سلام منم بخدا زندگیم داغونه داغونه تو سن 14ازدواج کردم اومدم تو روستا الان لایه تا بچه از همون اول هم هیچ علاقه ای بینمون نبود ولی من هی مرگیرم سمتش میگم بزار من خوب باشم که زندگیم ازهم نپاشه ولی فایده ندارع بابا بخدا خسته شدم منم کلی اینجا تو روستا عذاب میکشم به خاطر اون بعد دریغ از یک محبت وقتی کارش گیر میاد خودش رو تخلیه می‌کنه می‌ره کنار بابا مگه یک محبت چیزی ازش کم می‌کنه جدای از این سر و صداش رو هم باید تحمل کنم
بخدا خسته شد نه راه پس دارم نه راه پیش😓😓😓

سلام شوهر من خیلی پروهه من طراح سایتم و صبح تا شب باید پروژه بزنم و شوهرم راحت رو کاناپه نشسته فیلم میبینه یا میره تو اینستا چرت و پرت میبینه بعد و سکث میخوام اصلا بهم رسیدگی نمیکنه خب منم آدمم بلاخره نیاز دارم و بهم فشار میاد البته من هر روز نیاز دارم ولی هفته ای یه بار هم نمیکنه ما تو این 2 سال ازدواج فقط 4 بار سکس داشتیم اونم از التماس من بوده و اینکه یه ماشین زدم به نامش الان هم دراز کشیده رو کاناپه انگار خواهرشم من دیگه اصلا دوستش ندارم این همه کار براش کردم منو به هیچ جاش نمیگیره از طرفی من نمیخوام خیانت کنم و به زور بابام ازدواج کردم برای همین طلاق سخته من نمیدونم چیکار کنم روانی شدم میگم پاشو بیا بریم مشاوره مسخره میکنه عقلش اندازه بچه 3 ساله هست خسته شدم چیکار کنم من.

سلام دوستان چقدر از مردا بد گفتین!
من ۳۷ سالمه ۸ ساله ازدواج کردم. دو دختر داریم. خودم فوق لیسانس دارم و خانومم لیسانس(چنتا واحداش مونده بود که بعد از ازدواج خودم باهاش کار کردم و تونست پاس کنه لیسانس بگیره از دانشگاه پیام نور!).

این خانوم از کوچکترین مسائل بگیر تا مهمترین مسائل زندگی کاری رو میکنه که خودش فکر میکنه درسته!
متاسفانه اصلا هم هیچی بارش نیست. هرچی که یه درخت ۳۲ ساله در دل جنگلهای بکر و تاریک گیلان از زندگی زناشویی و کلا زندگی در جامعه بارشه، اینم همونقدر بارشه!!

نمیدونم با این خانوم چکار کنم؟؟!! خسته شدم خدایی…

مثلا هروقت خودش بخواد رابطه برقرار میکنه ولی اگر من بخوام هزااار تا بهانه مثلا کمردرد و سردرد و…میاره!
مثلا میریم سفر همش رو مخ منه اونم وقتی پشت فرمانم!
مثلا میگم فلان چیزو اصلا لازم نداریم نخری! دقیقا همون چیزو میخره یا انقدرررر اصرار میکنه هر روز هرساعت که میگی بااشه هرکاری دوس داری بکن!
بخدا بهترین زندگی رو داشتیم با یه دهتر خیلی خوب! انقدر اصرار کرد برای بچه! گفتم بابا ما نمیتونیم از مسش بربیایم اصلا تو نمیتونی مدیریت کنی دوتارو! انقدر اصرار کردددد حتی رابطه رو یا حتی گرفتن گواهینامه رانندگیشو گفت با این شرط حاضرم انجام بدم که حامله ام کنی!!!
الانم مثل خر تو گل مونده و هم زندگیمونو بفنا داده. مجبور شدم از کارم استعفا بدم و کلی اتفاقای بد دیگه که سرمایه مونو از دست دادیم بخاطر این بچه…
خلاصه با زنی که هیچی از آینده نگری و صحبت منطقی و روابط زناشویی و اجتماعی بارش نیست ولی میگه حرف فقط حرف من! چکار کنم؟؟؟

