با دخالت های مادر زنم در زندگی چکنم!
” امان از دخالت مادر زن ” ! حتما این جمله را از دهان خیلی از آقا پسرها شنیده اید. ما هم معتقدیم دخالت مادر زن به دردسرهای بعدش نمی ارزد. مخصوصا در زمان هایی که خود دختر و پسر با هم درگیر هستند و اختلاف دارند. خانم هایی که خیلی نگران دخترتان هستید بدانید که مشارکت و نظرات شما زمانی مفید است که خود زوجین از شما نظر بخواهند نه اینکه در تمام امور نظراتتان را به آن ها تحمیل کنید. تجربه نشان داده معمولا دخالت های مادر زن بیشتر از مادرشوهر است. چرا؟ چون باور بر این میباشد دختر جنس ضعیف است و پسر جنس قوی. مادر زن ها فکر میکنند که اگر آن ها نباشند دخترشان از پس این زندگی بر نمی آید. اگر مادران عزیز فکر می کنند که واقعا نمی توانند در زندگی فرزندشان دخالت نکنند بهتر است خودشان را به یک روانشناس نشان دهند.
آسیب های دخالت مادر زن چیست؟
از مهم ترین آسیب های دخالت مادر زن در زندگی زناشویی، بیشتر شدن اختلاف زوجین و خطر طلاق است. آمارها نشان می دهد که درصد زیادی اززوجین که برای طلاق به دادگاه مراجعه می کنند از دخالت های خانواده همسرشان رنج می برند. به دلیل حساس بودن مادران روی فرزندشان و حس مالکیت آن ها ، روز به روز شاهد دخالت های آن ها در زندگی فرزندشان هستیم. کافی است کوچکترین اختلافی پیش بیاید. مادرها وارد عرصه می شوند و بنزین روی آتش می ریزند. آسیب های دخالت مادرزن در زندگی:
- زن و شوهر را از چشم هم می اندازد.
- عشق و محبت در میان زوجین کم می شود.
- ارتباطات خانوادگی زن و شوهر کم شده و باعث انزوای آن ها می شود.
- جو خانه به هم ریخته و در آخر کار به جایی میرسد که دو طرف فکر می کنند جدایی بهترین راه است.
چه خانواده هایی که به خاطر دخالت های خانواده شان به مشاوره ازدواج مراجعه کرده اند و در آخر کارشان به طلاق و جدایی رسیده …
مادر زن در چه کارهایی دخالت می کند؟
انواع دخالت های مادر زن در زندگی دختر و پسر آنقدر به چشم میاد که اگه ادامه دار باشد درصد طلاق و جدایی خیلی بالاتر می رود. پس آن ها را بشناسید و برای مدیریت آن تصمیم بگیرید.
- دخالت در مورد زمان بچه دار شدن دخترش
- دخالت در امور اقتصادی زوجین
- دخالت در رفت و آمدهای دختر و پسر
- دخالت در مسائل کاری داماد
- دخالت در نحوه خانه داری دخترش
- دخالت در زمان مشکلات و اختلافات و درگیری های میان زن و شوهر
حتی دخالت در امور جنسی نیز از انواع دخالت های مادرزن بوده که در بعضی خانواده ها واقعا تاسف بار است. بعضی از مادرها به دخترشان یاد می دهند چه مواقعی رابطه جنسی داشته باشند و درچه مواقعی از این کار امتناع کنند. اگر از آن دسته مادر ها هستید حتما به مشاوره خانواده مراجعه کنید و درمان را شروع کنید.
برای بهبود رابطه با مادر زن چه کنیم ؟
برای بهبود رابطه با مادر زن به دامادهای عزیز توصیه می کنیم که :
- دست از لج و لجبازی بردارید.
- ذهن خودتان را از کینه پاک کنید.
- به مادرزنتان بیشتر برسید.
- قدردان او باشید .
- جواب بدی را با خوبی بدهید.
- از شوخی هایی که باعث ناراحتی می شود خودداری کنید.
- به روابط همسرتان با مادرش حسادت نکنید.
