عشق در نوجوانی چیز زیبایی است. احساس اینکه عاشق شده اید، به خصوص اگر اولین بارتان باشد، می تواند هیجان انگیز و از طرفی ترسناک باشد. احساسات عشق دوران نوجوانی گیج کننده هستند. زود عاشق شدن ممکن است آنقدر تجربه جدیدی باشد که مطمئن نباشید این احساسات درست هستند یا نه. در نهایت، فقط خودتان می توانید تصمیم بگیرید که آیا عشق نوجوانی پایدار است یا خیر؟؟ با این حال، مواردی وجود دارد که می تواند به شما در مورد کنترل عشق، کمک کند. شما می توانید احساسات خود را در نظر بگیرید، رابطه خود را تجزیه و تحلیل کنید و در نهایت، گام هایی برای مدیریت کامل رابطه بردارید. در ادامه این مقاله همراه با باشید تا بدایند وقتی عاشق میشیم چیکار کنیم؟
پایداری احساسات خود را بررسی کنید.
جهت مشاوره برای هم وطنان خارج از کشور روی لینک زیر کلیک کنید.
هموطنان خارج از کشور
برای رزرو وقت مشاوره حضوری روی لینک زیر کلیک کنید.
رزرو جلسه مشاوره حضوری
احساس استرس و اضطراب عادی است.
احساس ترس برای هر کسی که عاشق می شود کاملا طبیعی است. عاشق شدن شما قطعاً نباید ترسناک باشد، اما احساس آسیبپذیری و وابستگی بعدی میتواند اعصابتان را بهم بزند. اگر کسی را دوست داشته باشید یادتان باشد که به او این توانایی را می دهید که به شما صدمه بزند. این قسمت ترسناک عاشقی در نوجوانی است، اما این را به عنوان جزئی از عشق و دوست داشتن باید بپذیرید.
چقدر به عشق خود فکر می کنید.
بررسی کنید که هر چند وقت یکبار فکر عشق تان به ذهن شما می آید. اگر اغلب به آن شخص فکر کنید، نشانه این است که شما عاشق شده اید. فکر کردن و دلتنگی واقعی هنگام جدایی از آن دختر یا پسر می تواند به این معنی باشد که عاشق او هستید.
چرا او را دوست دارید؟
فهرستی از تمام ویژگی های شخصی که دوستش دارید تهیه کنید. همه چیزهای مثبت دختر یا پسری که عاشق او هستید را یادداشت کنید. فهرست دیگری از همه ویژگی های منفی که شما را آزار می دهد تهیه کنید. حتما چیزهایی در مورد او وجود دارد که شما آنها را دوست ندارید. عاشق بودن به معنای این است که با وجود همه ویژگی های که در مورد عشق تان دوست ندارید اما شما باز هم دیوانه او هستید.
به مشکلات عشق در دوران نوجوانی خوب فکر کنید.
خوب فکر کنید که برای با هم بودن چه کارهایی را باید انجام دهید. عشق هرگز نباید به هیچ وجه یک طرفه یا آزاردهنده باشد، اما در طول یک رابطه عاشقانه حتما کشکمش خواهید داشت. به این موارد خوب فکر کنید؛ که آیا پس از یک مشاجره همچنان او را دوست خواهید داشت؟ در دوران سختی می توانید در کنار او باشید؟
اگر شما بخواهید در سختی ها کنار او بمانید، احتمالاً آن شخص را دوست دارید.
البته برای قرار گرفتن در کنار شخصی که دوستش دارید، نباید مجبور به دروغ گفتن، آزار روانی یا آزار جسمی دیگران یا حتی خودتان شوید.
رابطه خود را تجزیه و تحلیل کنید.
وارد عشق یک طرفه نشوید.
مطمئن شوید که احساسات و دوست داشتن شما نسبت به یکدیگر متقابل است. اگر مطمئن نیستید، خیلی سادگی درباره احساسش نسبت به خودتان از او سوال کنید. اگر در یک رابطه هستید اما آن شخص هنوز حسی به شما ندارد ناامید نشوید. به آنها زمان بدهید، اما اگر احساسات آنها تغییری نکرد، عشق خود را برای آینده ذخیره کنید.
شما می توانید عاشق کسی باشید که شما را دوست ندارد، اما این عشق یک طرفه در دراز مدت به شما آسیب خواهد رساند.
سریع به احساسات خود اعتماد نکنبد.
ابتدا صبر کنید، بعد از مدتی که با هم بودید، حس دوست داشتن خود را بررسی کنید. اگر قبلا هرگز با آن شخص رابطه نداشته اید یا فقط یک هفته است که او را می شناسید، احساساتی که تجربه می کنید ممکن است عشق نباشد. اجازه دهید کمی زمان بگذرد و احساسات خود را دوباره بررسی کنید. مدتی را با آن شخص بگذرانید و در صورت امکان، در مورد رابطه خود با او گفتگو کنید. اگر برای مدت طولانی با یکدیگر بوده اید و هنوز احساس عشق و علاقه به او دارید، احتمالاً این احساس شما واقعی است.
مدت زمانی که برای عاشق شدن طول می کشد از فردی به فرد دیگر متفاوت است. اما، زمانی که نوجوان هستید، کنترل احساسات آنقدر می توانند سخت باشند که تقریباً بلافاصله احساس می کنید، عاشق شده اید. حداقل چند ماه صبر کنید!.
جهت مشاوره برای هم وطنان خارج از کشور روی لینک زیر کلیک کنید.
هموطنان خارج از کشور
برای رزرو وقت مشاوره حضوری روی لینک زیر کلیک کنید.
رزرو جلسه مشاوره حضوری
در عشق شما احترام متقابل وجود دارد.
عشق در دوران نوجوانی را باید ارزیابی کنید. آیا دختر یا پسری که عاشق او هستید با شما محترمانه رفتار می کند یا خیر. شما باید به کسی که عاشق او هستید کمک کنید، اما نباید عشق خود را به کسی بدهید که با شما مهربانانه رفتار نمی کند. شخصی که لایق عشق شماست باید با مهربانی با شما صحبت کند، در مواقع نیاز در کنار شما باشد و هرگز کاری را که توهین آمیز تلقی شود انجام ندهد. کمی وقت بگذارید و به نحوه رفتار عشق تان توجه کنید.
فردی که دوستش دارید باید آنقدر با شما خوب رفتار کند که از شما فردی بهتر و با اعتماد به نفس تر بسازد.
چقدر به معشوقه خود اعتماد دارید؟
میزان اعتماد را در رابطه خود محک بزنید. اعتماد بخش مهمی از هر رابطه ای است. اگر واقعاً عاشق هستید، پس به آن شخص اعتماد دارید. در برخی از مواقع حس حسادت در هر دو طرف رابطه طبیعی است، اما حسادت نباید بیش از حد باشد. وقتی او با دوستانش شب بیرون می رود یا با دخترها یا پسرهای دیگر صحبت می کند، دقت کنید و ببینید چه احساسی دارید؟ همچنین باید ببینید که آنها در برابر شما چه واکنشی نشان می دهند.
آزمایش اعتماد به این معنا نیست که شریک خود را تعقیب کنید. به عنوان مثال، شما نباید دختر یا پسر دیگری را بفرستید تا با آنها معاشقه کند تا ببیند آنها چه واکنشی نشان خواهند داد.
رابطه را عاقلانه مدیریت کنید.
در مورد احساساتتان با والدین خود صحبت کنید.
ممکن است در دوران نوجوانی احساس کنید که بزرگ و پخته شده اید، اما معمولاً والدینتان هنوز حرف های زیادی در زندگی برای شما دارند. صحبت کردن با آنها در مورد عشق نوجوانی ممکن است ناخوشایند به نظر برسد. اگر باور داشته باشید، که کمک های آنهامی تواند برای شما مفید باشد. والدین شما می توانند از روی تجربه صحبت کنند و با درک احساساتتان،شما را راهنمایی کنند.
گشاده رویی و برخورد خوب با آنها همچنین کمک می کند که در رابطه با شما بازتر و سازنده تر فکر کنند.
از والدین خود بپرسید که آیا می توانند زمانی را برای صحبت با شما اختصاص دهند. میتوانید چیزی مانند «من احساسات جدیدی را تجربه میکنم، و میخواهم توصیههای شما را بشنوم» به آنها بگویید.
همچنین می توانید بگویید “فکر می کنم دارم عاشق می شوم. آیا می توانید من را در این رابطه راهنمایی کنید؟»
برای عشق در دوران نوجوانی عجله نکنید.
کارها را به آرامی انجام دهید. ممکن است در دوران نوجوانی عاشق شده باشید، اما این بدان معنا نیست که دست و پای خود را گم کنید! برای تمایلات جنسی یا تعهد جدی به یکدیگر عجله نکنید. شما باید از عشق نوجوانی خود بدون فشار استرس لذت ببرید.
خط قرمز های خود را در رابطه تعیین کنید.
در مورد پایداری عشق در دوران نوجوانی فکر کنید. مرزهای خود در رابطه با عشقتان تعیین کنید. وقتی در نوجوانی عاشق می شوید باید بفهمید که در رابطه با چه چیزهایی مشکل دارید و از چه چیزی خوشتتان می آید. برای مثال، شما ممکن است با بوسیدن مشکل داشته باشید، اما با صحبت های عاشقانه مشکلی نداشته باشید. اگر شما و عشق تان عاشق یکدیگر هستید، باید بتوانید بدون تنش در مورد محدودیت های خود با یکدیگر گفتگو کنید. این کار در مورد عشق در نوجوانی ضروری است زیرا عشق شما میفهمد که چه کاری می توانند انجام دهند و چه کاری نمی توانند انجام دهند.