سلام من باخانواده شوهرم مشترک زندگی میکردیم مادر شوهرم ودوتا خواهرشوهرطلاقی خیلی اذیت بودم نقش یه برده راداشتم شوهرم هم محل کارش اصفهانه وهرماهی یکباربه شهرستان میومد شوهرم تصمیم گیرنده زندگیش نبود خانوادش براش تصمیم میگرفتن خانواده شوهرم هرروز بدون دلیل بمن گیرمیدادن ومن راکتک میزدن هروقت به شوهرم میگفتم ازشون طرف داری میکرد خلاصه یه شب درحضور خود شوهرم بمن گیردادن وبرادرشوهرم من ازمنزل مشترک بیرون کردن الان ۵ ساله ک ازشوهرم دورم پدرم سال ۹۵ ایست قلبی کردن ومادرم پارسال ۱۴۰۱ ایست قلبی کردن ورحمت خدارفتن خیلی تنهام کسیا ندارم الانم شوهرم میگ زن نمیخام اگرم میخای زندگی کنی مهریه ت برو ببخش سر دوراهی موندم خواهشا کمکم کنید

وقتی این همه ناراحتی خانم ها رو میبینم که شاکی هستن از شوهراشون واقعاً دلم به درد میاد انشاءالله که خدا برای همه درست کنه ،،اگه همه ادما خدا رو در نظر میگرفتن اینقدر به هم ظلم نمی کردیم چون آخرش جای هممون یه قبر تاریکه😔

خدا لعنت کنه هرچی مرد عوضی وبد رو، سر سوزنی محبت به آدم نمی کنن،خدا شاهده همیشه سعی کردم به بهترین شکل براش محیط خونه روآروم وبدون تنش کنم که وقتی از سرکار میاد وخسته ست راحت استراحت کنه ولی اون در عوضش وقتی من خسته ام همش دستور میده اگه خواب باشم بیدارم میکنه میگه برو فلان کارو انجاو بده، یکسره سرش توگوشیشه معلوم نیست چه غلطی میکنه، بعد از20سال زندگی که هنوز 40سالم نشده، واقعا کم آوردم،سخته که تمام خودت رو،محبتت رو،ارزش وشخصیتت رو،غرورت رو به پای مردی بریزی که اصلا درکی از انسانیت نداره،تمام زندگیم شده بی محبتی، مگه ما زنها چی از همسرمون میخواهیم به جز محبت وامنیت وآرامش، اینکه درکمون کنن، باهامون همراه باشن تو زندگی نه اینکه سد راهمون باشن، از مردی فقط غیرتشو یاد گرفتن که اونم بخوره تو سرشون، اگه غیرت بلد بودین که مدام سرتون تو اون گوشی وامونده نبود وقتی زنتون تشنه محبتتونه، محبتتون رو جای دیگه خرج آدمای دیگه میکنین به زن خودتون که میرسین از خستگی هلاکین، من واقعا متاسفم برای خودم که عمرمو حروم کردم😔

زن منم حتی نه صبحانه ای و وقتیم میام خونه ..نه سلام و نه خسته نباشی و حتی بدش میاد بهشم دست بزنم..5ساله دارم تحملش میکنم.

آخه گنده بک ،معیار سنجیدن زن برات این چیزهاست؟مشکلت شکم و زیر شکمته بدبخت؟منی که به خاطر خودمم شده همه این چیزها رو رعایت می کنم چی؟همیشه مثل یه کوه پشتشم.از یه مرد از یه دوست همجنس خودش بیشتر کنارشم و کمکش می کنم چون مرامم اینجوریه ولی موقع نیازهای من که میشه عین یه ترسوی بزدل عق۴ب می کشه😓همیشه پشتم خالیه و هر دفعه مطمعن تر میشم که این مرد هیچکس من نیست هیچ کس. راه های پیشرفت رو علنا به روم بسته ولی خودش هر روز در حال پیشرفته.غلام حلقه به گوش مادرشه و به ناحق ازش دفاع می کنه من نمی دونم اون دنیا نمی خوان جواب آزارهاشونو پس بدن؟هیچ جای دنیا یه نفر اجازه داره تا این حد تو زندگی کسی دخالت کنه و انقدر زیر گوش پسرش بخونه که زندگیش بره رو هوا؟جوونی و عمرم ذره ذره داره زیر دست این احمق خودخواه میسوزه و از بین میره.چون اینجا شوهر مالک آدمه نه شریک زندگیش.تف به هر چی مرد نفهم و بی آدابه.آرزوها داشتم برای زندگیم اما لیاقت نداره براش قدمی بردارم.زندگیم شده منم منم های ایشون منم در نقش یه خونه نشین و کلفت نشستم هر روزم و ببازم و هر روز عصبی تر و پر از خشم بشم..فکر کنید آدم تو این سن هیچ اختیاری ازخودش نداشته باشه😭😭😭فرداهاش پیش پیش از بین بره و بسوزه😭خدایا کمکم کن نجاتم بده😫😭