- صحبت های مادر زنتان را به شوخی رد کنید.
بهبود رابطه با مادر زن، مخصوصا مادر زن هایی که به شدت دخالت می کنند کمی دشوار است و نیاز به صبر و استقامت دارد. اگر زندگی تان را دوست دارید باید خیلی چیزها را نادیده بگیرید.
چگونه مانع دخالت مادروخواهر خانمم درزندگیم شوم؟(آقایان حتما بخوانند)
یکی از مسایلی که افکار خیلی از آقایان رو درگیر کرده اینه که میگن خانواده خانمم در زندگیم دخالت میکنند!!!
ازدواج و ورود یک عضو جدید و حتی حذف یک عضو باسابقه از سیستم خانواده موجب بروز مقاومت خیلی زیادی در رفتارهای والدین همسر میشه و موجب میشه به سادگی تغییر نکنند. پس هیچ وقت به دنبال تغییر اونا نباشیم بلکه به دنبال تغییر در خودمون که دست خودمون هست باشیم اما یک ویژگی دیگه ای هم که خاصه در خانواده خانم بیشتر مشاهده میشه اینه که اونا ناکامی ها و حتی آرزوهای خودشون رو در قالب رسیدن دخترشون به اون آرزو ها دنبال میکنند و حتی میخوان بسیاری از سختی ها و محرومیت هایی که خودشون کشیدند رو دخترشون نکشه. چرا که معتقدند دخترشون توانایی مقابله با مشکلات رو مثل خودشون نداره بهمین خاطر اونا سعی و عجله دارند که دخترشون سریعتر به سعادت برسه.
پس بسیاری از این مسائلی که اقایان از اون به عنوان دخالت تعبیر میکنند ریشه در دلسوزی مادرانه و خواهرانه دارد.
البته گاهی وقت ها مادرسالاری و حتی حسادت های زنانه و حتی انتقام یک مادر از دختر تمرد کننده اش در مقابل خواسته هاش نیز میتواند در این مورد موثر باشد که بحث در مورد انها نیاز به مشاوره تخصصی دارد اما ما در این متن سعی میکنم راهکارهایی رو برای کاهش دخالت آنهم از نوع اولی که عنوان کردم رو ارائه کنم!!!
راهکارهای برای مدیریت دخالت مادر خانم!
✅اولین راهکار اینه که حتما شنیدید که میگن به هر چیزی هر جور فکر کنی همان جور میشه و به سرتون میاد این اثر واگویه و تلقین است پس به جای اینکه دائم به خودتون تلقین کنید که مادر زن و خواهر زن به دنبال دخالت در زندگی ما هستند. باید به خودتون تلقین کنید که هدف از حرف زدن اونا دخالت نیست بلکه مشورت است. اینگونه بار منفی کلمات از ذهنتون کم و احساس بهتری خواهید کرد.
✅نکته دیگه اینکه بعضی وقت ها هم رفتار هایی که احیانا شما را ناراحت کرده رو باید ندیده گرفت و بیخیال شد و خودتون رو به ندیدن زده و بهش فکر نکنید چرا که تفکر و تمرکز زیاد شما بر روی اون مساله خود کلی از وقت و انرژیتون رو گرفته و جز کینه در روابط با همسرت و خانواده اش چیزی عایدتان نمیشه.
✅ نکته دیگه اینکه همیشه سعی کنید وقتی اونا دارند در مورد شما حرف میزنن تاب آوریتون رو در اون لحظه بالا ببرید و سعی نکنید هنوز طرف حرفش تمام نشده جوابش رو بدید بلکه تمرکز کنید و چند لحظه بعد حرف بزنید اینجوری از صحبت هایی با مبانی خشم و احساس به حرفهایی با مبانی تعقل نزدیک میشید.
جهت مشاوره برای هم وطنان خارج از کشور روی لینک زیر کلیک کنید.
هموطنان خارج از کشور
برای رزرو وقت مشاوره حضوری روی لینک زیر کلیک کنید.
رزرو جلسه مشاوره حضوری
جهت مشاوره برای هم وطنان خارج از کشور روی لینک زیر کلیک کنید.