در رابطه پرتوقع نباشید.
از عشق نوجوانی خود انتظار زیادی نداشته باشید. عاشق بودن به معنای احترام گذاشتن به حریم کسی است که دوستش دارید. وقتی عشق زندگی تان سخت مطالعه می کند و برای رویاهایش تلاش می کند، باید خوشحال باشید. انتظار نداشته باشید که آنها 24 ساعته در کنار شما باشند یا کارهای بزرگتری نسبت به آنچه که شما انجام می دهید، انجام دهند. اگر واقعاً عاشق کسی هستید، حتما بهترین را برای او آرزو می کنید.
سوالات متداول
معایب عشق در نوجوان چیست؟
3 عیب بزرگ عاشق شدن در نوجوانان:1.) نوجوانان هنوز در حال یادگیری و کشف هویت خود هستند. 2.) نوجوانان مهارت های کافی برای کنترل استرس را ندارند. 3.) نوجوانان فاقد بلوغ کامل فکری و عاطفی هستند و نمی توانند احساسات خود را کنترل کنند. اما والدین آنقدر باید پخته رفتار کنند که نوجوان حس درک شدن کند.
آیا عاشق شدن در نوجوانان بد است؟
درگیر شدن در یک رابطه عاشقانه ناسالم می تواند آسیب جدی به سلامت روانی و جسمی، زندگی اجتماعی و تحصیلات نوجوان شما وارد کند. نوجوانانی که در یک رابطه، رها شدگی و شکست را تجربه می کنند، احتمال بیشتری دارد که مشروبات الکلی زیاد مصرف کنند، سیگار بکشند، دچار افسردگی شوند یا تمایل به خودکشی داشته باشند.
آسیب های شکست عشقی در دوران نوجوانی چیست؟
دلزدگی از جنس مخالف به دلیل ناکامی در عشق به وجود آمده در قلب آنها. تشدید بحران های مربوط به دوره رشدی نیز از دیگر تبعات منفی شکست عشقی نوجوانان است.
مشاوره عشق آویژه
در این مقاله مرکز مشاوره خانواده آویژه در خصوص چگونه عشق نوجوانی را مدیریت کنیم؟ نکاتی را بیان کردیم. اگر شما هم دیدگاه و نظراتی دارید و در این مقاله به آن پرداخته نشده است، از شما تقاضا داریم تا آن را در بخش دیدگاه های پست بنویسید تا دیگران هم از آن بهره ببرند و از سوی دیگر در مقاله دیگری در حیطه عشق در دوران نوجوانی به صورت اختصاصی به آن پرداخته شود.
برای نکات بیشتر در مورد عشق نوجوانی پایدار است؟؟، لطفاً با مرکز ما تماس بگیرید. ما خوشحال می شویم به شما کمک کنیم!
توصیه الان همه به همدیگر رل زدن و عاشق شدن و کراش زدن و … با کلی آسیب های توی سن نوجوانی آری ولی ازدواج واااااای نه کودک همسری
واقعا اگر نوجوون نیاز به رابطه با جنس مخالف داره چرا باید با کلی آسیب باشه و نمیشه با مشورت و مشاوره تن به یک رابطه دائمی مستحکم بده و ازدواج کنه
و اگر هم هنوز بچه است و نمیفهمه و عقلش نمیرسه بهتر نیست دور عشق و عاشقی رو خط بکشه و به فکر درس و کسب مهارت برای آینده اش باشه
این مشاوره و اطلاعات برای هدایت نوجوانان است یا برای منحرف کردن آنها .
بیشتر این عکس نوشته ها منحرف کننده است. مثلا می گوید شما باید بپذیرید که عشق و دوست داشتن به شما آسیب میزند ؟!!!!
من فکرمی کنم اینها در جهت اجرای طرح های فساد و فحشا در بین نوجوانان ایرانی و اجرای سند 2030 منتشر شده.
عشق باید طوری باشد که منتهی به ازدواج سالم بشود وگرنه از مواد مخدر برای نوجوانان خطرناک تر است.
سلام من ۱۶ سالمه عاشق دختر خالم شدم از بچگی که با هم بودم همه چی خوب اما الان یه سال گذاشته ۱۳ سالش شده همش میگ از من دور بمان زشته فلان اینطور چیزا آنقدر مذهبی شده ¿
سلام من 13سالمه و 3هفته است که عاشق یه دختر شدم که تو کلاس زبان باهاش آشنا شدم ولی از دو چیز می ترسم یک اینکه میترسم بهش بگم دو اینکه میترسم بگم و اون بره به مدیر آموزشگاه بگه بعد مدیر آموزشگاه به پدرم بگه واقعاً گیج شدم لطفاً راهنمایی کنید که بهش بگم یا نه که واقعاً جدن دارم میگم یک بار هم عاشق نشدم دوست دارم باهاش یه رابطه سالم برقرار کنم البته به خواهرام گفت اونا منو درک می کنن خواهرام ازدواج کردن ولی اونا منو درک می کنن که من تو سن نوجوانی هستم ولی به پدرم بگم ناراحت میشه لطفاً راهنمایی کنید که باید چی کار کنم ممنون
برو بگو عواقبشم در نظر نگیر شاید اگر بگه یه هفته مشکل پیش بیاد بعد درست میشه ولی نگی تا آخر عمر حسرت میخوری چرا نگفتی
سلام
من دختر 17ساله ام که عاشق شدم البته از 14سالگی که دیدمش عاشق شدم اوایل فکر میکردم عشق نیست تا اینکه همین چند وقت اخیر متوجه شدم که خود خود ناکس عشقه ❤
خلاصه بهش هم گفتم اما نمیدونم از فهمیدگیشه که کاری نمیکنه یا از بی عقلی…
واقعا دوست داشتم عشقی رو تجربه کنم که وقتی بگم دوست دارم اونم همینو بگه ولی حیف…!
حتی احساس و نظرش رو هم که پرسیدم گفت نمیدونم چه بگم 😑
من کلاس هفتم م پسرم من کلاس پنجم که بودم عاشق دختر رفیق دایم شدم اسم رفیق دایم محمده من خیلی با بابای دختره رفیقم چند باری با خانواده اومدن خونه دایم اینا من اونجا بودم ولی خیلی دختر رو دوست دارم از 2سال کوچیکه فقط مامانم میدونه دایم میگه ممد دوتا دختر داره یکسو بگیرم برات اونی من عاشقشم دختر بزرگشه دایم این حرفو زد داشت بال میزدم برم تو هوا به به دایم میگم نه عشق چیه اما دختر خیلی خیلی خوشگله گمونم ازم خوشش میاد یه چند روزیه بد رفتم توفکرش لطفاً بگید چیکار کنم
سلام من امسال میرم هفتم وقتی کلاس پنجم بودم عاشق دختری شدم که ازم 2الی3سال ازم کوچیکه تره پدرش با دایم رفیقه خونشون شیرازه یه چند باری اومدم خونه دایم اینا من دیدمش عاشق شدم امسال میره کلاس چهارم ما هم عید رفتیم خونشون من یه چند روزیه من رفتم توفکرش تمامه فکر پیش اونه گمونم دوسم داره چون حرفی میزنم یا چیزی میگم میخنده اومدن خونمون رفتیم پارک رفتن بازی اما من میگفتم نه زشت من برم بازی هی دختر دایم میفرستاد میگفت برو به علی بگو بیاد بازی منم دیدم اونجوری میگه رفتم بازی فرداش که میخواستم برن بهش می گفتم خداحافظ هی لبخند میزد یا میخندید 2ساله میخوامش یه بار دایم گفت اسم رفیقش محمد گفت ممد دوتا دختر داره ،دختر بزرگش که من عاشقشم میگفت دایم یکی از دختراشو برات بگیرم من هی خودمو میزم دوست نداشتن ولی الان خیلی تو. فکرشم چیکار کنم کمک کنید خیلی دختره رو دوست دارم .فقط به ماما نم گفتم کمک کنید لطفاً بگید چیکار کنم
سلام من 13 سالمه و کلاس بازیگری میرم یه همکلاسی دارم به اسم ستایش که اونم 13 سالشه و هم سنه منه من از ته دل عاشق اون هستم اما یه جورایی رو نمیشه برم بهش بگم که دوسش دارم خیلی دوست دارم بدونم اونم منو دوسم داره یا نه. اگه یه نفر تجربه این کارو داره لطفا بهم بگه که چطوری باید بهش بگم که دوسش دارم.
عزیزم منم یه پسر ۱۳ ساله هستم بایه دختره دوست شدم
سلام من یه دختر 13 سالم که اسمم …….من یه رل دارم که رفته سربازی البته آموزشه حالا من الان دارم از نبودنش دیوونه میشم همش صورت خوشکلش میاد جلو چشمام صداش تو ذهنم مرور میشه فقط انگار به بغضی تو گلوم گیر کرده انگار دارم افسردگی میگیرم
ای ماشاالله خداقلبوافریده که عشقتوپیداکنی درروز اخر که مردی اجاق کورنباشی اره بچه دوست داریم زن میخوایم چیکار
سلام من از 11 سالگی عاشق پسر خالم شدم و الان 14 سالمه احساس میکنم که اونم منو دوست دا چون بعضی وقتاخیلی باهام شوخی میکنه می خندونتم بعضی وقتا هم بهم میگه می خوای با موتورم یا با ماشینم بریم یکم بگردیم خلاصه اینطوریه دیگه اما اخلاقه با بقیه تند و خفن من این احساسمو به مادرم گفتم اونم بیشتر منو ناراحت کرد چون مادرم بهم گفت اون پسره بدردت نمیخوره فکر میکرد همونطور که با بقیه رفتار میکنه با منم همونطوری و منم میترسم که ازش بپرم دوسم داره یا نه یکی هم به خالم گفته بود برو واسه پسرت این دختره رو خواستگاری کن خیلی دختر خوبیه خالم هم بهش گفته بود وای نه این دختره رو من اصلا دوست ندارم واسه پسرم خواستگاری کنم منم با توجه به اوضاع خانواده و مخالفت هایی که شده بود دارم خودمو از پسره و خانوادش دور میکنم میرم به سمت پسر عموم که میشه دوست صمیمی پسر خالم تا خانواده خالمینا حسودیشون بشه که دختر به این خوبی ول کردن
البته اینم بگما پسر خالم اسمش حسینه قیافه خیلی قشنگی نداره هیکل خیلی قشنگی هم نداره و حتا بعضی وقتا از خودم میپرسم که من از چیه این پسر خوشم میاد ولی بازم دل دیگه به هر کی میخواد دل میبنده
لطفا بهم بگید کارم درسته یا نه
موتور؟ماشین؟
داش نگاه به حرفا کن داش نگاه گفته که اول باید اخلاقی که عشقت داره باید خوشت بیاد حالا چه بد چه خوب ایطوری عاشقی داش گلم .
