی
دورت بگردم چیزی ب مامانت نگو بزار تو دلت خودت بمونه فقط اگ تونستی شکاره زنه رو از جوشی بابات بردار چ با زنه خیلی محترمانه حرف بزن و بهش بگو از زمپگی بابات بره بیرون
مال منم همینطوره دقیقا
فکر میکنی مردای خارجی اینطوری نیستن؟
همه ی مردای دنیا همینطورین
نه دوست عزیز اینطوری نیستن، اونا برعکس ایرانیا خیلی بیشتر به زندگی پایبند هستن، مخصوصا اروپایی ها، اگر با کسی دوست میشن با همون تو رابطه هستن، اگرم دوستش نداشته باشن مسئله رومطرح و جدا میشن، فقط مردای ایرانی هستن که همزمان با چند نفر تو رابطه هستن. اینم فرهنگیه که آخوندای بی پدر مادر درست کردن، و الا زمان شاه کی اینطوری بود؟؟ حتی مردها جرات نمیکردن یا به خودشون اجازه نمیدادن برن فاحشه خونه .
سلام عزیز
داداش کلا برعکس گفتی تو اروپا داریم میبینیم دیگه اونجا فقط مردا نیستن زنا هم خیانت میکنن بیشتر هم زنا برنامه هاش هم هست که تو دادگاه تست دی ان ای میدن و طرف میفهمه که بچه ای که تا الان بزرگش کرده بچه خودش نیست
زمان شاه هم یکی برام تعریف میکرد که پدربزرگش زمانی که سرباز بوده تو خیابون دوست سربازش جلوی همه یه دختره رو بغل کرده و زده زمین …
۱ سال پیش پدر و مادر من جدا شدن یعنی جدا زندگی کردن نه که کلا طلاق بگیرن
من با بابام و داداشم که ۱۴ سال ازم بزرگتره زندگی میکنم مامانمم پیش مادربزرگم و داییم(که رابطه ی خوبی هم ندارن اصلا)
قبلش زندگی خوبی داشتیم ولی اواخرش دیگه زیاد بحث میشد بینشون که تو ی سال اول ۶ ماه با مامانم زندگی کردم بابام پیشم نبودم الانم که با بابام
زیاد پیش میومد که وقتی بابام رو مبل خوابش میبرد یا خودم ازش اجازه میگرفتم میرفتم پیشه مامانم میخوابیدم و میدیدم که وقتی سرمو برمیگردوندم نگاش میکردم گوشیشو سریع به سمت خودش کج میکرد و معلوم بود از دستش داره تایپ میکنه همون اول احتمال دادم این موردو ولی جدی نگرفتم تا دو سه روز بعدش که دعوا شد من خودمو زدم به خواب ولی همه چیزو شنیدم و داشتن درباره ی همین نورد صبحت میکردن
حالا هم این چند وقته به بابام مشکوک شدم بابام ادم زرنگیه و تو دروغ گفتن خوبه چون بعضی موقع ها جلو من که یچیزی رو میدونم به یکی دیگه دروغ میگه خیلی طبیعی دروغ میگه.
چند روز پیش داشت با یکی صحبت میکرد شبیه کسی که خیلی صمیمیه باهاش صحبت نمیکرد ولی شبیه مشتری هم صحبت نمیکرد گفت بله ساعت فلان پس فردا بیاید نمایشگاه بعد دقیقا دیروز که همون روز بود داشتیم میرفتیم به سمت خونه بابام گفت میزارمت خونه خودم میخوام برم نمایشگاه در حالی که بابام همیشه ساعت ۸ از نمایشگاه میاد به خونه وقتی هم گفتم چی کار دارید و منم میام هیچ جوابی درست حسابی ندادن(بیشتر پیجوندن) اخرم منو گذاشت خونه
و اینکه همش با یکی چت میکنه سعی کردم چتارو بخونم ولی نشد بابام گوشیش رمز نداره ولی هر دفعه فرصتش پیش نمیاد گوشیشو نگاه کنم تازه بنظر خودمم کار صحیحی نیست.