هموطنان خارج از کشور
برای رزرو وقت مشاوره حضوری روی لینک زیر کلیک کنید.
رزرو جلسه مشاوره حضوری
✅نکته مهم سعی کنید روابطتتان را باخانواده خانمتون در حد تعادل نگه دارید.
اینکه شما هرروز آنجا باشید و خیلی با اونا ندار باشید و بشید پسرشون به همه حق اینکه در مورد شما و زندگیتون حرف بزنند رو میدید.
✅ نکته دیگه اینکه ما حتما مجبور نیستیم که هر چه دیگران بگویند رو انجام بدیم ولی میتوانیم هرچه دیگران میگویند رو بشنویم پس همین که صحبتی اونا رو بشنویم باعث میشه حس بدی پیدا نکنند این را بدانید وقتی کسی در حال صحبته و ما نخواهیم بشنویم اونو تحریک میکنیم که رفتار خوبی با ما نداشته باشه.
✅نکته دیگه اینه که هیچ وقت در حضور مادر خانم، خانمتون رو خراب و یا او رو فردی ضعیف یا ناوارد نشون ندید. برداشت های آدم ها از رفتارها یکی نیست با این کار ما ناخودآگاه مادر خانم رو تحریک میکنیم که از دخترش دفاع کنه و اینجاست که به ما برمیخوره و احساس دخالت میکنیم.
✅نکته دیگه اینه که اگر از خانمتون دلخور شدید برای اینکه خانمتون رو مثلا اصلاح کنید تلفن رو برندارید و به مادر و یا خواهرشون زنگ بزنید شما با این کار زمینه حضور اونا رو در زندگیتون باز میکنید!
✅نکته دیگه اینکه از شوخی های بی مورد و سر به سر گذاشتن اعضای خانواده همسرتون بپرهیزید آنها ممکنه شوخی شوخی در زندگی شما دخالت کنند.
✅نکته دیگه این است که سعی کنید استقلال مالی داشته باشید و اگر خواستید کمکی از اونا بگیرید حتما اونو یادداشت کرده و نحوه بازپرداختش رو به شکل یک قرارداد در بیارید اینجوری افراد حدود خودشون رو میدونن.
✅نکته دیگه اینکه اگر شما در نگاه خانواده همسرتون انسان با برنامه و با عرضه ای بشوید زمینه دخالت ها کم میشه
سوالات متداول
با سلام. همسر من بدون مادرش آب نمی خوره. اوضاع جوریه که واقعا به ادامه زندگی امیدی ندارم…
سلام. بهترین راهکار برای شما اینه که یک بار با مادر زنتون و یک بار با همسرتون صحبت کنید و بگید با این شرایط زندگیتون در خطره و مجبورید جدا شید. اگر جواب نداد حتما به مشاوره زناشویی مراجعه کنید چون شرایط شما یکم بحرانیه.
من همسرم رو دوست دارم اما به خاطر دخالت های مادر زنم الان چند ماهه جدا از هم زندگی می کنیم .. آیا شما راه حلی دارید؟
اگه همسرتون هم با مادرش هم نظره ولی حرفشون منطقیه سعی کنید به خاطر زندگیتون گذشت کنید و کاری که می خوان رو انجام بدید. اما اگر فکر می کنید واقعا حرف زور می زنند و به انتها رسیدید با همسرتون چند جلسه مشاوره برید. ما هیچگاه و در هیچ شرایطی طلاق رو گزینه مناسبی برای حل مشکل نمی دونیم.
اگه از مادر زنمون دور باشیم مثلا به یک شهر دیگه بریم دخالت های اون کمتر می شه؟
تا حدودی کم می شه اما سایه دخالت هاش روی سرتون هست. شما باید مشکلتون رو ریشه ای حل کنید. اینطوری نمی شه . مشکل شما با صحبت کردن با خانواده همسرتون حل می شه. باید رابطتون رو با اونها تقویت کنید و اجازه ندید به راحتی زندگیتون از هم بپاشه.