داش گلم از من به شما نصیحت درسته بعضیا میگا عاشقی توی این سن الکیه یا مثلا میگن توی این سن عاشقی شرته فقط باید ۷یا۸رل یا دوست دختر داشته باشی ولی داش گلم تو که عاشق نشدی که اینو میگی داش گلم من با افتخار میگم که عاشق پسره اقوامون شدم داش گلم شما که میترسی باید اول جرعت داشته باشی بعد بگی من عاشق شدم این عاشقی نیس عاشقی یعنی تو باتمام رفتاره بدش هم هنوز دوستش داری !
من میگم که عاشقم اون جوری هم عاشقم که پسره هم سنه خودمه آره اینوری باید عاشق که بهش بگی اونم قبول کنه حتی من خونشون هم که رفتم بااینکه مم ناراحت بودم خوش حالم کرد .
آره داش اینجوری عاشق میشن
نمی دونم چی شد که ناراحتش کردم اما کاری کردم خوش حال شه من به انوانع یک دختره ۱۳ ساله کلاس هفتم میگم که عاشق پسره ۱۳ ساله شدم هم سنه خودم آره
هر وقت میبینمش نگاهم نمی کنه خیلی حالم گرفته میشه
ولی در آخر کاری میکنم که این کارو کنه .
آره داش ایجوری عاشق میشن که ازه ته دل هم اون ترو بت این اخلاق خودت دوست داشته باشه هم تو با اخلاقش خونه اش زندگیش که قیافه داره نداره وعزه مالیش خوبه بده پدر و مادر خوبن بدن اصلا خانوادش خوبه یانه آره تو باید با همه اینا سر کنی!
باید بدونی کیه ؟خانوادش کین ؟ تو وقتی عاشق شدی هیچ کدوم از اینها برات مهم نیی جز عشقت
اول داش برو داستان لیلی ک قریش یا مجنون رو بخوان بعد بگو من عاشقم
ووی با اون فرهنگ فکر کردم پسری داش گوللم
سلام بچه ها
قصه من با همه شما فرق میکنه
من ۱۴ سالمه و عاشق دختره خواهره زن داداشم شدم. اسمش بهاره ست
ما خونواده مذهبی هستیم و من با هیچ دختری تو رابطه نبودم ، من عادت ندارم تو صورت دخترا نگاه کنم اما این دختر خیلی خوشگله.
اما خوشگلی زیاد مهم نیست و اخلاق و باطن مهم تره ، که اون هم خوش اخلاقه هم مذهبی و خوب.
من از ۱۲ سالگی بهش علاقه پیدا کردم ولی تا الان بهش نگفتم ، اما الان میخوام بهش بگم چون دیگه طاقت ندارم.
شمارشو هم ندارم براش نامه نوشتم میخوام بهش بدم.
و اینکه بچه ها ، رل زدن و اینجور حرفا آخر عاقبت نداره
من بهاره رو بخاطر اینکه میخوام باهاش ازدواج کنم دوست دارم.
امیدوارم همه به عشقتون برسید.
عشقید😘🫡
نهههه نامه ندییییییی
اگه بدی بدبخت میشییییی
خواهری چیزی نداری شمارشو برات بگیره؟
تورو خدا نده من نگرانتم😐💔
ایشون راس میگه ممکنه بر علیهت استفاده کنه
منم دقیقا مثل تو هستم اصلا فکرم سمت رل و این چیزا نمیره عاشق دختر دوست بابام شدم دارم از استرس میمیرم من آدم شوخ و شادی هستم ولی دو سه روزه اعصاب خودمم ندارم توی یه کاروان مسافرتی هفته ی پیش که رفتیم شناختیمش سه روز پیش از سفر برگشتیم از اون روز حس میکنم افسردگی گرفتم نمیدونم چکار کنم میترسم به یکی بگم بگه تو بچه ای ۱۴ سالمه بعد بگه برو بابا بچه که عاشق نمیشه دیگه بهش فکر نکن از این حرف ها نزن.البته پس فردا یه جشن هست اونا هم میخوان بیان قراره ببینمش ولی دارم به عذاب بعد اون فکر میکنم که قراره دیگه نبینمش من اگه ده سال دیگه هم باهاش ازدواج کنم مشکلی ندارم فقط اینکه اگه با یه نفر دیگه ازدواج بکنه دیوونم میکنه من تا حالا دختر زیاد دیدم توی فامیل هم دختر خیلی زیاد هست حتی هم سن خودم ولی هیچوقت یه دختر رو اینجوری ندیده بودم که با دیدنش جای قلبمو حس کنم به تپش قلب بیفتم.در ضمن سه ماه ازم کوچیک تره .یه راه حل بهم بگید چهار روزه حالم بده
سلام دوستان
خواهش میکنم راهنماییم کنین
به هیچ کی نمیتونم بگم که یک دختر رو دوست دارم،هر وقت که فکرمیکنم یاد اون میوفتم،از درس و زندگی افتادم،مدرسه های ما از اول شهریور شروع شده و هر روز دارم افسرده تر میشم،نمیدونم چی کار کنم دست خودم نیست،ولی مشکل اینجاست که اون ۴ سال از من بزرگ تره و واقعا نمیتونم احساسم رو بهش بگم،من الان کلاس دهم هستم و اون دختر هم شاید باورتون نشه،مشاور منه،من تابهحال مشاور های متفاوتی داشتم ولی نمیدونم اخلاقیات و تفکراتی که داره دقیقا مثل منه،تقریبا هم یه چند ماهی هستش که علاقه مند شدم.میدونم که اینجور دوست داشتن غیرممکنه ولی کمکم کنین کنترلش کنم و سعی کنم حداقل در حد یک دوستی خوب بمونه طوری که من هم این چند سال رو راحت تر تموم کنم و از این دوران نوجوانی بیرون بیام…
واقعا دارم نابود میشم و ذهنم هر لحظه میره سمتش، لطفا راهنماییم کنین.باورتون نمیشه روزی که با مشاورم جلسه دارم خیلی شادم و بعد از جلسه ناراحت…
خسته نباشید.
سلام من یه دخترم ۱۲ سالم عاشقه پسر شودم که ۲ سال از خودم بزرگتر منو خیلی دوسش دارم بهش گفتم دوسش دارم گفت دوسم نداره
من می خواستم خودمو بکشم هنوز نگاهم می کنه می خوام بهش دوباره بهش بگم که چقدر دوسش دارم
چند نفر دیگه هم دوسم دارند ولی من اونو دوست دارم اسمش امیر
من انقدر باهاش خواطر دارم که نمی تونم فراموشش کنم
تازه فهمیدم عاشقه دوسم بود میخواست شماره ی دوستمو بگیر
من قلب شکست💔
مو فرفری قد بلند خوشتیپ کراش هم یه دخترا روش کراشند ولاتی خیلی خیلی دوسش دارم
هر شب خواطر رامو نو مورور میکنم
خواهرم تا شما اسم امیر را آوردین من فهمیدم دیگه این دنیا به دردت نمی خوره 😂
ارتباط با نامحرم دل را آلوده می کند و هیچ عبادتت خداوند را نخواهی داشت به فکر آخرتت باش
دقیقا
من دنبال یک دوست دختر میگردم من13 سالمه
این اتفاق برا ی منم افتاده دقیقا همینی ک ت میگی
سلام من 14 سالمه و الان 1 ساله عاشق پسر عمه دوستم شدم همش بهش فکر میکنم هر کاری میکنم نمیتونم فراموشش کنم
و اصلا درباره ی احساس اون نسبت به خودم نمیدونم از این موضوع دختر خاله ام و خواهرام و همون دوستم خبر دارن
سلام من عاشق یه دختر هم سن خودمم ولی چند تا دوس پسر داره دوستام میگند ولش کن ولی هر کار میکنم نمیتونم فراموشش کنم هر وقت میبینمش یه حس عجیبی دارم لطفا کمکم کنید ۱۵ سالمه
سلام وقتتون بخیر من یه پسر 17 سالم از5 سالگی عاشق دخترعموم شدم که یک سال از من کوچکتره الانم دیگه دارم دیوانه میشم باورتون نمیشه شایدم بهم بخندین اما من میگم7 سالم بود بار اول رفتیم مشهد اومدیم یه شیشه عطر حرم برای خودم خریدم اومدم بهش کادو دادم جلوی همه احساس میکنم که اونم به من علاقه داره اما مطمعن نیستم الانم میگم برم بهش بگم که عاشقشم اما میترسم بره به همه بگه دیگه اونوقت روم نمیشه توی صورت عموم و زن عموم نگاه کنم ترو خدا اگه میشه بگین چیکارکنم
نگو معلومه که نباید بگی وقتی میترسی عمو و زن عموت باهات بد شن.
