3 راه برای درمان وسواس احساس گناه

آیا آماده‌اید تا از بند احساس گناه رها شوید و زندگی خود را دوباره به دست بگیرید؟ درمان وسواس احساس گناه می‌تواند به شما کمک کند تا از این چالش عبور کنید و به فردی شادتر و آرام‌تر تبدیل شوید. در این مقاله به کمک مشاوران آویژه به شما نشان می‌دهیم که چگونه می‌توانید با تغییر الگوهای فکری و رفتاری خود، بر این مشکل غلبه کنید و به زندگی باکیفیت‌تری دست پیدا کنید.

وسواس احساس گناه در چند مورد قابل بحث است. وسواس اصولا حس اضطراب زایی است که مدام ذهن را درگیر خود میکند. این موارد شاید واقعی و شاید غیر واقعی باشند. اما تداوم آن است که به زندگی ها آسیب میرساند. وسواس احساس گناه ناشی از تقصیری است که احساس میکنیم باید در مورد آن کوتاهی نمیکردیم.

احساس گناه و وسواس فکری

اختلال وسواس احساس گناه ریشه روان شناختی دارد. در این اختلال، فرد به طور مداوم احساس گناه می‌کند، حتی در مورد اتفاقاتی که کنترل چندانی بر روی آن‌ها نداشته است.

⭕ این افکار وسواسی، همراه با احساس اضطراب شدید، فرد را وادار می‌کند تا رفتارهای اجباری مانند طلب بخشش مکرر، انجام اعمال تکراری یا اجتناب از موقعیت‌های خاص را انجام دهد.

⭕ اگر بخواهیم ساده تر بگوییم، احساس گناه یک نوع وسواس فکری است، بنابراین افکار مزاحم به شکل آزار دهنده ای در ذهن تکرار می شود و فرد را مجبور به انجام کارهای اجباری می کند.

⭕ اختلال وسواس احساس گناه، یکی از انواع اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) است که می‌تواند زندگی فرد را به شدت مختل کند.

اگر احساس می‌کنید که به اختلال وسواس احساس گناه مبتلا هستید، حتما به یک متخصص روانشناس خانواده یا روانپزشک مراجعه کنید. آن‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا علت اصلی مشکل خود را شناسایی کرده و درمان مناسب را دریافت کنید. مشاوران گروه آویژه در این خصوص می تواند شما را بیشتر راهنمایی کنند.

علل احساس گناه در روانشناسی

در برخی فرهنگ‌ها، از جمله فرهنگ ایرانی، ارزش‌هایی مانند مسئولیت‌پذیری، تکامل و کمال‌گرایی بسیار مورد تاکید است. این ارزش‌ها در صورتی که به صورت افراطی درونی شوند، می‌توانند منجر به احساس گناه شدید شوند، حتی در مواردی که فرد هیچ کنترلی بر روی اتفاقات نداشته است.

اگر بخواهیم ساده تر بگوییم، کمال گرایی و عدم توانایی در اجرای مسئولیت ها به صورت بی نقص یکی از اصلی ترین عوامل وسواس گناه در افراد محسوب می شود. اما این تنها دلیل و علت احساس گناه شدید نیست.

برخی از تعالیم دینی بر اهمیت توبه و بخشش تاکید دارند. در صورتی که این تعالیم به صورت افراطی تفسیر شوند، می‌توانند باعث شوند افراد به طور مداوم احساس گناه کنند و نتوانند از اشتباهات خود بگذرند. توجه داشته باشید که تعلیمات دینی به خودی خود مشکلی ندارد، افراط در اجرای برخی از این تعلیمات می تواند باعث بروز این نوع اختلالات در افراد شود.

در کلام ساده تر اجبار محیطی در انجام برخی امور تنبیهی که به شکل مداوم تکرار می شود، مهم ترین عامل در ایجاد احساس گناه محسوب می شود.

درمان وسواس احساس گناه

درمان وسواس احساس گناه به آسیب شناسی و درمان ریشه ای بستگی دارد. این آسیب شناسی فقط باید با مشاوره و بعد از آن مراجعه به روانپزشک مشخص شود. درمان وسواس احساس گناه در صورتی میسر است که فرد خود متوجه این اختلال باشد و بخواهد که مداوا شود. اولین قدم در درمان شناختی، مشاوره است .

درمان وسواس احساس گناه سه مرحله دارد : شناخت ، کسب مهارت و تخلیه ذهن از این افکار. در ادامه هر کدام از این مراحل را مورد بررسی قرار می دهیم، با ما هراه باشید.