خدمات تلفنی و آنلاین مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه
هدف مرکز مشاوره و روانشناسی آویژه از ارائه اطلاعات لازم در زمینه مشکلات روانی، افزایش آگاهی شماست تا با توسعه دانش خود، جهت ارتقا و بهبود کیفیت زندگی خود، گامی مهم بردارید. لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید .
در این راستامرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژهخدمات متنوعی را در زمینهمشاوره خانوادهبه شما هم میهنان عزیز ارائه میدهد.
سلام وقت بخیر
من نزدیک 3 سال ازدواج کردم خیلی خیلی هم خانوممو دوست دارم و خانومم هم دقیقا همین حس دوست داشتنو به من داره اما نقطه تاریک زندگیم مادر زنمه ، با اینکه ی آدم بیسواده ولی همیشه جوری میاد دخالت میکنه انگار همه چی میدونه ، مادرزنم تو زندگیش یجوریه که کارت بانکی بچه هاش دست خودشه ، خونشون کلا ی کلید داره اونم فقط دست خودشه کلا عقیده داره مرد قابل اعتماد نیست متاسفانه اینگونه طرز فکرا تا حدودی تو خانوم منم هست ولی من خودم تا حد ممکن باهاش کنار اومدمو سعی میکنم اروم اروم درستش کنم ، خود من خیلی بچه دوست دارم ولی اونقدی رفتار بد دیدم از مادرخانومم که دلسرد شدم از بچه دار شدن ، تمام حس و احساس من شده تنفر ازش البته به سردترین شکل ممکن باهاش برخورد میکنم ولی اصلا نمیتونم کنار بیام با رفتارش از طرفی این سرد رفتار کردن من باعث شده خانمم از دست رفتارام خیلی ناراحت بشه ، خیلی خیلی کلافه ام
مادرزن من تمام زحماتم رو تو چشم خانومم خراب کرد , یه پسر 20 ساله بودم ازدواج کردم کلی تلاش کردم عروسی گرفتم سرویس گرفتم , شب عروسی برای یک ربع زود تموم شدن عروسی قشقلق به راه انداخت که حق منو از تالار ببگیره و شب عروسی رو زحرمار منو همسرم کرد
خونه خریدیم روز تحویل سند خانوممو پر کرد که داری میری برو شکایتای منم بکن به پست و اون روزم زحرمارم کرد
بچه دار شدم بهترین بیمارستان و اتاق رو با گل آرایی برا خانومم گرفتم به خاطر یه مسئله مسخره تو بیمارستان قشقلق راه انداخت و اونم زحرمارم کرد و کلا کاری کرد که تمام غرورم و زحماتم با خاک یکی بشه و همیشه مشکل مادرشوهری رو گنده میکرد پیش دخترش
تا اینکه یه روز داد و بیداد راه انداختم خونشون و چند هفته کلا نرفتم سمت زن و بچم و با تهدید به پلیس و عدم تمکین رفتم چند بار بچمو دیدم بعد یکی از اقوامو میانجی کردم با خانومم فقط آشتی کردم و برگشتم سر زندگیم .
دیگه از اون به بعد خونه مادرزنم نرفتم خونه مادرمم نمیریم هرکی میره خونه مادرپدر خودش و دارم بهترین زندگی رو میکنم و خیلی بهتر از اینه که مادرزنت دستش تا بازو تو زندگیت باشه .