اگه میخوای دختررو واقعا بدست بیاری درس بخون ، پولدار شو نمیدونم زندگیی بساز برای خودت که دختره با کمال میل بهت بله رو بگه. هر وقت تونستی مردی بشی واسه خودت یک آدم تحصیل کرده ی مفید که دستش تو جیب خودشه اون موقع برو پیشش و احساساتت و بهش بگو. تو که این همه صبر کردی ۳،۴ سال دیگم روش…
داداش اگه 12 ساله عاشقشی یه چند سال دیگه هم صبر کن برو خواستگاریش
حاجی باور نمیکنم از پنج سالگی مگه میشه
سلام من یه پسر ۱۴ ساله هستم
من هم از دختر خوشم میاد هم از پسر نمیدونم این یعنی چی لطفاً کمکم کنید
تو دیگه همجنسگرایی
Bisexuali چیز غیر طبیعی نیست
چقد اینجا عاشق داریم 😂
عار ولی من خدم ی حرفای دارم
من ی دخترم ۱۳ سالمه عاشق یع پسر شدم کع ۱۴ سالشه من روش کراش زدم اون فهمید رفت شمارمو گرفت بهم پی داد وقتی پی داده بود اصلا باور نمیکردم چون کلا همه دخترا میخاسن باهاش برلنن بعد پی داد و گف بیا برلیم من یع فاب دارم ریحانه گفت من نمیدم بهت تو لاس میزنی نصف کلاس اکس توعه من نمیخام این دختر هم ناراحت بشه دیگنمیزارم اینچیزا ولی دیگ بزور راضی شد این چیزا ما رل زدیم رفیقم میگف با همه رل میزنه و ۲ روز میمونه بعد کات میکنه اما ما ۴ ماه باهم هسیم و الان کع مدرسه شروع شدع رفتم مدرسه همه میشناسنش و واقعا بهم میگن تو کصخلی چرا با یه پسر لاشی رل زدی بعد رفتم بهش گفتم یجورایی میخام باهات کات کنم نمیشه حالا یه موضوعی هس هم نمیتونم اونم بگم بعد اون قبول نمیکنه میگه من بهت وابسته شدم تاحالا انقد یه دختر رو دوس نداشتم میگه اینو بفهم دیگ چرا نمیفهمی دوست دارم بعد حالا چون قبول نمیکنه من خاستم دیگ بهش پی ندم ج تماس هاشو ندم تا خدش بزاره بره چون نمیخاستم من ولش کنم بنظرتون کار خوبی کردم یا پیشنهادی دارین
چرا انقدر غلط املایی داری ؟
چون به جای درس خوندن فکر رل زدنن
مشاور ها آدم های با درکی هستند پس یواشکی بهش بگو اونوقت حتی اگر ازت خوشش نیاد با آرامش و بدون اینکه کسی بفهمه بهت میگه دوستت داره یا نه دوست عزیز تو کارت آسون تر از هر کسیه
(عجیبه که ۸۰درصد اوقات پسرا عاشق میشن)
(اینها رو بهت توصیه میکنم چون خودم روانشناس هستم)
درس نخونده رفته دنبال این جور چیزا،😂
سلام من ۱۳ سالمه و عاشق داداش دوستم ک ۲۵ سالشه شدم و نمیدونم ک اون هم منو میخاد یا ن اما وقتی میرم پیش دوستم و یا وقتی تو خیابون با موتور میره ی جوری نگاه میکنه و وقتی ک پیش دوستش هم هس باز هعی یه چی به دوستش میگه و یا لبخند میزنه و نگاه ام میکنه توروخدا بگید چیکار کنم دیگه خسته شدم راستی اینم بگم ک خیلی خوشگله ❤
سلام من یه پسره ۱۵ ساله هستم خیلی تنهام فقط میدونم به یه نفر نیاز دارم تا منو از تنهایی دربیاره ولی نمیدونم اون کیه راستش بیشتر موقع ها توی خونه هستم و بیرونم زیاد نمیرم به جز وقتایی که کلاس دارم و نمیدونم باید چی کار کنم واقعا این مسئله یه ساله که مغز من رو درگیر کرده به پدرو مادرم هم نمیتونم بگم هر وقت هم یه دختر میبینم روم نمیشه بهش نگاه کنم سریع دست پاچه میشم لطفاً راهنمایی کنید
دقیقا همچین حساس هایی رو منم دارم و راه حلشم نمیدونم🤦🏻♀️
من 13 ساله هست که عاشق پسر خالم شدم که فکر کنم 15 سال ازم بزرگ تر باشه بهم احترام میزاره من از 10 سالگی عاشقش هستم.
می خوام فراموشش کنم لطفا راهنماییم کنید
سلام ازمن به شما نصیحت عشق همش دروغه نه که همش دروغ شما الان همتون نوجونید بخصوص خودم که سیزده سالمه خودمم عاشق هر پسری که تو کوچمون میدیم میشدم اما فقط بگم که این عشق تو نوجوونیه مضخرف بدرد نمیخوره بهتره الان به پسرا فکر نکنید و سرتون تو درستون باشه بزار راستش رو بگم من خودم یه رل داشتم خاک تو سرم شه که گولشو خوردم همش با دخترا لاس میزد همسن خودم اخرشم دو روز از رابطمون نگذشته بوود که سر یه دختر باهام دعوا کرد بعد هی سراغم میمود هر فوشی که از دهنش در اومد بهم گفت اخرش فقط دو روز بود که من رابطمو باهاش شروع کردم چون به پسرا زیاد اعتماد نداشتم نه بهش شماره داده بودم اما یه بار همو دیدیم اما خونمون رو نمیدونه بعد باهم تو یه بازی باهم بازی میکردیم تو یه گروه بودیم و بیش از چند ماه همو میشناختیم و اینا بعد از بهم زدنمون دیگه به هیچ به پسری اعتماد نکردم بعد دو روز بعد تو همون بازی همو دیدیم و ازم عذرخواهی کرد و گفت خیلی از کارش پشیمونه منم گفتم تو هروقت که دوست داشتی باهام بهم میزنی و هرقت دوست داشتی دوباره رابطتو باهام شروع میکنی اررره من دیگه نه به تو و نه به پسر دیگه هم اعتماد نمیکنم و تمام و به خاطر اون سر عقل اومدم و دیگه هم خر هیچ پسری نشدم تا سرتون به جایی نخوده به هیچ پسری اعتماد نکنید
سلام من علیم یه پسر ۱۳ ساله یه یه سر و وزع معمولی داره تقریبا میشه بگم سر و وزم خوبه و شما به نظر من اینکه به هیچ پسری اعتماد نکنید اشتباه تو با اون پسری که بودی فقط یه پسر از چند میلیونه ایرانه ولی بعضی از پسرا واقعا عوضین و هیچ احساسی ندارن و من تورو درک میکنم خوددمم با یه دختر ۱۲ ساله که روم کراش داشت رل زدم و من خودم عاشقش بودم 💔 تا اینکه دیدم یه یروز شروع کرد به داد و بیداد منو همون روز بلاک کرد تا اینکه ۲ ماه بعد فهمیدم که با یکی دیگه رل زده 💔👥 و منم واقعا از لحاظ روحی نابود شدم ولی خب من نمیگم که هیچ دختری اعتماد نکنید ولی بعضی از دخترا هم واقعا عوضین ولی دخترا قلب های شکستنی دارن و اینو میدونم و به عنوان یه پسر دوس دارم که اگر کسی عاشقم بود و من هم عاشقش تا اخر عمر با هم مث دو مرغ عشق زندگی کنیم چون ما پسر ها هم قلب داریم میتونه بخاطر یه حرف یا یه اتفاق این قلبه بسکنه و زندگی یه دختر یا پسر نابود پسه
علی ۱۳ ساله
درک می کنم امابعضیا بدردنخورن مانیستیم من خودم مثل سگ کارمی کنم
هعی علی هعی دلم واسه علیه خودم تنگ شده14 سالمه امروز تولدمه دوست دارم پیداش کنم امما کلا هیچ چیزی ازش ندارم رلم بود عاشقشم دیوونشم اما اون ی غریبس
چقد داستانمون شبیه همه منم تو بازی عاشق یکی شدم هم گروهم نمیتونم از یادم ببرمش به خاطر ی دختر باهام بهم زد ضربه خیلی بدی خوردم.. علی اگه داری پیاممو میخونی باید بگم که خیلی ازت ممنون تو زندگی رو بهم یاد دادی الان فهمیدم که همه ی پسرا لاشین ی لاشی واقعی
سلام دخترجون اگه مامانت بفهمه بی چاره می شی گوشی بخر نادان
سلام من دوازده سال دارم برای تیزهوشان درس میخوندم کلاس هوش میرفتم
احسنت منم همینطور ولی نهمم
(پسرم) یک نفری رو داس دارم ک ازم ۷ _۸ ماه بزرگ ترع
خیلی میترسم ک باهاش حرف بزنم به دلیل اینکه بزرگتره
نظرتون چیه؟
قرار نیست به خاطر اینکه ازت بزرگتره سر زنش بشی اگر حسش مثل تو عشق باشه بی شک سن براش مهم نیست ، عشق سن و …. نمیشناسه . بهش بگو نزار توی دلت بمونه و پاس نابود بشی دو حالت داره یا پس زده میشی یا قبولت میکنه فقط بهش بگو از هیچی هم نترس یه چیزی که خیلی باید بهش دقت کنی اینکه خودت اعتماد به نفس داشته باشی به خودت ایمان داشته باش به خوب بودنت و زیبا بودنت ایمان داشته باش اعتماد به نفس خودتو حفظ کن و خب اگر با دختره صحبت میکنی برای فهمیدن احساساتش آروم آروم جلو برو دخترا زود وابسته میشن 🙂 اگر بهت وابسته شد یا فهمیدی عاشقته اذیتش نکن و به احساساتش آسیب نزن داداش . امیدوارم بهش برسی بهترین ها رو برات آرزو دارم داداش .