بابام همیشه وقتی دستش بند بود تلفنش زنگ میخورد میگفت کیه ولی جدیدا قبل اینکه من بهش بگم کیه حتی اگه دستش بند باشه میاد خودش زودتر بر میداره نمیدونم چی کار کنم واقعا…مطمئنم نیستم شاید سوتفاهم باشه…
من امشب فهمیدم پدرم داره به مادرم خیانت میکنه،شش سال پیش داییم بهم گفت حواست به بابات باشه پیارسال هم عمه هام دعوا راه انداختن که بابام زن دوم گرفته ولی انکار کردتا اینکه هفته ی پیش هم مامانبزرگم سر نهار به بابام گفت میگن زن دوم گرفتی ولی ما خندیدیم تا امشب که خودم دیدم،حس میکنم همه میدونستن و واسه ما دلسوزی میکردن،من از نامزدم هم خیانت دیدم و پارسال جدا شدم،حس میکنم همه ی دنیا خراب شده رو سرم
خواهرم این موضوع رو فهمید و قشقرق به پا کرد و الان اوضاع خونه وحشتناکه،حس میکنم هر لحظه ممکنه یکی خودکشی کنه از جمله خودم،برادرم فقط ۱۷ سالشه…واقعا به ته خط رسیدم
با سلام
انشالله که مشکلتون حل بشه
مثل منی پس
سلام دوست گرامی لطفا با یه مشاور صحبت کنید قبل از هر اقدامی لطفا
چند وقت پیش متوجه خیانت پدرم شدم و سعی کردم خونسردی خودم رو حفظ کنم و دخالتی نکنم،با اینکه ارتباط با پدرم سخت بود ولی بهشون بی احترامی نکردم وقتی مادرم متوجه خیانت پدرم شد توی امتحانات مهمم در حالی که انتخاب رشته داشتم دعوای بدی شد و باعث شد از درسم عقب بیوفتم و اعتراض زدم که مادرم با منطق “امسالو بیوفت مهم نیست” منو ساکت کرد بعد خودش و مادربزرگ پدریم من رو سرزنش کردن که میدونستم و چیزی نگفتم و حرفای زدن که روی من تاثیر بدی گذاشتن که گفتن” نه پدرم تقصیری داره نه مادرم همش تقصیر منه” و همیشهم وسط دعواهاشون من رو میندازن وسط و توقع دارن من درست کننم دعواهاشون رو و این والدینم هستن که من رو داخل بحثاشون دخالت میدن!مسئولیت من شده که نزارم داداش کوچیکم و خواهر بزرگم اسیب ببین! من نه دخالت کردم نه کار پدرم رو جایی بازگو کردم نه تغییری تو رفتارم دادم ولی در اخر این منم که شدم گناهکار
من هنوز 15 سالمم نیست واقعا نمیدونم چیکار کنم بشدت شکسته شدمم و حالمم بده با خانوادمم نمیتونم حرف بزنم چون معمولا یا مورد تمسخر قرار میگیرم یا میگن باید برای بنیاد خانواده این کارو بکنی
نمیدونم چرا اینارو گفتم ولی قبل از خیانت کردن اول سعی کنید به اطرافیانتون و ضربه ای که میخورن هم فکر کنید بخصوص بچه هاتون رو وارد بحث هاتون نکنید!