با سلام خداشاهده من فقط و فقط بخاطر سادگی و اعتماد به زنی که قبلا یکبار ازدواج کرده بود ازدواج کردم .جالبه بدونید شیش ماه باهاش بودم قبل از ازدواجم‌منظورمه تازه فهمیدم زن هست دوباره شیش ماه بعد فهمیدم دختر داره از شوهر اولش .خلاصه از سر سوزن تا جون ادمی براش کم نذاشتم ولی بخدا قسم با حتی ابراز علاقه ای اگر بهش کنم عصبی میشه و توهین میکنه .زن ذلیل نیستم یه احمقم که هر بار میخوام طلاقش بدم کمتر از یک دقیقه دلم رو رحم میاره و میگم گناه داره .ولی بخدا قسم جوانیم زندگیم همه چیم رو ازم گرفته و تازه تهدید میکنه بعضی وقتاکهصبر کن یه جا دستم بند شه با لگد میندازمت بیرون.مدرک دبستان داشت بخدا با حمایت من و تشویقهای پیاپی العان امسال سردفتری قبول شده و منظورش جایی دستش بند شه همینه .خواستم بگم بقران همه مردها بد نیستن بخدا زنهای بد و بی چشمو رومثل زن من هم هست .لطفا همدیگرو بخاطر حالا هر دلیل اشتباهی که منجر به این ناخوشایندیهای زندگیمون شده مقصر یا بدتر سرزنش نکنیم یا با راهنمایهای غلط بدترش نکنیم.ولی اینو میدونم تا صد سال خدا خدا کنید کسی نمیات بدادتون برسه و گره هر کدوم با دستهای خودتون باز خواهد شد و مطمعن باش راه داره فقط و بجای قصه خوردن و ابراز ندامت کمی به اشتباهت فکر کن و راه چاره ای که درسته رو پیدا کن.میدونی چجوری .با مشاوره با مشاور درست و فهمیده با نگاه کردن به زنودگی بزرگترهای خودمون با کمی تحقیق و اموزش درست و راهکارهای درست و کارساز اگر دیدید نتیجه نداد زندگی خودتون رو بخاطر دیگری نابود نکنید هیچ کس به اندازه خودت نباید برات با ارزشتر و مهمتر باشه و خودت رو بیشتر از همه دوست داشته باش تا با دیدنت ارزش و تینت و ابوهتت رو به مقابلت بدون بیان کنی برسونی که راهش رو انتخاب کنه زندگی کردن یا جدا شدن.موفق باشید و همیشه دلتون خوش انشالا و برسید به تک تک ارزوهایی که داشتید و دارید انشالا.

تو رو به عزیزترینتون ازدواج نکنید خودتون رو بدبخت نکنید

من چی بگم بچه بودم ب زور شوهرم دادن بعد ۱۰ سال فهمیدم شوهرم ی روز بدون خیانت نمونده خیلی وقتا متوجه میشدم ولی هر وقت اعتراض میکردم فقط کتک میخوردم ک شیرم برا چند روز قطع میشد برا بچه بعد ده سال ی روز ک دوباره مچش رو گرفتم بهم برگشت گفت ک دوست ندارم برو ب همین راحتی بخاطر بچم موندم پا رو دلم گذاشتم چون خانوادم می گفتن بمیر ولی طلاق نگیر الان بچم مشکل اعصاب و روان داره خودم ک نابود تمام شور و شوق جوونیم تبدیل شد ب نفرت از همه باور کنید زیباترین ک باشی وقتی ذات ی مرد خراب باشه خیانت میکنه ب هیچ چیز دیگه نیست فقط ی درس زندگی گرفتم خودتون و دوست داشته باشید همیشه ب اندازه لیاقت طرف بهش بها بدین نه ب اندازه مرام خودتون