سلام
من عاشق دختر عمم هستم.
نوجوونم . یه شب یه خوابی دیدم که …
من و دختر عمم سر سفره عقد نشسته بودیم.
و اون به من جواب مثبت رو داد.
میشه بگین تعبیر این خواب چیه ؟
سلام یعنی اونم بهت بی علاقه نیست و اگر بری خواستگاریش ازدواجتون سر میگیره و انشالله جواب بله رو میده
سلام خدمت همه دوستان من ی پسر ۱۴ ساله پایین شهریم عاشق و دیوانه دختری شدم که در چت من را دوست دارد ولی در کوچه با من سرد است و عشق خود به منرو پنهان میکند
عشقش الکیه
یه مدت بهش بی محلی کن ببین نتیجش چی میشه
اینشالا بله رو میگه
سلام ۱۵ سالمه عاشق دختر فامیل شدم نمیتونم بگم حس بدی دارم و دارم خودم را به او نزدیک میکنم
من بچه بودم از اون شخص بدم می اومد الان عاشقش شدم
کار خدا رو ببین
من یه دخترم و ۱۳ سالمه و عاشق پسر عمه ی مامانم شدم که ۱۷،۱۸ سالشه و ما کلا خانواده مذهبی هستیم و منم یه دختر باحجاب
برا عید دیدنی که رفتیم خونشون اون اومد شیرینی بده و به من نگاه میکرد و تا من به اون نگاه کردم تند نگاش رو پایین کرد و من الان دارم دیوونه میشم و داییم که ۲۰ سالشه و اون پسر عمش میشه باهم میرن جلسه های قرآنی و وقتی میاد دنبال داییم و سوار موتور میشن من یواشکی نگا میکنم
دارم دیوونه میشم کمکم کنید
سلام من 13 سالمه عاشق پسر عمه ی مامانم شدم ولی اون 18 سالشه فقط 2 بار دیدمش یک بار کلاس پنجم که اون زل زده بود بهم یک بار هم ماه پیش فکر کنم اونم منو دوست داره ما کلا خانواده مذهبی هستیم منم یک دختر با حجاب
چقدر مثل همیم
آره
ولی من متاسفانه مریض شدم و اون هم از کربلا اومده بود که مامانش هم که عمه مامانم میسه رفتن ولی چون من و مامانم مریض بودیم نرفتیم و الان یه ماه میشه که ندیدمش کاش همه مون به اونی که میخوایم برسیم
عمه مامانم و مامانم خیلی باهم خوبن و شوخی و اینا دارن
بعد من خادم مسجد هستم و اونم خادم مردونه هست بعد اومده بودن تو زنونه میز ببرن تو مردونه بعد به من گفت میشه وسایل روی میز رو بردارید منم گفتم باشه و احوالپرسی عمه و اینا بعد رفتم پیش مامانم مامانم گفت دامادمو دیدی منم یعنی چی بعد مامانم گفت عمم گفته تو عروسشی و من با این جمله یکم اروم شدم و هربار که میبینمش به شدت اروم میشم حاضرم تمام چیز هامو بدم ولی با اون باشم
سلام من12سالمه عاشق یه دختر هم سن خودم شدم سه ساله روش کراشم خیلیم خوشتیپه الان تقریبا همه دوستام این قضیه رو میدونن منم نمیدونم چه جوری بهش بگم همچیم راجبش میدونم لطفا کمکم کنید به خدا خسته شدم از بس که فکر کرد
عشق چیز شیرینیه
خسته نباشی
باعرض سلام
صحبتی باشما خواهران وبرادران گرامی داشتم
من 13سالمه وعشق روتجربه کردم ببینید یه نصیحت از من به شما برادران عزیزم اگه دختری رو واقعاازته دل دوس داریدبرید مث مردبهش بگیدچون فک کنم دخترا ازپسرای خجالتی خوششون نمیادهمیشه بایه نفرباشید ولی بعضی ازپسرهافقط واسه عشق وحال وهیجان بادختران لطفا این کارو نکنید دخترا قلب لطیفی دارندشمابااین کار فقط قلبشونو میشکنید💔 حالابامشکل خودم از شما طلب راهنمیایی دارم من یه سال که دخترخالمودوس دارم یه بار توداشتم باهاش جرات وحقیقت بازی میکرد سوال ازاد نوشته بودیم افتاد روی پسرای فامیل روکسی کراشی فک کنم اونم منو دوس داره روش نمیکنه بگه چون منو بیشترازپسرای فامیل دوس داره ولی ترس از این دارم که پسر عمو هاش عاشقش نشن چون واقعا خوشگل موندم چه کنم من همچین ادمیم که تو خیابون ردمیشم یه دخترروبه روم باشه تو چشام زول بزنه از خجالت آب میشم نمیتونم تو چشای یه دختر مستقیم نگاکنم کامنتارو میخونم میگم خوش به حال شمادختراکه راحت به عشقتون میگید دوسش دارید😔🤝من نمیخوام دخترخالموازدست بدم چون این روزادخترغریبه شاید بخواد باهات کات کنه حداقل اینو میشناسم دوس ندارم بایکی دوس بشم بعددوستیمون پایدارنباشه واقعادرد سختیه💔لطفا راهنمیایی کنیدواقعاوابسته شم🖤
سلام جمله اولت خیلی خوب بود
میدونی چکارکن اول ببین دختر خالت دهنش لق نیس نمیره به همه بگه بعد اگه نبود اول قسم بده بعد بهش بگو چون به نظر من هر دختری ارزوشه یکی بهش بگه که دوسش داره من خودم یکیو دوس دارم و خیلی دلم میخواد بهم بگه که دوسم داره یا نه اون خیلی مغروره و اصلا حتی نگا هیچ دختری نمیکنه ولی وقتی منو میبینه دست و پاچه میشه و نگام میکنه اون میشه پسرعموی دختر عمه ی من من همیشه خونه ی عمم میبینمش و آرزومه که بهم بگه
سلام من 17سالمه عاشق یک دختر هستم خودم کلاس یازدهم و اون کلاس ششم اسمش نرجس و
از اولین بار که دیدم اش حدوداً کلاس ششم بودم عاشقش شدم و می خواهم صبر که اون یکم بزرگ تر بشه و باش ازدواج کنم اصلا هیچی برام مهم نیستش فقط خودش رو عشقه حاضر به خاطرش هر کاری رو هم بکنم
سلام من دخترم ۱۲ سالمه. عاشق یه پسر ۱۵ ساله شدم.شاید همه بشناسنش.علی طولابی.همون پسری که توی عصر جدید یه آهنگ خوند.لیلم لی رو خوند.نمیدونم چطوری.هیچ فامیلی هم باهم نداریم.اون توی لرستان زندگی میکنه من توی ایلام سرابله.هرکاری میکنم شمارشو پیدا نمی کنم.همیشه توی گوگل سرچ میکنم اسمشو و عکساشو نگا میکنم.یه دوسه روزه. هی آهنگ میزارم و گریه میکنم.نمیدونم چی کار کنم. توروخدا کمکم کنین.