منم دقیقا مثل خودتم سنم هم اندازه خودته
کاش یه خواهر بزرگ تر از خودم داشتم که باش حرف میزدم با رفیقای صمیمیم حرق میزنم ولی کاش یکی بود که باهام راحت بود و منم با اون راحت بودم
سلام من وقتی راهنمایی بودم کاملا تصادفی فهمیدم بابام به مامانم خیانت کرده خیلی اذیت شدم خرد شدم شکستم کلی گریه کردم و با بدبختی تونستم خودمو کنترل کنم تا مدت ها با بابام حرف نزدم و به یه بهونه ای باهاش قهر کردم با خودم گفتم اگه دهن باز کنم زندگی مامانم نابود میشه بابامم آبروش میره با اینکه خیانت کرده بود ولی باز نگران آبروش بودم چون آبروی اون آبروی ما بود واسه همین هیچ کاری نتونستم بکنم یه مدت که گذشت گوشیش خراب شد و با مادرم خوب شد بعد که گوشی گرفت دوباره کاراشو شروع کرد و من متوجه شدم هنوز با زنه در ارتباطه الآن من 19 سالمه دارم دیوونه میشم نمیدونم چیکار کنم
مامان من همیشه که نه اما بیشتر مواقع عصبانی و پرخاشگر اخلاقشه فکر کنم واسه همینه که بابام خیانت کرده اما به هر حال هرچی ام که باشه نباید اینکارو میکرد.
دقیقا منم متوجه شدم بابام داره خیانت میکنه اما رفتارش با ما کاملا خوبه نمیدونم چکار کنم
سلام من خودم با چشمای خودم خیانت پدرم ب مادرم رو دیدم برادرزاده مادرم پدر نداره و مادرش ترکش کرده و مطلقس مادر منم دلش سوخت و اوردش خونه ما حدود دوساله اینجاست اتفاقی دستم خورد و وارد واتساپ پدرم شدم ک دیدم دارن ب مادر من خینات میکنن واقعا خرد شدم ب مادرم ک نمیتونم چیزی بگم چون ممکنه دعواشون شه و از هم جدا شن و من ب شدت با این کار مخالفم کسیم ندارک ک باش دردودل کنم همش ی چیز بزرگ توسینمه
فقط ی پسر دایی دارم ک شاید بشه ب اون بگم ک حداقل خالی شم ولی از طرفی اونا ی خاستگار برا این دختر دارن میترسم اگ بهش بگم دیگ نزاره اون بیاد خاستگاری و حالا حالاها بمونه خونه ما از طرفی خیلی این دخترو دوست داره و همش میگ خواهرمه میتونم با مدرک بهش بگم ولی میترسم تورو خدا زودتر بگید چکار کنم دارم دیوونه میشم
الهه ۱۳ ساله
سلام..
من از کلاس دومم متوجه یه سری چیزا از پدرم شدم.. خیلی زود بود تو اون سن واقعا خیلی شکستم اما الان با گذشت این همه سال باز اون اتفاقات دارن رقم میخورن..
خیلی زمینه ها دیدم خیلییییی مادرمم همینطور خیلی جنگ و جدال سر این قضایا پیش اومد پدرمم که دست رو قران میذاشت انگار داشت نمک رو زخمم میپاشید، اصلا کنجکاو نیستم ولی هر اتفاقی بیوفته انگار من اولین نفرم که باید متوجه بشم انگار همه موضوعات علاقه به درگیری من دارن..
اولین بار یک پیام قربون صدقه ازش دیدم که خیلییی بچه بودم ۸ سالم بود و نمیدونستم چیکار کنم و به مادرم گفتم دومین بار مادرم عمل کرده بودن و بیمارستان بودن و بازم پیام دیدم که اشکم در اومد و وقتی پدرم از حموم اومد بهش گفتم و دستشو با شتاب به گونه هام زد بار بعدی باز یه پیام دیدم و شماره طرفو برداشتم و به مادرم دادم سری بعد که بازم دیدم برای دوستام تعریف کردم و فقط گریه میکردم..
همه اینا وقتی رخ داد که ۸ سالم بود چون بچه بودم همشو به مامانم میگفتم و بعضی اوقات به پدرم..