سلام داداش گلم. خونتو ببر جای دیگه خیلی خیلی بهتر میشی
با سلام یه مسعله دگه یادم رفت سعی کنید فاصله اجتماعی با خونواده خانمتون حفظ کنید طوری که به شما تکیه نکنن تا حدودی مصل یه غریبه برخورد کنید که روشون نشه جلوی شما مصاعل شخصیشون بگن و روشون توروی شما باز شه نزارید شما شخصیت غرور وجزبه خدتون حفظ، کنید وبه زندگی خدتون پادشاهی کنید طوری که همه چی دست شماست شما میگید اونا چکار کنن شما بزرگترید
سلام من تا حالا فکر میکردم این مشکل فقد برای یکیه اما الان خوندم فهمیدم همه این مشکل دارن تنها راهش این که میانه رو برخورد کنید با جزبه فهمیده باشخصیت ولی اروم خونسرت طوری که از جزبه شما حساب ببرن نه از دعوا و داد بیداد تو دار باشید طوری که مادر زنتون فکر نکنه هیچی نیستید بزارید از جزبتون بترسه اگر داد بیداد کنید تا اخر به حس درونیتون پی میبره پس خدتون با جزبه نگه دارید
آفرین چ دیدگاه روشنی
باسلام مادر زن من از روزی که دخترش روفرستاد خونه بندهتا الاعان که ۳۴ ساله با دخترش زندگی میکنم وبا داشتن داماد چند وقت پیش به دخترش گفت برو طلاق بگیر البته بخاطر دخالتهای بیجا باعث شد پسرش با داشتن دوپسر ۲۲ و۲۰ طلاق بگیرن کثافت میخواست منم مثل پسرش بدبخت کنه که ریدم تو حالش به دخترش میگه تو خوشبخت نشدی سر نماز بودم نمازو قطع کردم گفتم پیر سگ از موهای،سفیدت خجالت نمیکشی مگه فقط،باید زن خوشبخت بشه پس مرد چی گفت ببخش من از اون روز نفرین کردم تا دوهفته پیش هر چی می‌خورد می‌آورد بالا دکترا نتونستن تشخیص بدن آخرش گفتن باید از مقعد باید سیخ بزنن رودهاشو چک کنن الاعانم باز دم مرگه دست بر نمیداره خداوند نسل هرچی مادر زن پستهه ریشه کن کنه
الهی آمین خدا از زبونت بشنوه
الهی آمین
کلا مادرزن ها مرض دارن و اگه ببینن دخترشون خوشحاله با شوهرش شروع میکنن کرم ریختن، هیچ استثنا هم نیست.مادرزن منم میاد یسره تو خونه مون گشت میزنه و فضولی میکنه،سفر بریم کلید ندیم بهشون قهر میکنه، میخوایم یه چیزی بخریم مخالفت میکنه،برای دخترش که زنم باشه یه خونه کوچولو خریدم هزارتا تو مخی و مخالفت کردن در صورتی که خودشون خونه نداشتن.
کلا میخام بگم دستتو تا ته کنی تو عسل بازم گاز میگیرن.ولی اگه آدم صبور و مهربونی نباشی و همش دعوا و دادوبیداد راه بندازی مطیعت میشن و حساب میبرن.
حکمت خدارو شکر نمیشه حتی باهاشون مادارا و مماشات کرد
فقط عاشق جنگ و دعوا هستن
منم همین مشکل شمارو دارم چیکار کنم داداش
یه دعای زبون بند واسه اش بگیر
سلام وقتتون بخیر من هشت ماهه نامزدم مادر خودم دخالت میکنه به نامزدم اجازه نمیده بیاد خونمون منم نمیزاره خونه مادرشوهرم برم به شدت داره بین ما تفرقه میندازه انقدر به نامزدم فش میده نفرین میکنه منو میزنه اذیت میکنه من حس میکنم مشکل اعصاب داره بهش میگم بریم پیش مشاور میگ نامزدت مریضه اونو ببر به نطر شما چیکارش کنم دیگ زندگیو برام جهنم کرده میترسم نامزدم و از دس بدم ما همدیگرو خیلی دوس داریم