خاک عالم تو سرت
اون بیاد تورو بگیره
من خودم همین الان عاشقتم شدم به مولااا😂😂😂
خدا بوت😂😋
سلام من پسر ۱۴ ساله هستم و عاشق یک دختر هم سن سال شدم شماره شو دارم ولی نمیتونم بهش پیام بدم
لطفا راهنماییم کنید
بیخیال ترس برو پیام بده مثلا میخواد چکارت کنه دختر که نیستی بترسی از مامان و بابات برو بگو شاید اونم ازت خوشش اومد
دمت گررررررررررررررررمممممممممم
لو بده چی به مامانش بگه
اگه به مامانش بگه برا خودش دردسر میشه اگه ازت خوشش بیاد که نمیگه اصن اگرم خوشش نیاد بش بگو به کسی نگو دیگه مزاحمت نمیشم اگه نگی که همش باید بش فک کنی و داغون شی از درس میفتی
داداش نترس عشقتو بهش صابت کن یا میگه نه یا میگه اره نترس
منم عاشق پسر کلاس ۳شدم خودمم ۱۳سالمه
۲ماهه عاشقشم
فهمیدی چیکار کنی به منم بگو
اصلا نترس یا میشه یا نمیشه
سلام من پسری ۱۴ ساله هستم و عاشق دختری هم سن و سال شدم شماره شو دارم ولی میترسم پیام بدم
لطفا راهنماییم کنید
داداش از چی میترسی من سو تا دوست دختر داشتم با هر سه کات کردم کجایی
الانم یه دونه دارم برو بابا راحت باش
حاجی پسرم ۱۴ عاشق. دختر خالم بودم ۱۳ سالش بود. رفتم بهش گفتم گفت من باتو رل نمیزنم رفت با پسر خالم رل زد منم رفتم به خالم گفتم دیه نزدیک هیچ پسری نمیشه و بعد اون یه چن روزیه همسایه جدید دارم یه دختر دارن همسن خودم شاید ۱ سال کوچیکتر یا بزرگ تر عاشقش شدم بعضیا به عشق در نگاه اول اعتقاد ندارید ولی من دارم ۱ روز نمیشع نبینمش روم کراشه فک کنم یبار درشون قفل شد رفتم. واسش باز کردم همش نگام میکرد. یبار تو راه پله میخاست بیفته گرفتمش همش نگاه میکنه واقعا نمیدونم چجوری بگم بهش
داداش هالیوود این جور نتونست نویسندگی فیلماش رو انجام بده جوووون
از کجا داش میافتاد ؟ حالا
وجدانن
اوفیش چ صحنه ای گرفتیش😂
سلام من یک پسر 14ساله ام عاشق دختر عمم شدم نمیدونم من و دوست داره یانه ولی من دیوانه اونم چطوری بهش بگم که دوستش دارم اون خونش یک شهره دیگه ی و هرساله چند بار میان اینجا لطفاً بهم بگید چطوری بهش بگم دوستش دارم
از نظر من ازدواج فامیلی درست نیست
بلهدرستنیستامااگرهردویآنهاعاشقهمباشمدچی:/
منخودمدخترم15سالمهعاشقپسرخالمشدماون18سالشهاونممنودوسدارهخیلیباهامراحتهمثلبچهآدماومدگفتدوستدارمتمام/:
میگمیعنیمامانوباباهامونهمازاینقضیهخبردارنقرارهترتیبخواستگاریروبدنتقریبااگهخدابخوادماهبعدمیعنی5مردادمیانخواستگاری:)شماپسرابایدراحتباشیدوبهمادختراراحتبگیدکهدوسمونداریدیانه
اره ولا بچت فلج می شه
تو خیلی گوه می خوری
من از وقتی یادم میاد عاشق پسر عمم یه بارم تو ی بازی جرعت حقیقت ازم پرسید تو خوانواده عاشق کدوم پسری من گفتم خودش افتاد به من و من کردن
فقط غریبه😈
من ۱۰سالمه و پسرم عاشق یه دختر شدم همسایمونه شمارشو دارم اما نمیتونم بهش پیام بدم هر بار که میبینمش غمگین میشم لطفاً کمکم کنید لطفا
لطفا غمگین نشو پسرگلم شما توهم عشق زدی برو شیرتو بنوش
من ده سالم بود فکرم این بود که مثل مسی بشم تو حالا عاشق شدی
حدودا ۱۳ سالم بود اونموقع حس عجیبی به یکی از پسرای فامیلمون داشتم تا اینکه چند ماه بعد کار پدرش افتاد تهران رفیق صمیمی داداش و پسرخالم بود تا اینکه چند ماه بعد از رفتنش از پسرخالم شنیدم که یکیو دوست داره داغون شدم دستام پر از جای تیغ بود مهراب گوش میدادم و افسردگی گرفته بودم اصلا از اتاق بیرون نمی رفتم شبا تا شیش صبح بیدار میموندم دست خودم نبود تا اینکه با هزار بدبختی بعد دو سال فراموشش کردم تا یه شب تو خیابون باز دیدمش روز از نو روزی از نو به هردری زدم تا الان ولی هیچ فایده ای نداره چیکار کنم سه سال گذشته ؟
داستان من چقدر شبیه تویه
من تو پونزده سالگی عاشق نوه ی عمم شدم درسام که بیس بود شد هفده تا که میخواستم فراموشش کنم باز میومد مهمونی روانمو به هم میریخ و بد حالم بد شد حقیقتا اونم هی نخ میداد مثلا هر دفه میومد میگف به خواهرم داداشت چه نقاشی هایی توی چندروز من نبودم کشیده یا مثلا داعم درباره من سوال میپرسید منم فک میکردم خبریه الان من شونزده سالمه و او سیزده و نیم سال بعدن که من بزرگ تر شدم و او بزرگ تر شد دیدم با این سنش با پسر خاله ای که ازش یکسال بزرگتره میخوابه با شلوارک میاد تو خیابون و من خوشم نیومد از این کاراش حالا فقط به این نتیجه رسیدم که برم خدمت و بعدشم سریع ازدواج کنم در ضمن یکی دیگه از چیزهایی که منو بهش علاقه مند کرد اینبود که یواشکی تو محمونی فالگوش واستاده بودم زهرارو برای من نشون کردن ببخشید سرتونو به درد آوردم
من دخترم و ۱۳ سالمه و عاشق پسر عمه ی مامانم که ۱۷ سالشه و نمی دونم چیکار کنم
اونا مذهبی هستن منم دختر باحجاب و مذهبی ام دارم دیوونه میشم
وقتی واسه عید دیدنی رفته بودیم خونشون اومد شیرینی بده به من نگاه میکرد و تا من نگاش کردم خیلی تند نگاش رو پایین انداخت
تروخدا کمکم کنین
منry هستم
من پسرم عاشق دختر عمو م شدم اون اولاش من و دوست داشت اما فعلا دیگه من و دوست نداره از ش پرسیدم که من و دوست داره یانه اول می گفت اره
و بعدش می گفت نه
فراموش کن یادت نره این حس تورو له می کنه و پاشو زندگی کن چون تو نمی دونی اون چجور شخصیتی داره تو اونو نمیشناسی کامل نمیدونی چه جور شخصیتی داره ممکن رفتاری داشته باشه که تو از اون رفتار متنفری آدما عیباشونو جار نمي زنن احساسات تو نوجوانی دروغ
سلام من یک پسر ۱۶ ساله هستم راستش یک دختری هست که من او را ۳ سال میشناسم دختر دوست مامانم هستش و ما باهم چند باری برنامه داشتیم و ولی فقط دوست بودیم تا آنجا که الان دیگه می خواهم با او صمیمی شوم دختره از من دو سال بزرگتره .ولی نمیدونم از کجا شروع کنم تا او هم به من علاقه پیدا کند . من خیلی دوستش دارم با هم میانه ی خوبی داریم ولی من نمی دونم که او هم من را دوست دارد یا نه ولی کمی به من علاقه نشان میدهد . خلاصه این که چطور می توانم او را جذب خدم کنم
میتونی به او کادو بخری و سورپرایز کنی دختره رو
برو براش گردن بند و دستبند و النگو طلا بخر بهش بده عزیز جان
سلام رفیق وارد رابطه نشی بهتره چرا بخاطر اینکه دو سال ازت بزرگتره و همدیگرو درک نمیکنید و حداقل تو رو جای برادرش میدونه و توی فامیل باهات مخالفت میشه سر اینکه ۲ سال بزرگتره بهترین کار این خودت رو گول نزنی
به نظر من که هیچ ربطی به سن نداره من خودم عاشق یک پسرم که از من ۱ سال کوچکتر هست
دقیقا
سلام منم عاشق پسر دایی شدم اون از من ۳ سال بزرگه من ۱۱سالم هست ۴ ساله میشناسم مش تو ی ساختمان زندگی میکنیم اول باهاش دعوا کردم الان آشتی کردیم نمیتونم چجوری بهش بگم لطفا راهنمایی کنین
نمیخواد جذب خودت کرنیش دوسال ازت بزرگ تر
میتونی اون رو به شام در رستوران دعوت کنی و غذا ی مورد علاقش را سفارش بدی
من ۱۸ سالمه ۳ سال هست عاشق یک دختر شدم. نمیتونم با هیچ کلمه ای بیان کنم .
از غذا از خاب افتادم از کار هم همینطور .
همشه به فکرشم. دیگه نمیتونم خودم رو نگر دارم
خب نگر ندار برو بهش بگو خودتو خلاص کن هر چی شد شد
هعی خدا بنظرم تو وضعیت عاشقی پسرا راحت ترن چون میتونن برن خواستگاری و راحت به خونواده بگن خودمم پسرم
نفرین به سبک حضرت مولانا
تا بداند که شب ما به چه سان می گذرد
غم عشقش ده و عشقش ده و بسیارش ده
سلام یه سوال دخترا بیشتر توی چند سالگی عاشق میشن ؟
گزینه ۱ . ۱۱
گزینه ۲ . ۱۲
گزینه ۳ . ۱۳
گزینه ۴ .۱۴
کدوم یکی ؟
۲
هیچ کدام .🤣
احتمالا ۲
گزینه ۳
از گزینه ۲ شروع میشه
4
😁 3
هر ۴ تا ولی فکر کنم ۲و۳
۱۱
۲
سلام من ۱۴ سالمه و عاشق دختر عمه ام شدم یه نشانه هایی میگه اونم منو دوست داره …
با من خیلی حال میکنه و تا حالا به خودم همچین چیزی نگفته…
میخواست رابطه من و پسر عموم رو بهم بزنه که بهم زد. از پرسیدم که چرا این کارو کردی گفت من نمیخوام تو با اون دوست باشی .
۱. (میخواست به من نزدیکتر بشه ؟)
تازه اگه من یه دوست دختر دیگه داشته باشم و اگر بفهمه که دارم (در زمان حال ندارم) میاد منو میکُشه … خلاصه که خیلی دوستش دارم. الان داستان من و دختر عمم یه جورایی مثل مِرینِت و آدرین توی فیلم دختر کفشدوزکی هست.
اینم نگفتم که دختر عمم بهترین دوستم هست.
پسر عموم پیام میده من دوستی تو و دختر عمه را بهم میزنم میخوام به دختر عمه ام بگم حرفشو باور نکنه.
بهش قول دادم که دیگه سمت پسر عموم نَرَم.
قبلا توی واتساپ باهم چت میکردیم پسر عمه ی چیزم اومد و به همه گفت… الان دختر عمم فقط پیام های منو سین میکنه و جواب نمیده.
نمیدونم ما دوتا به هم میرسیم یا نه !
من که آرزو دارم هرچه زودتر به هم برسیم.
لطفا کمکم کنین که چجوری بهش بگم دوستش دارم.