یه سیمکارتی داشت که جداگانه بود و اکثر موقع ها رو گوشیش میذاشت و ماهم شمارشو نداشتیم و بهمون نگفته بود و وقتی مادرم فهمید انکار پشت انکار
یه بارم خودم دیدم تو کمدش هراسون دنبال یه چیزی میگشت بعدش که فهمیدم سیمکارته زود قائمش کرد منم خودمو زدم به اون راه دیگه تصمیم گرفتم گوشیشو نبینم الان ۴ سالی میشه دیگه برام مهم نیست
یه بارم رفته بودیم اردبیل رفت مغازه و منم ۶ سالم بود یه گوشی دکمه دار قدیمی پیدا کردمو باهاش بازی کردم چه میدونستم چی میشه بعدش ۶ سال ک بیشتر نداشتم همین ک بازی میکردم مامانم دستمو گرفت و از ماشین رفتیم بیرون بیچاره باردار بود و غش کرد و بردیمش بیمارستان اون طور ک بعداا فهمیدم گوشی قائمکیش بود…
همین دو هفته پیش پدرم ماموریت دو روزه رفت هر چند مامانم دلش راضی نبود ولی من به روی خودم نمیاوردم و به مامانم میگفتم یه ماموریته دیگه ذهتو درگیر نکن..
دیشب مهمون داشتیم اجیم که ۷ سالشه و ازم کوچک تره گوشی قبلیه پدرم رو اورد و عکساشو به پدرم نشون داد
من فاصله داشتم اما از دور یه خانمه رو دیدم که مانتوش سفید بود اممم خب تو جمع کنترل خودم برام سخت بود ولی خبببب…
اجیم که عکسو ب پدرم نشون داد پدرم و خانمه کنار هم ایستاده بودند تو هتلی که برای ماموریتش رفته بود اینو از توضیحات پدرم که به اجیم راجب عکس میداد فهمیدم و خوشبختانه اجیم بچس و به اینکه همکارشه لبخند زد و رفت بازی کرد اما من میمونم تا ابد با افکارم..
مدام میخوام با مشاور تحصیلیم که در مدرسس صحبت کنم اما از خورد شدن پدرم پیشش پشیمون میشم و مشاور هم که بخوام بگیرم ماشالا قیمتاااا…..
حالم خیلی بده کل کودکیم و نوجونیم و جونیم به فنا رفت خیلی سخته… میشه راهنماییم کنید باور کنید همه راه ها رو پیش گرفتم ولی خببب…
من پونزده سالمه خونواده خیلییییی عالی داریم و خوشحال یه داداش ۲۲ سال دارم خونوادمون خیلی صمیمیه و مامان بابام خیلی همو دوست دارنننن….اینطوری فکر میکردم تا پنج دقیقه پیش یواشکی رمز گوشی بابام و دیدم و امروز یواشکی رفتم سر گوشی بابام و دیدم با یه زنه چت میکنه و خونش هم میره:)مامانم افسردگی داره یه ساله که پدرش و خواهرشو از دست داده…قبلا هم یه بار مچ بابام تو چت رو گرفته و از همه مخفی کرده منم یواشکی شنیدم اگه بهش میگم مطمئنم دق میکنه پس خودمو میکشم همین امروز:)
همه چیز میگذره ، تو بیخیال باش و برات مهم نباشه و بدون خیلیا مثل تو هستن و خدا هواتو داره نترس
نترس یعنی چی چند روز دیگه زندگیشون از هم می پاچه برات اتفاق نیوفتاده درک نمی کنی
کاشکی وقتی هیچی نمیدونی دهنتو و ببندی
شایدخیلیا دیگه مثل اون باشن
اما الان داخل موقعیت شه
امیدوارم همچین اتفاقی برات بیفته
و یکیم همش بهت بگه چیزی نیست نترس خیلیا مث تو هستن به نظر من این حرفا از فحشم بدترن
لطفاً کمکم کنید من اتفاقی از بالا سر بابام چتاشو خوندم و فهمیدم داره ب مامانم خیانت میکنم مامانم خیلی مهربونه با جون و دل برامون همه کار میکنه بابامم همیشه بغلش میکنه و بهش میگه دوست دارم یعنی چی ؟وقتی مامانم میره بغل بابام دلم آتیش میگیره دلم برام مامانم میسوزه
اگه هم بگین اشتباه میکنم گوشیش رو چک کردم و اگه بگین چرا گوشی رو بی اجازه چک میکنین الآن مشکل از منه؟ من ۱۳ سال سن دارم نمیتونم ب مامانمم بگم چون مطمینم دلش میشکنه چون خیلی دل نازکه:)))))من این وسط گیر کردم ترخدا کمکم کنید نمیتونم هم برم مشاور اگه شماره ای چیزی از مشاوری دارین لطفا برام بفرستین
مال منم همینطوره نمیدونم چیکار کنم
چه قشنگ درکت میکنم
ببین بهترین کار اینه که دخالت نکنید منم الان تو همین وضعیتم
قبل از اینکه بخوای به خودکشی فکر کنی.