سلام وقتتون بخیر من هشت ماهه نامزدم مادر خودم دخالت میکنه به نامزدم اجازه نمیده بیاد خونمون منم نمیزاره خونه مادرشوهرم برم به شدت داره بین ما تفرقه میندازه انقدر به نامزدم فش میده نفرین میکنه منو میزنه اذیت میکنه من حس میکنم مشکل اعصاب داره بهش میگم بریم پیش مشاور میگ نامزدت مریضه اونو ببر به نطر شما چیکارش کنم دیگ زندگیو برام جهنم کرده میترسم نامزدم و از دس بدم ما همدیگرو خیلی دوس داریم
خوشبحال همسرت که تو رو داره , تو نامزدتو به مادرت ترجیح بده با نهایت احترام مادرت باید بفهمه داری ازدواج میکنی و مستقل میشی
خدا همه مادر زن های بد و دروغگو و بی شخصیت رو ذلیل گرفتار و تکه تکه کنه
الهی امین
ایشالا
واقعا
دوستان ما خودمو اشتباه کردیم قبول کنید تحقیق نکردیم من خودم مادرزنم از حیون بدتره یه پدرزن دارم از سگ بدتره طلاقش دادم زنمو یه خونه مهریه دادم ولی راحت شدم به مادرزنم گفتم خونه از دست دادم ولی آرامش بدست آوردم بخدا روم نمیشد بگم با این خونواده فامیلم نفرت داشتم ازشون توف به شرفشون بیاد که ۲۰ سال زندگیم رفت به فنا
دمت گرم حرف دلمو زدی
هزار الهی امین
آمین
الهی آمین یارب العالمین
الهی آمین
الاهی امین
دخالت مادرزنم خیلی خیلی اذیتم میکنه کاش قبل ازدواج مادرشو می‌شناختم به هیج وجه با دخترش ازدواج نمیکردم آدم باید سرش به زندگی خودش باشه خاک برسر اون آدمی که تو زندگی دیگران دخالت میکنه لعنت به مادر زن فضول بد جنس بی خانواده
خدا لعنت کنه و جواب ش رو بده
امین
زنم به شدت وابستگی شدید به خانوادش داره بدون اجازه مادر خواهرش اب نمیخوره امروز مادرش زنگ زد بیا باید حتما بره اگه نره یک روز قهر میکنه قر میزنه گریه میاد میگه بریم خونه نزدیکی مادرش بخریم و .. من اهل هیچ خلافی نیستم بچه یک ماهشو ول کرد یکساله اسم بچشو نمیاره مادرش نمیذاره ازم مال منال میخاد یکساله بچه رو خودم با شیر خشک بزرگ کردم بنظرتون چیکار کنم؟
سلام.با خوش رفتاری میاریش خونه و باهاش زندگیتو میگذرانی .مطمئن باش خداوند با صابرین است.یا مادرزنت می میره تو با خانمت راحتر زندگی میکنی.یا زنت می میره تو با کس دیگه ازدواج میکنی.و اونا حسرت ترا می خورند
سلام.با خوش رفتاری میاریش خونه و باهاش زندگیتو میگذرانی .مطمئن باش خداوند با صابرین است.یا مادرزنت می میره تو با خانمت راحتر زندگی میکنی.یا زنت می میره تو با کس دیگه ازدواج میکنی.و اونا حسرت ترا می خورند
سلام .خانم من ۶ ماه رفته خونه پدرش . مادرش ازش حمایت میکنه.
میکنه اسکیزو فرنی داره.
حتی بچه هاش رو نمی بینه
چه بماند شوهرش را
تندخو . وحشی.حس انتقام.حس خودک شی.داره
نمیدونم چکار کنم
سلام خدا رو شکر از همه نظر سالم هستم حتی سیگار هم نمیکشم در کل با وجود کم وکاستی های زیاد سال 88زندگی مشترکم رو شروع کردم خیلی از لوازم بزرگ رو هم خودم خریدم تا به خانواده زنم فشار بنیادی سالها پس انداز مختصری با طلا جمع کردم که زمان فروش برای خرید مادر زنم به زنم گفته بود نذار بفروشه دیگه برات نمیخره و شوهرت طلا ها تو از چنگت در میاره منم به کوری چشم مادرزنم ماشین رو بنام.