خوب دخترا عاشق اینن که پسر مورد نظرشونو ازیت کنن و این خیلی عادیه و اگه میخوای دلشون به دست بیاری مستقیم بهش بگو که دوستش داری شاید سکوت کنه ولی اسم اون سکوت رضایته ولی اگه دادو بیداد راه انداخت بازم دوستت داره اینو بدون ولی اگه دوستت نداشته باشه خودت کمکم ولکنش میشی و تمام
ممنون از کمکت
میخوام بهش بگم.
با اینکه فقط 14 سالت افرین به عرضت که میخوای بری حرف دلتو بدون ترس بگی به عشقت خیلی ها عرضشو ندارن
واقعا ایولا
شاید توی همین
نوجوانی به هم دیگه رسیدیم
خدا را چه
دیدی ؟
خیلی به کارتون نگاه میکنی ها
دهنت بوی شیر میده
کلت بوی قرمه سبزی
هیچوقت به عشق نو جوانی اعتماد نکن
خاموش میشی ؟ یا خاموشت کنم ؟
چه عاشقه خوشم اومد بزن دهنش😂😂😂
سلام من یه پسرم 15 سالمه.2 سال پیش عاشق یه دختری شدم که 3 سال ازم بزرگتره.اسمشم مهساس 18 سالشه امسالم کنکور داره.خیلی دوسش دارم ولی میترسم اگه بهش بگم داداشاش بفهمن.یه داداش 22 ساله داره و یه داداش 11 ساله.
خانواده مذهبی هم هستن.هر موقع میبینمش داره میره جایی یا تازه برگشته خونه.یک بارم تعقیبش کردم تا آخر خیابون که داداشش اومد تهدیدم کرد که اگه یکبار دیگه دوروبر خواهرش بپلکم پوستمو میکنه.چجوری بهش بگم؟هر موقع میبینمش قلبم میاد تو دهنم احساس میکنم قلبم میخواد وایسه.
داداش دو تا داره تهدیدت هم کردن خانوادشم مذهبیه ۳ سال هم ازت بزرگ تره به نظرت بهتر نیست بیخیالش بشی؟
سلام من یه پسرم 15 سالمه.2 سال پیش عاشق یه دختری شدم که 3 سال ازم بزرگتره.اسمشم مهساس 18 سالشه امسالم کنکور داره.خیلی دوسش دارم ولی میترسم اگه بهش بگم داداشاش بفهمن.یه داداش 22 ساله داره و یه داداش 11 ساله.
خانواده مذهبی هم هستن.هر موقع میبینمش داره میره جایی یا تازه برگشته خونه.یک بارم تعقیبش کردم تا آخر خیابون که داداشش اومد تهدیدم کرد که اگه یکبار دیگه دوروبر خواهرش بپلکم پوستمو میکنه.چجوری بهش بگم.هر موقع میبینمش قلبم میاد تو دهنم احساس میکنم قلبم میخواد وایسه.
سلام من کلاس نهمم…رفتم کلاس ریاضی که مختلطه،عاشق یه دختری شدم ولی نمیدونم چجوری بهش بگم میخوام یه جوری بهش بگم که شر نشه و نره به معلم ریاضی آموزشگاهه بگه و اونم به بابام زنگ بزنه تروخدا بهم بگین چجوری بهش بگم خیلی دوسش دارم
ببند و از دور عاشقش باش این کاریع که منم میکنم
خوب از نظر من ادم نباید عاشق کسی از خودش بزرگتر بشه
منظورم پسر ها هست
اما ما دختر ها باید عاشق از خودمون بزرگتر بشیم
با هات کاملا مخالفم!
عشق اختیاری نیست
منم کاملا مخالفم . چه ربطی داره به دختر و پسری
ملت همه عاشق😂🤣
اره والا
سلام
من ی دخترم
و بهت پیشنهاد میکنم
که تا باهاش روبه رو میشی توی چشاش نگاه کن
خودتو جذاب کن
ببین اون بیشتر لباس های لش خلاصه خفن دوست داره یا مجلسی اون لباسو بپوش
وقتی میری سر کلاس اگه میدونی معلمت چی میخواد درس بده از قبل چند از نکات مهمه اون درس رو از قبل توی گوگل سرج کن و وقتی معلم پرسید کسی بلده تو جواب بده
البته اگه دلبر جونت از بچه درس خون خوشش اومد .
سعی کن عاشق خودت بکنیش
نه بهش بگی ممکنه بهش بگی دردسر درست شه
اما ببین داخل روبیکا بلاگر چیزی داره
بعد باید مطمئن سی که باکسی نیست
و چجوری خانواده ی داره
یا مثلاً اگه بلاگر داشته باشه میتونی با ی اسم دیگه یا اسم خودتو بهش که فی کنی بعد بری جلو
راستی اگه میتونی داخل گوگل درباره ی چطوری مخ دختر رو بزنی میتونی سرج کنی
امیدوارم توی کارت موفق باشی
بای بای
برای چی باید شر بشه عشقم میخوان زنجیر بکشن 🤦♂️
سلام من 14سالمه
نمیدونم یه حسی دارم انگار ناراحتم به یه کسی نیاز دارم که باهاش صحبت کنم . درد و دل کنم
نمیدونم تو خواب یا واقعیت دنبال یه دخترم نمیدونم کیه
انگار ناراحتم
بعد مدرسه تقریبا دختر هم سنم هست ولی نمیدونم چی بگم به مامان بابام هم نمیتونم بگم بهترین دوستم هم همینطور
شکل و قیافم هم بد نیست بیشتر دخترا میان نزدیکم از قصد خیلی نگام میکنن ولی خودم نمیتونم
دارم دیوونه میشم به یه فرد خاصی نیاز دارم…
توفه کی بودی تو خو به یکی از دخترا پا بده دیگه اما دختری که کنارت باشه و درکت کنه نه اینکه ترکت کنه درسته من دخترم اما واقعا بعضی پسرا خیلی عوضی هستن دخترا هم همین طور من که نمیدونم ترک کردن چجوره اما دوستام که ترک شدن خیلی داغون شدن و بخاطر اینکه دیدم دوستام تک شدناز پسرا بدم میاد چون خیلی دو رو هستن تا یه دختر خوشگل تر از قبلی میبینه میخواد بره با اون خوب دیگه وقتتو نگیرم ولی اگه خواستی با یکی باشه دنبال زات خوب باش نه چهره خوب🍷
بچه ها خودتون رو درگیر این مسائل نکنید.
من خودم 14 سالمه و واقعا عاشق یکی از دخترای فامیلمون شدم اما اصلا بهش نمیگم و فقط سعی میکنم اعتماد خودش و خانوادش رو به دست بیارم تا در آینده باهاش ازدواج کنم.
اینم بدونید رل زدن و اینجور کارا عاقبت نداره
فقط عاشق یه نفر بشید تا در آینده باهاش ازدواج کنید.
موفق باشید😘
آقا میگن حرف راستو بچه میزنه 🍷😁
👏
منم دخترم ۱۴ سالمه
ولی یه چیز عجیب درمورد من وجود داره!
من از همه پسر ها بدم میاد
حتی از داداشم ! همیشه راجب راه هایی که میشه کشتتش فکر میکنم:/
ولی عجیبه که هر دختری رو میبینم روش کراش میزنم!
یکیشون هست اصن شبا حتی خوابشو میبینم! فاطمه اسمشه
من خودمم آدم جلفی نیستم مذهبی چادر میزنم
اما خیلی دوستش دارم و وحشتناک هم خوشگله
چشمای قهوه ای ، چال های گونه ، مژه های پرپشت ، پوست بسیار سفید
همش با خودم آرزو میکردم پسر بودم و بزرگ میشدم باهاش ازدواج میکردم
دوست دارم مذهبی به قرآن مال کجایی
درسته داداش منم دقیقا همسن خودتم و عاشق یکی از دخترای فامیل شدم
کسخلی شاید تا اونموقعه ازدواج کرد
من هم همین طور شدم و پدرش را هر جا میبینم احوال پرسی میکنم 🤣
سلام من 16 سالمه عاشق دختر عمومم
اما به خاطر شریاط خانواده به هیچکس هیچی نمیتونم بگم و واقعا اذیتم میکنه
واقعا چه کار کنم ؟
منم ۱۴ ساله دخترم عاشق ابوالفضل احمدی تو برنامه ستاره ساز شدم هر ثانیه دارم بهش فکر میکنم اگه کسی در موردش اطلاعاتی داره مثل پیج اینستا یا چیزهای دیگه ای بهم بده ممنون بچه ها
عزیزان
من خیلی با نوجوونا در ارتباطم هم در مدرسه هم در جاهای دیگه.
این تغییرات و حس عاشقی و علاقه به خاطر مقتضای سن که ناشی از
تغییر هورمون
احساس عدم درک توسط خانواده
و سریال های خانگی هست.
واقعیتی که وجود داره اینه که با گذشت زمان خودتون به این مسائل میخندید و شاید خدایی ناکرده پشیمون بشید.
اما چیزی که هست اینه همیشه و همیشه شما دخترا از این روابط و احساسات تسیب خیلی بیشتری می بینید.
و تا زمانی که شما و پسرا شرایط ازدواج و کار و… رو ندارید دلیلی برای عاشق شدن نیست.
بله دوست داشتن شرط لازم ازدواج هست اما شرط کافی ای نیست.
همونطور که اونهایی که طلاق گرفتن و الان حاضرن همدیگه رو بکشن یه روزی عاشق و دلباخته ی هم بودن.
سعی کنید با منطق انتخاب کنید و با عشق زندگی کنید.
دوست داشتن های دوره ی نوجوونی و رفاقت با عشق انتخاب کردن و با منطق زندگی کردن هست که اصلا نتیجه ی مطلوبی نداره و متاسفانه به طلاق میکشه.