دلت واسه مادرت بسوزه.
فکر کن ۱۵ سال دیگه هم گذشته و ۳۰ سالته یا …
همینطور پدر و مادرت بالای ۶۰ سالشونه.
و همچنان داغدار فرزندشون هستن.
مال منم همینطوره دقیقا
وای تو خوده منی
عسل واقا نمیدونم چی بهت بگم چون دردی که داری تحمل میکنی خیلی بیشتر از چیزیه که همه فکر میکنن چون منم مثل توام موندم که باید چی کار کنم و چجوری مشکل و حل کنم
واقا برام سخته که عادی رفتار کنم اما فعلا عادی رفتار میکنم توام همین کار و بکن اونم میدونم که خیلی عصبی و حس تنفر نسبت به پدرت داری اما سعی کن با مشاوره ها تماس بگیری و ازشون کمک بخوای چون من خودمم میخوام همین کار و بکنم
امید وارم مشکل هردومون حل بشه
سلام من دختری هستم با سن خیلی کم و یه برادر هم دارم که از. خودم کوچک تره
من اوایل میدونستم گپ و اینا دارن ولی فکر میکردم مال خودشون باشه تا همین چند روز پیش از سر کنجکاوی به بهونه بازی کردن با گوشیش رفتم تلگرامشون رو باز کردم و هر چی پایین تر میومدم گپ ها تبدیل به کانال های هم.سر یابی و از.دواج میشد و چند تا خانم با پدرم رابطه نامشروع داشتن و به صورت چت بود
و من دیگه حالم ازشون بهم میخوره
و هیچکس نمیدونه ..
باید به مادر بگم ؟؟ اخه اگه نگم هم یه چیز بزرگ تو دلمه ، هم احساس میکنم خی.انت به مادرمه ، اگرم بگم که امکان داره مادرم بگه چرا گوشی باباتو چک کردی ،،از دو طرفه بحثم میترسم
در ضمن پدرم برای کار در شهر دیگه مشغول بودن و ما در شهر دیگه ای زندگی میکردیم که به تازگی به شهر پدرم اومدیم ..