سلام بنظر من مجردی خیلی بهتره واقعا ،دخترا این یه واقعیته محضه ،ازدواج هیچی جز چالش و اعصاب خوردکنی نداره خودتونو بدبخت نکنین

سلام به همگی.دلم میخواست یه تریبون داشتم که صداموکل دنیامیشنیدوفریادمیزدم دخترا ازدواج نکنین بزرگترین ظلمی که یه دخترمیتونه درحق زندگیش تواین دنیابکنه اینه که ازدواج کنه وازاون بدتراینه که بعدش بچه داربشه اخ که اگه بچه نبودچه زناییکه نجات پیدانمیکردن….مادرشدن بزرگترین اشتباه زندگی یه زنه چون راه برگشت به خوشی وخوشگذرونی وزندگی راحت بدون مردعوضی خودش رومیبنده

سلام منم افتادم توی خانواده که همه تو فکر طلاقن اصلا اهل زندگی نیستن مشکل دارن با کتک تهدید می‌خوان کسی رو تابع خودشون کنن مردسالاری اذیت میکنن سه تا خانواده رو بیمارن من یه آدم ابرودارم از زمان عقد زجر میکشم سه ماه قهر میکرد شوهرم الان 7ماه قهر کرده رفته دادخواست طلاق داده اصلا از یه معتادم بدتر هیچ محبت ندیدم همش جور به مرد رو می‌کشیدم تو محبت کردن بهش بیمارن خدا ازش نگذره که منو بدبخت کرد از بس سربه جونم کرد داروی اعصابم زیاد شد ابرودار بودم نمی‌خواستم جدا شم خدابگم این خانواده رو نابود کنه همه همه تو فکر طلاقن و اذیت میکنن

یه روزی عاشقانه عاشق شوهرم بودم اسمش توگوشیم زندگیم سیوکردع بودم
۸سال متوجه شدم بهم خیانت میکنه و با زنی ک ۱۵ سال ازمن بزرگتره و هرچی میگم چراخیانت میکنی میگ تو روانی هستی توهم میزنی براش اثبات کردم قسم خورد دیگ نامردی نمیکنه ولی همچنان ادامه میده با چند نفر منم بخاطره دوتابچه هام دارم با بغض زندگی میکنم و اسمشو شکنجه گر سیوکردم توگوشیم
و دیگ غروروقلبو اشک چشمم نایی برای اعتراض ندارن ایکاش خیانت و نامردی از مد بیافته

سلام مرد ها عاشق اینن زنشون بهشون توجه کنه و تاییدشون کنن و مخصوصا تو جمع بگی من به شوهرم افتخار میکنم تو سایه سر مایی آقایی
بابا زن ها هیچ اهمیتی به مرد ها نمیدن اون ها هم منحرف میشن بابا خانواده ها باید بگن به دختراشون که برای مردشون غرور نداشته باشن تو خیابون باید مغرورباشن و تو خونه فداکار
مرد ها عاشق اینن زنشون ازشون تعریف کنه و احترام بزاره بعد ببینید فرداش چی میشه رگشو برات میده خودم یه مردم ولی زنم این کار ها رو برام نمیکنه خیلی حالم بده

سلام من ۱ساله که عقد کردم همسرم همیشه بهم گیر میده همش رابطه واسش مهمه بهم میگه چون قیافه و ظاهرت خوب بود خوشم اومد همش میگه هرروز ۳بار باید رابطه داشته باشیم میگه وگرنه میرفتم پول میدادم میکردم هوس بازه همش هوس داره مگیه دوست داشتن از رابطه میاد وقتی درد هم دارم میگه توهمش مریصی درد داری تورو کردن تو رابطه داشتی همش تهمت میزنه خسته شدم از حرفاش همش مشکوکه بهم اعتنا نداره همش ت اتاقم بهم میگه ادم ردو بدل میکنی تو گوشی یه فیلم سکسی میبینه میگه شبیه توعه تویی هرروز تهمت میزنه چیکار کنم اخه میگم بریم دکتر نمیره میگه من مریض نیستم سالمم

بهتر نیست بجای بوجود آوردن چنین مکانی، فرهنگ ازدواج با زنان مطلقه رو توی جامعه ایجاد کنیم؟
تا این زنها هم هیچوقت تنها نمونن و از حق زندگی مشترک با یک مرد خوب، بهره مند بشن؟..