مرحله اول شناخت

در وسواس احساس گناه، افکار وسواسی مبنی بر گناهکاری و ناقص بودن، ریشه اصلی مشکل هستند. این افکار، احساسات منفی شدیدی را ایجاد می‌کنند و فرد را در چرخه معیوبی از اضطراب و اجبار قرار می‌دهند. بسیاری از افراد مبتلا به وسواس احساس گناه، برای کاهش اضطراب ناشی از افکار وسواسی، به رفتارهای اجباری مانند دعا کردن، اعتراف کردن یا انجام اعمال تکراری روی می‌آورند. با تغییر افکار و کاهش اهمیت آن‌ها، نیاز به انجام این رفتارها نیز کاهش می‌یابد.

⭕ بر این اساس اولین قدم در درمان، شناسایی افکار وسواسی است. فرد باید بتواند افکار خود را به طور دقیق شناسایی کند و آن‌ها را از واقعیت متمایز کند.

مرحله دوم کسب مهارت

کسب مهارت، یکی از ارکان اصلی در درمان وسواس احساس گناه است. این اختلال، با ایجاد افکار و احساسات منفی مداوم و تکراری، زندگی فرد را مختل می‌کند. اما با یادگیری و تمرین مهارت‌های خاص، می‌توان بر این اختلال غلبه کرد و کیفیت زندگی را بهبود بخشید.

افراد مبتلا به وسواس احساس گناه، اغلب با احساسات شدیدی مانند اضطراب، خشم و افسردگی دست و پنجه نرم می‌کنند. یادگیری مهارت‌های مدیریت احساسات، به آن‌ها کمک می‌کند تا این احساسات را بهتر کنترل کنند.

یادتان باشد که کسب مهارت‌های جدید، فرآیندی تدریجی و مستمر است با تمرین مداوم و حمایت یک درمانگر باتجربه، افراد مبتلا به وسواس احساس گناه می‌توانند به طور قابل توجهی علائم خود را کاهش دهند و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند.

مرحله سوم تخلیه ذهن

تخلیه ذهن یا به عبارت دقیق‌تر، تکنیک‌های مدیتیشن و ذهن‌آگاهی، نقش بسیار مهمی در درمان وسواس احساس گناه دارند. این تکنیک‌ها به فرد کمک می‌کنند تا از چرخه افکار منفی و وسواسی رها شده و به آرامش ذهنی دست یابد.

اولین نکته مهمی که در این بین وجود دارد این است که افراد مبتلا به وسواس اغلب تلاش می‌کنند تا افکار منفی خود را سرکوب کنند. مدیتیشن به فرد می‌آموزد که افکار را بدون مقاومت بپذیرد و به جای مبارزه با آن‌ها، آن‌ها را مشاهده کند.

از طرف دیگر با تمرین مدیتیشن و افزایش آگاهی از خود، فرد می‌تواند عزت نفس خود را تقویت کرده و باورهای منفی در مورد خود را تغییر دهد. همین دو عامل کافی است تا فرد در مسیر درمان احساس گناه قرار بگیرد.

وسواس احساس گناه شدید

وسواس احساس گناه شدید زمانی است که فرد بقدری احساس گناه میکند که توان مقابله با این حس را ندارد . ذهنش برای هر تصمیمی عاجز میشود. وسواس احساس گناه شدید باعث میشود همه روزنه های امید بسته شود.

لحظات فرد وسواس با یاس و نومیدی میگذرد. او افسرده است . رنجور و ناتوان به نظر میرسد . او ممکن است گناه بزرگی مرتکب نشده باشد (وسواس فکری مذهبی گناه) . به کسی آنگونه که فکر میکند آسیب نرسانده باشد اما روان او زنجیر شده در تارهای احساس گناه است . برای رهایی از این حس باید به خاطر آورد که بخشودن کاری پسندیده است . همانگونه که ما دیگران را میبخشاییم باید خودمان را نیز ببخشاییم . در همه ادیان و مذاهب توبه و بازگشت از گناه وجود دارد . توبه یعنی بخشوده شدن پس احساس گناه جایگاه خود را از دست میدهد .

با این حال در نظر داشته باشید اگر دچار وسواس احساس گناه شدید هستید بهتر است از خدمات مشاوره ای آویژه استفاده کنید. کارشناسان و مشاوران آویژه آماده هستند تا بر اساس شرایط شخصی شما و اختلالاتی که درگیر آن هستید شما را در این مسیر راهنمایی کنند.

سخنی از مشاوران آویژه

مقابله با وسواس احساس گناه وقتی میسر میشود که خود را موظف به عمل به راهکارهای مشاوره کنیم . اولین قدم برای سه مرحله شناخت ، کسب مهارت و تخلیه ذهن اینست که باور کنیم ما مسئول عملکرد و تصمیم گیری دیگران نیستیم حتی اگر پیشنهاد دهنده باشیم . اینکه بپذیریم ما هم مانند بقیه افکار بی نقص و کاملی نداریم . یاد بگیریم به جای دیگران فکر نکنیم . بیاموزیم برای عمر خود ارزش قائل شویم.