و یه نکته ی دیگه اینجاست که مادر و پدر مامانم یه ماهی اومدن به صورت مسافرتی پیش ما بمونن
الان دقیقا با توجه به شرح حالی که دادم باید چیکار کنم
در ضمن یادم رفت بگم اون خانم مطلقه هستند و یه دختر تقریبا 14 . 15 ساله هم دارن و من شماره اون خانم رو دارم ولی هیچ اقدامی به پیام و تماس نکردم و فقط شماره رو سیو کردم
سعی کن همه چیو عادی جلوه بدی ، اینکه بخوای خیانت پدرو بازگو کنی پیش مادر یا پدر و مادرش اصلا کار درستی نیست و خودت بعدش پشیمون میشی ، همین که که ارامش خودتو حفظ کنی ، سمج نباشی نسبت به پدر ، و بی احترامی نکنی کلی بخودت کمک کردی در غیر این صورت حتی اگه اثباتشم کنی فقط روابط رو گند زدی بهشون و بی اعتباری اعضا نسبت به همدیگه و در اخر بعد از کلی بحث و مجادله فرصت جبران خیانت داده میشه و تو این وسط خراب میشی به خاطر خیانت دیگری پس بهتره در فرصتی مناسب که واقعا حس کردی پدرت پشیمون هستش باتوجه به جنسیت خودت همه چی رو بسنج بعدش تو خلوت باهاش صحبت کن محترمانه اما ازونجایی که اشکاراست رفتار تند پدر مقابل بچش به خاطر خیانتش براش قابل قبول نیست و ممکنه بهت بیحرمتی کنه تو بسنج ببین مادرت خودش شاید متوجهش شده باشه وشایدم باهاش صحبت کرده ولی پدر فعلا پشیمون نیست از خیانتش پس بهتره فعلا سکوت کنی حتی اگه پدر متوجه عواقب خیانتش شده یا نه
منم 13 سالمه مامانم خواهرام و همه خوانواده بابام میدونن خیلی بده نمیدونیم باید جیکار کنیم بابام گفت با زنه تموم کرده ولی مثل اینکه دروغ گفته من واقعا حالم بده مامانم یک سال رفتارش مثل قبل نیست همه چیز بهم ریخته خدا کنه همه چیز درست شه دوست داشتم با بابام حرف بزنم ولی کو وقت مناسب
خدا کنه هممون زندگیامون درست شه
انشاﷲ
ای کاش …
سلام،منو خواهرم متوجه خیانت پدرم به مادرم شدیم،بقول معروف معشوقه پدرمم میشناسیم و با وقاحت تمام اومده خونمون مهمونی ،ما دوتا خواهریم و متاهل،مامانم یچیزایی متوجه شده اما بخاطر بیماری دیابتی که داره ما به دروغ یا با شوخی و اینکه توهم زدی حرفاشو رد کردیم،و باعث و بانی این خیانت هم عمو و عمم هستن،الان واقعا نمیدونم باید چیکار کنیم ،ممنون میشم کمکی بهمون بکنین چون واقعا نمیتونیم تصمیم درستی بگیریم
پدر من به مامانم خیانت میکنه و ماردم هم به پدرم🥺
به قرآن راست میگم
مامانم هم نمیدونه من میدونم که به بابام داره خیانت میکنه
بابام هم نمیدونه من میدونم که به مامانم داره خیانت میکنه
به جون عزیزام راست میگم
یه راه حلی هم به من بگین😭😭
مامانم به گوشی بابام ضبط صدا زده بود و الان فهمیده و داره گریه میکنه و بابام هم از سرکار اومده و داره میگه بخدا من خیانت نکردم تازه بابام چن سال پیش هم اینجوری کرده بود و مامانم فهمیده بود بخاطر من بخشیده بود و اان بازم شروع شده
به جون عزیزام که راس میگم🥺🥺🥺🥺🥺🥺😭😭😭😭😭
واقعا الان نمیدونم چیکار کنم
با سلام عزیزم این مسائل سنگین تر از چیزی که بخواهی شما دخالت کنید بهتره به پدر و مادرت جداگانه بگی که به روانشناس مراجعه کنند.
اگه خودشون راضی نشن چی ؟باید چیکارکنم وقتی میگن دخالت نکن؟
اگر مشکل از تیپ مادر بود اول باید سعی کنیم که مادرمان را در راه درست در یابیم و به او نصیحت کنیم خودش را خوشتیپ کند و خوشگل تر شود و کمی رفتارش را عوض کند و یکمی با لبای خندان با پدر روبه رو بشود و خواسته های او را براورده کند و اگر سردردی چیزی دارد او سرش را مساژ بدهد و هنگام انجام این کار با او یه سری صحبتی کند و درمورد علائقش با پدر در میون بزارد و با او مخالفت نکند و هنگام صحبت کردن پدر یهو وست صحبت هاش نپرد این وظیفه فرزندان که به مادر های بی سواد شان آموزش بدهند واقعا خیلی مهمه…….