زنم زدم و همیشه مثل یه راننده در خدمت خانواده زنم بودم به دلیل کرونا 2سال مغازه ام رو بستم وبا ماشین کار میکردم آخرسر اومده میگه دام ادم کار نمی کنه آخه من چی باید بگم مگه اومدم از شما پول خواستم من حتی غرورم اجازه نمیده از پدر مادر خودم پول بگیرم چه برسه به شما بعد میگه برای دخترم لباس نمیخری منم میگم کارت عابرم رومیدم شما برو برای دخترت بخر آخه زنم اون قدر سخت پسنده واقعا موقع خرید اعصابم بهم می ریزه خلاصه سر چیزای الکی زندگی منو خراب کردن منم 2بار قصد خودکشی داشتم که بار اول 60قرص دیازپام خوردم که خانواده ام به اورژانس زنگ زدن بعد 3روز از بیمارستان مرخص شدم بعد مرخص شدن کمی که حالم روز باره شد وقتی از خواب بیدار شدم دیدم خونه هستم سویچ ماشین رو برداشتم که با ماشین برک خودم رو بندازم تو دره که بعداز حرکت چون گیج اثر دارو بودم با ماشین زدم در خونه همسایه که ماشین کلا له شد و باز نشد که خودکشی کنم واقعا نمیدونم چرا با زندگی من اینجور کردن الان از خونه زندگیم آواره شدم و نمیخوام هیچ کس رو ببینم حتی خانواده ام کاری برام نمیکنن
هیچ یک از کار های شما دلیلی نیست که جون خودتو بگیری یا کلا ازش جدا شو یا با چند نفر ادم فهمیده برو و حرف تو رک بهشون بگو با زن و خانواده زن
سلام.به زنم هرچی میگم خونه پدرت نرو.گوش نمیده هرروزمیره.ومن ۱۵ساله بااین مشکل درگیرهستم.خونه پدر زنم ۳تاکوچه اونورترازماست.چون مادرزن فضولی دا م.وزنم همه مسائل زندگیمان روبه مادرش تعریف میکنه.زنم شدیداساده و زودرنج است.ولی درعوض مادرزن حیله گری دارم.زنم اخلاقش مثل پدرش است.ساده…به زنم میگم هرروزنروخانه پدرت.حداقل چندروزیه باربرو.ولی زنم گوش نمیکند.میگویدمن هر موقع دلم خواست می رم.توبه این کارها کاری نداشته باش.حالا شما بگید.من بایدچکارکنم.خیلی سراین موضوع دعوا میکنیم باهم.وفقط مشکل اصلی ما همین است.آیاخونه ام را ببرم جای دور به نظرشمادرست میشه
سلام دوست عزیزم.
دخالت مادر زن موضوعیه که اگه بگم خیلی از زن و شوهر های ایرانی باهاش درگیرن چندان اغراق نکردم. باید بدونید که مادرزنتون از طرفیه ی مادره و نگران دخترشه و شاید این دخالت ها هم تا حدودی از همین حس مادرانه نشات میگیره. باید سعی کنی رفتار و شخصیت مستقلی توی خانواده همسرت نشون بدی و بهشون محبت کنی
همینطور رابطه ات با همسرت رو تقویت کنی. یادت نره که تنها کسی که روش اختیار مطلق داری خودت هستی. پس شاید بشه اینطوری مشکلتو حل کرد یا خیلی کمترش کرد. اول ی کم دیدت رو عوض کن. و بعد تلاش کن بفهمی چطور میشه با مادر زنت کنار بیای. پس صبر داشته باش که خدا با صابرانه
حقیقت اینه که جهان دیگه ای هم هست. حق و صبر گم نمیشه و بی پاداش نمیمونه. تو این دنیا یا تو آخرت
تا با خانواده هاتون کامل قطع نکنید همینه باید مثل سگ ازت بترسن
سلام و وقت گرامیتون بخیر، من یه مرد 35 ساله أم که متأسفانه بخاطر دخالتهای بی دلیل و مکرر مادر خانومم و همینطور یکی از برادرای خانومم 4 ماهه که از خانومم دورم در حدی که جواب تماس‌های منو هم نمیده ضمنا تو این فاصله تحت هیچ شرایطی هم حاضر به نشست نشدن که مشکلمون بین ۴ تا بزرگتر حل بشه درضمن ناگفته نمونه که خانومم اصلا استقلال شخصیتی نداره و از همین حیص حاضره تمام این ناراحتی ها رو من و خودش متحمل بشیم اما به خانواده أش که مصوب این کدورت‌ها هستن آسیبی نرسه.