سلام اون صددرصد داره خیانت میکنه مردی ک زنشو دوست داشته باشه حتی ی شبم بدون زنش جای نمیمونه

من بخاطر اینکه زندگیمون خوب بشه دارم تو یه شهر غریب درس میخونم شوهرم بعد ۳ سال تونست کارشو بیاره تو همون شهر و ازدواج کردیمو خونه گرفتیم حالا من یه سال از درسم مونده ولی شوهرم میخواد کارشو ببره یه شهر دسگه با اینکه میتونه حداقل ۷ تا ۸ ماه دیگه اینجا کار کنه و منو اینجا تنها بذاره میگه ماهی یه هفته میام اینجا میخوام برم جای خوش اب و هوا هر روزم از سر کار میاد همش قریون صدقم م یره و میبوسم ولی من دارم متنف. میشم ازش حس میکنم دروغه میدونم عین این بدبختا باهاش ادامه میدم ولی خیلییی حالم بده ایا این کار طبیعیه؟میگه درست تموم شد با هم تو یه شهر میمونیم ولی دیگه برام ارزش نداره تو این شرایط میخواد ولم کنه رابطه جنسی هم ماهی یه بارم نیست به حرفا و دعدغه هام هیچ توجهی نداده ولی مسگه هرچی که لب تر کنی برات میخرم و روزی هزار بارم قربون صدقه و بغل😑

سلام من از شوهرم جداشدم حالا دوماهه باردارم دو تا بچه دیگم دارم نمی دنم باید چکارکنم

من ۸ ساله ازدواج کردم با دختری که خواستگارای دیگه هم داشت.
از دو سال بعد از ازدواج کلا قید زندگی را زدم. و الان هم اصلا هیچ اعتقادی به عشق ندارم.
قبل ازدواج به شدت به دو یا سه نفر از اطرافیان وابسته بود ولی حالا یکسال هم نبینه اونها را عین خیالش نیست چون به من وابسته شده و ادای عاشقها را در مياره.
مدام از اینکه خونه خوب ندارم و ماشین خوب ندارم و تو این چند سال من فقط اشتباه کردم میگه و صفحه اینستاگرام خواستگاران قبلیشو چک میکنه.
مدام تکرار میکنه که ای کاش فلانی با فلانی ازدواج می کرد و اشتباه کرد با این شوهرش ازدواج کرد. مگه ميشه در مورد خودش چنین فکر نکنه.
هیچ احترامی هم برای پدرش که ۲۸ سال واسش زحمت کشیده قایل نیست حتی در حد یه زنگ زدن. جالب اینکه که مادرش هم هیچ ارزشی برای پدرش قایل نيست و اونو در حد یک عابر بانک ميدونه و حتی میگه که شوهرش (پدرخانمم) را مسبب اصلی بیماری ها و حال روحی خودش ميدونه.
مادر خانم بنده فقط به بچه هاش فکر میکنه و حاضره شوهرش فدای بچه هاش بشن.
حالا مدام تکرار میکنه که بچه بیاریم و من هم قید عشق و محبت زندگی و… را زدم چون ميدونم چه آینده ای در انتظارمه. و از ازدواج هم پشیمونم.