با سلام
ممنون از نظرتون ولی نباید جای قربانی با خیانتکار عوض بشه
سلام من دانشجوی ارشد مشاوره میخونم پیج شما را اتفاقی دیدم (سرچ میکرم برای مقاله ) راستش اصلا نمی دونستم که روابط زوج در امار بالایی دچار اسیب خیانت است … حالم بد شد و بسیار نگران فرزندان شدم این زوجهای بی مسیولیت و ضعیف النفس … و صدها علت دیگه ..) چون در بستگان من چنین مسایلی نبوده و از دور فقط شنیدم و در فیلم و یا کتابها خوندم …. چطور میشه به این نوجوانان کمک کرد ؟
دیدگاه عهد بوقی و جهان سومی و زن ستیزانه
امر دیگه ای نیست؟
مرد وقتی خیانت میکنه مشکل از زنشه چرا؟ چون حتما اون کم گذاشت ولی اگه زن خیانت کنه بازهم مشکل از خودشه
جالبه واقعا🙄😒
مشکل از هیچ چیز مادر نیست. مشکل از بی لیاقتی مردای ایرانیه. دخترای تحصیلکرده و باسواد امروزی واقعا بهتون پیشنهاد میکنم اگر شرایط دارید مهاجرت کنید و با شخصی غیر ایرانی ازدواج کنید. اوضاع فرهنگی مردان جامعه ما واقعا تاسف باره.
فکر میکنی مردای خارجی اینطوری نیستن؟
همه ی مردای دنیا همینطورین😏
اگر فکر میکنید بری خارج درست میشه نه عزیزم اونجا خیلی خیلی بدتر از این جاست اونجا یهو دیدی مامان که نداری هیچ خودتم از پرورشگاه آوردن اونجا
من حالم بد شد از این همه نو جوونیی لذت بردن از زندگی درگیر عیاشی بابا های شدن بعد یکی مث تو میاد این وسط همچین حرفی می زنه اره حتما به ماماناتون بگید باهای پدرتون که خیانت کرده رو بعد هر بار خیانت تو تشت شیذ ماساژ بده اگر هم پدر درخواست کرد که سه تا زن دیگه هم بگیره مادر مخالفت نکنه چشم ممنون که گفتید فقط با کدوم مدرک مادری که برای خودش ارزش قاعل هست رو نادان و بی سواد خطاب می کنید
تو معلومه خودت خائنی عزیزم
نمیدونم چرا حس کردم تو همون آدم خائنی
دیگه چی ؟؟؟ پدرخیانت کنه مشکل زنه ؟؟؟
پدر خیانت کنه زن بی مسئولیته ؟؟دلم برای ذهن های کپک زده ی شماها میسوزه زن حق داره خوشتیپ بگرده خوب زندگی کنه راحت زندگی کنه خیانت مرد از هول بودن خودشه و ربطی به زن نداره
دقیقا
خیلی برات متاسفم . برای چی یک زن باید غرور خودش رو بشکنه تا یک مرد حوس باز چشمش اینور اونور نباشه ؟ برای چی باید خودش رو شبیه عروسک کنه براش ؟ این حرفا رو بزارید کنار . مردی که دنبال کثافت بازی باشه با این کارا نمیشه جلوشو گرفت . ای کاش ای کاش ای کاش هیچوقت هیچ خانواده ای دچار این مشکلات نشه . هفت ساله که دارم زجر میکشم . واقعا تحملش سخته .
قربان تمام مادران عزیز که برای کودکشون تحصیل رو کنار گذاشتن تا فرزندی تحصیل کرده داشته باشن . هیچ واژه ای پیدا نمیکنم که مادر رو باهاش توصیف کنم …