ناگفته نمونه نزدیک به 3 سال هم نامزدیم در صورتیکه قبل ازدواج قصد بر این بود که سر 6ماه بریم سر خونه زندگی اما چون مادر خانومم و برادر خانومم جفتشون بخاطر بیماری نیاز به پرستاری دارن حاظر نیستن دخترشون رو بفرستن سر زندگی، بخاطر آسایش خودشون آرامش زندگی منو هم گرو گرفتن….
ممنون میشم یه راهکار مفید بهم إرائه بدید
سلام
مشکل من با مادر نم اینه که مثل این داستانه که یک پسر و دختر دارد که هر دو ازدواج کرده اند بعد میاد میگه دامادم بهترینه چون نمیزاره دخترم دست به سیاه و سفید بزنه ولی عروسم بدترینه چون پسرم همه کارهارو انجام میده
سلام من بازنم رفتیم خونه مادرزنم بعدمادرزنم به خواهرش زنگ زدنمیدونم چی میگفتن من یه دوختره یک ساله هم دارم بعدخواستیم بعدازظهرش بریم سره زندگی مون که خواهرمادرش که میشه خالش اومدوخیلی حرف های ناجوربه من زدبعدکه ماخواستیم بیایم مادرزنم اومدجلودوخترش گفت توحق نداری باهاش بری وبه من گفت بچه ات واسه خودت منم بچه ام واسه خودم بیاتابریم پایه طلاق الانم زنگ میزنم خانمم میخوادبیاسرزندگیش ولی مادرش نمیزاره واقعادیگه دارم خسته میشم به یه بچه یک ساله هم اینارحم ندارن بایدچکارکنم
فکر کنم اگه با همسرتون صحبت کنید بهتره تا ببینید استقلال تصمیم گیری دارد یا خیر؟
باید شجاع باشی و با یک سیلی سرابی حال مادر زنت را بگیری
آفرین جاش باشه دلم میخواد فقط یک سیلی بزنم که صورتش کبود شه حرامزاده را.
سلام
مادرم فکر میکنه من ازدواج کردم باید ۲۴ ساعته شوهرم در خدمتشون باشه باندازه ی کافی حتی خواهر و برادرام ماشین داشتن اونا رو هیچجا نمیبردن حتی موقع بیماری اما شوهرم میومد اینکار رو میکرد تا اینکه یروز خونوادم خیلی بی ادبی کردن جلوش که خودم خجالت زدا شدم الانم ۳ هفته شوهرم نیومده خونه ی پدرم از بس بهم گفته و بقیه ی اعضای خونه رو شورونده ضد من که آرزوی مرگ دارم
سلام دوست عزیز این مشکل فقط برای شما نیست بعضی والدین احساس راحتی و توقع بیشتری از یکی از فرزندانشون دارند حتما باید منطقی با مادرتون صحبت کنید و بهشون با احترام بگید که رفتارشون چه تاثیرات منفی روی زندگی روحیه روابط زناشویی و …… دارد
انشالله که همیشه شاد باشید
خدارو شکر درکشو داری که بی احترامی از خانواده خودته
خیلیا انقد نفهمن باز حق میدن به خانوادشون
افرین کوروش دقیقا
واقعا درود بر درک و شعور شما
سلام خسته نباشین چگونه میتوانم دخالت خواهرزنم توزندگی کم کنم تاالان ۲۵تاشوهرکرده توزندگی مادرزنم وخواهرزنم هراتفاقی میفته چوبشو من میخورم رفتم طلاق بدم بخاطر چهارتا پسر دارم بیخیال شدم زنم بدون اجازه اوناآب نمی خوره خواهشن اگه راهکاری هست راهنمایم کنید
با سلام
دوست عزیز موضوع شما ریشه داره معلومه موضوع یک روز و دوروز نیست. فقط اینو بگم این مسئله برای خودتون از امروز خط قرمز تلقی کنید وبرای طرف مقابل هم همینطور و قوانینش و نمونه هاشو معین کنید.