سلام ماهم پارسال عقد کردیم الانم دوماهه عروسی کردیم شوهرم تو دوره مجردی دوست دختر داشته بود چند هفته به اینکه عقد کنیم ماجررارو برام تعریف کرد که باکی دوست بودم اینا بهش گفتم اشکال نداره دوره مجردی بوده اما حالا میبینم بهم خیانت کرده عکس های دوست دختراش رو داره حتی فیلم هایی که باهاش سکس میکرده حتی عکس سه در چهار هم ازش داره از نامه هاشون گرفته تا خیلی چیز های دیگه تازه هنوزم باهاش در ارتباطه وبراش پیام میده
تورو خدا کمکم کنید

سلام من دوساله ازدواج کردم یه پسر دوماهه دارم
شوهرم ادم خوبیه دست بزن نداره بددهن نیست مدام میگه دوست دارم عاشقتم زندگی بدون تو معنایی نداره و ازین حرفا حتی وقتایی که ناراحتم میاد پیشم کلی قربون صدقه میره تااز دلم دربیاره اما با همه این حرفا میلی به من نداره😔 احساس میکنم همه حرفایی که میزنه دروغه…شب عروسیمون وقتی اومدیم خونه حتی بغلمم نکرد با اینکه مثل عروسکا شده بودم😞

من هم الان چند وقته همسرم با هام خوب رفتار نمی کنه و بیرون منو نمی بره

سلام من 7ماهه عروسی کردم شوهرم اصلا اخلاق خوبی نداره و هیچ وقت پشتم نیست تورو خدا کمکم کنید بنظرتون جداشم یانه

شمن ووشوهرم دوست بودیم اون موقه خیلی ابراز علاقه میکرد بسختی بهم رسیدیم بعد عقد اول بار ک هم رو دیدیم گف من بخاطر لج مادرم باهات ازدواج کردم دلم همون اول راه ازش شکست از همه چی ناامید شدم ولی باز مجبور شدم بمونم الان بخاطر پسرم موندم ومتاسفانه شوهرم اینقد با صداقت هس که دوست نداشتنشو بهم یاد اوری میکنه همیشه😭😞دیگه از ما گذشت ولی حواستون به ادمی انتخاب میکنید باشه

سلام وقت بخیر
من و همسرم سه سال دوست بودیم و بعد سه سال الان دو ساله عقد موقت کردیم و دوسال دیگه تموم میشه و قرار بود بعدش ازدواج کنیم خودش خیلی اصرار داشت به این ازدواج موقت
من از اولم بهش میگفتم باهم تفاهم نداریم نه خانوادگی نه عقایدی ولی میگفت من مشکلی ندارم و خیلی برام مهم نیست این چیزا ولی الان خیلی عقایدش عوض شده و میگه بهتره آیندمون از هم جدا باشه بااینکه همیشه هم بهم میگه تو خیلی خوبی و واقعا مشکلی نداری ولی من برعکس دوران دوستی‌مون از وقتی ازدواج کردیم عاشقش شدم و نمیخوام از دستش بدم چون واقعا مرد خوب و وفاداریه اخلاقی هم داره ک خوشش نمیاد کسی بهش خیلی نزدیک بشه
به نظر شما باید چیکار کنم تا همه چی مثل قبل بشه😔

سلام من حدودا یکسال باکیس ازدواج دارم زندگی میکنم الان نظری روازدواج نداره بهم کم محلی میکنه 3ماه باهم بیرون نمیاد مثل قبل نیست قربون صدقم نمیره تورابطتون هیچی کم نزاشتم تمایلی به رابطه جنسی بامن نداره خواهشن راهنمایی کنید

شوهرمن بهترینه من عاشقشم

سلام همسر من کلا از اول ازدواج آدم سردی بود ولی الان مدتیه به من دروغ میگه وقتی هم که من میفهمم توجیح می‌کنه بامن حرف نمیزنه خیلی سردتر شده ناراحتیامو نمی بینه خیلی رفتارهای که یه مرد باید انجام بده یعنی دیگه منو نمی خواد یا دوسم نداره؟؟؟

سلام شوهر من اصلان بهم محل نمیزار وقتی میل جنسی داره بهم محبت میکنه اگه بهش زنگ یا پیام بدی با اعصبانیت جواب میده وقتی تو خونه هست اصلان با من حرف نمیزه سرش تو گوشی هست خسته شدم از کارش تو رو خدا کمکم کنید دوتا بچه دارم هر جا دوست داره میره ولی یک روزه منو بیرون نمیبره ؟؟؟