سعی کنید حریم ها رو حفظ کنید هر چیزی رو تماشا نکنید و از هیجانات احساسی دور باشید ، ورزش کنید ، مطالعه علمی داشته باشید تا ان شاءالله از این آسیب های شکست عشقی و…. به دور باشید و در آینده با موقعیت های بهتر مسیر عشق و زندگی رو طی کنید و برای اینکه فرد موفقی باشید تلاش کنید.
سلام همین اتفاق برای من هم افتاده وراه کارش این که بهش نگو وقتی که اون 14 سالش شد بگو و توی این سال باهاش بازی کن ولی باهاش در میون نزار که عاشقتم وتو سن 14 سالگی بهش بگو
سلام من دختری ۱۶ ساله هستم .
در روستایی زندگی میکنیم که در اصفهان است
پارسال . تابستان . ماه خرداد
رفته بودم پارک . یک پسری ۸ سال از من بزرگتر به اسم مهدی . دور و برم تاب میخورد. رفتم بهش گفتم حرف حسابت چیه ؟
گفت از من خوشش میاد .
منم شمارمو بهش ندادم . بهش گفتم تو شمارتو بده…
شمارشو داد بهم .
بعد یه هفته گذشت بعدش بهش پیام دادم .
و ارتباط دوستی ما در فضای مجازی شروع شد .
بعد خلاصه گذشت و گذشت . تا رسیدیم به ماه آذر
پسره ۶ ماه با من دوست بود .
بعدش ۵ آذر کات کردیم .
رفت به همه گفت
گفت من با این دوست بودم. به پسر خالم گفت . و به دوستام هم گفت .
بعد من اون روزی که پسره رفت غمگین شدم تا حالا .
و از ۵ آذر تا حالا ، من آنقدر غمگینم . که آهنگ های مهراب درکم میکنه .
من هنوزم دوستش دارم .
ولی اون دیگه اصلا به من فکرم نمیکنه .
الان ۶ ماهه از این ماجرا میگذره
ولی من هنوز بهش فکر میکنم .
هر وقت میرم پارک یادش میوفتم .
الان چند روز پیش رفتم پارک .
اون هم پارک بود . نگام میکرد خیلی .
نمیدونم این نگاهش یعنی چی ؟
خلاصه . من هنوز دوستش دارم . 😔😔
چرا واقعا بعضی از پسرا اینجوری هستند احساسات یه دختر براشان مهم نیست من خودم به عنوان یک پسر اگه رو عاشق کسی بشوم دوست دارم تا اخر عمرم کنارم باشه و بهش محبت کنم❤️❤️
منم واسم این اتفاق افتاد چند ساله الکی ببخاطر بعضی خودمون رو اذیت نکیم بیا زندگی منو از نو شزوع کنیم
ببین اون نگاهش از عشق نبوده اون حتمن تو این شیش ماه با یکی رل زده شک نکن
یعنی اونم هنوز تورا دوست دارد
از خودم بابت رد کزدن قلبم و له کردنش متنفرم ولی راهی جز این ندارم…😔
سلام من دخترم ۱۷ سالمه بیشتر از ۶ ماهه بهاش رلم یعنی بودم..۲۱ سالشه..
اوایل همینطوری پیش میرفتیم من ادم رابطه نیستم و خودمو مجبور کردم ک تجربه کنم نمیدونم یه حسایی تجربه کردم ک ازشون میترسم و فرار میکنم.. بعد ی مدت حس کردم دارم وابسته میشم چون از اول ب خودم قول دادم ک جدی نگیرم و هیچی نباید پیش بیاد اما اینطور نشد. از حسای جدیدیم ترسیدم و دوماه پیش بهش گفتم بهم بزنیم من نمیتونم ادامه بدم خیلی باهام سعی کرد.. دوماهه ما فقط جدال داریم اون هی مهربونی میکنه درکم میکنه و میگه حق دارم ولی من باز هی میگم بره..بابت رفتارایی ک باهاش کردم از خودم بدم میاد هی میگمش عاشقم نباشه .درست بعد این همه وقت شبی که بهم گفتم من عاشقتم بهش گفتم عاشقم نباشه و بره و من بدردش نمیخورم و…
نمیدونم چمه کلی حرف دارم و نمیدونم کدومو بزنم.. همش ازش فرار میکنم تا کمی محبت کنه من گند میزنم و تلخی میکنم تو این دوماه برادر دوقلوش کلی سعی کرد راضیم کنه و رابطمون رو درست کنه ولی یچیزی مانعم میشه… من دلی دوسش دارم ولی عقلم بخاطر خیلی دلایل ردش میکنه. اون همیشه مهربونه عصبی میشه ساکت میشه حرفس نمیزنه یوقت ناراحت نشم از درداش نمیگه خیلی کم ..خیلی خود داره و هیچ وقت بهم بی احترامی نکرده .. رابطمون عجیبه اصلا شکل بقیه نیست و من از این بابت راضیم.
هیچوت بهم نگفته عکس بده یا اصلا تلفنی حرف نزدیم یا برام وویس نگرفته ولی یکی دوبار کوتاه تلفنی حرف زد..
منم همیشه عکسامو هروقت دلم خواست دیر ب دیر حجابی میفرستم و حدودمون رو رعایت میکنیم هیچ وقت ازهمدیگه چیزی نخواستیم چ عادی چ غیر عادی. خط قرمز داریم و هیچوقت سک،،،س چت نکردیم و شوخیامون در حد تعادله و بعد تمومش میکنیم…
اما تو این دوماه خیلی عوض شده از وقتی بهش گفتم من دیگه رابطه رو نمیخوام خیلی پریشون شده ناراحته و غصه میخوره ب معنای واقعی با یسری جواب و حرفام دلشو شکستم و هیچی بهم نگفت هیچووووت هیچی نگفت بجز اینکه گفت من نمیدونم چرا اینجوری میکنی ولی درکت میکنم نمیدونم چرا فکر میکنی دوستت ندارم…
من دوسش دارم و باهاش ارومم و برام شیرینه ولی یچیزی نمیذاره دل بدلش بدم نمیدونم شاید میترسم بزرگ بشم و عاشق بودن و رابطه داشتن هم جزو بزرگ شدنه…یا شایدم بخاطر خانوادم میترسم من خیلی سخت دارم بابت رشته پزشکی و دانشکاه تهران تلاش میکنم و اونا از خیلی چیزا بخاطر درسم دورم کزدن .رابطم مخفیانست و و این فرار کردنم نصفش بخاطر خانوادمه و زحمتاشون .نمیخوام این رابطه مانع پیشرفتم بشه یا بخاطرش خانوادمو شرمنده کنه
خیلیی اعصابم داغونه و حالمو نمیفهمم و فقط سفت گارد گرفتم نمیدونم چیکار کنم
اون مستقله تنها زندگی میکنه خانوادشو بجز برادرش ازدست داده ازم دوره ی شهره دیگست و من از این موضوع ناراحتم و نمیخوام عاشقش بشم تفاوتای فرهنگی و سبکمون زیاده ولی میگه درستش میکنم خودم یادمیگیرم مذهبی میشم اون حتی دینش مسیحیه… اگر این احساسات ضدونقیضم نبودن من واقعا مشکلی نداشام و با جون و دل کمکش میکردم درست بشه و زندکی خوب و گرمی رو بسازه .اون کسی رو نداشته ک یادش بده خانواده درست و حسابی نداشته و جز پول بهش هیچی نرسیده ..واقعا ب خیلی چیزا فکر کردم مغزم اتیشه ..من از رابطه با جنس مخالف متنفرم و ادم متعهد و معتقدیم ولی سر یه شب فضولی پام کشیده شد و رفتم سمتش. اگر ادمی باشه میخوام شوهرم باشه بخودشم بارها گفتم و خودشو شوهرم میدونست تا این دوماه… انا اینجوری الکی ک نمیشه شوهرم بدونه خودشه..من برا خودم ارزش قائلم و میدونم الان نه این راهشه نه وقتشه ک من وارد روابط بشم . ب هیچی اطمینان ندارم برای همین کشیدم کنار یا دلخوش نمیکنم.از افکار و نیتش خبرم ندارم. بابت افکار خودم و باورهام به هیچی اعتماد ندارم.اگه میگفت دوست دارم تو دلم ب خودم تلقین میکردم جدی نیست بابا الکی نیست که برا خودش میگه..
وعده ای نداده ولی میگفت باید فلان چیزمو بخاطر خانوادت عوض کنم وقتی میام خواستگاری…
اما من هیچوقت ب حرفاش امیدوار نشدم و اعتماد نکردم که الکی خودمو درگیر نکنم. محتاط و اینده نگر رفتار کردم همیشه. میترسم و دارم دیوونه میشم از دردی ک تو سینمه.. هرشب شاهد ناراحتیشم از طرف کارش تحت فشاره منم شدم قوز بالاقوز براش.. داداشش میگه سخت نگیر دوستت داره از وقتی باهاته فرق کرده اون باتو یجور دیگست .. میگه حروم نکن خودتو ب دلت نباز بعدا پشیمون نشی خلاصه ک داداشش روانشناسه و کلی سعی کرد انا من رو یه حرف نه موندم..
کمکم کنید لطفا😭❤️🔥
وای واقعا درکت میکنم ❤️❤️
فقط می تونم بگم خیلی خوب حست رو انتقال دادی شاید برای اینه که از ته دلت بوده من خودم توی این یک سال و نیمی که به درد عاشقی دچار شدم تا حالا نتونستم آنقدر خوب دربارش حرف بزنم.
شرمندم که نمی تونم کمکت کنم….
ولی یک چیزی رو میدونم برای خوشبخت بودن دل باید خوش باشه
به قول بزرگی که ازش پرسیدن کجا خوشه
گفت:هر جا که دل خوشه
سلام من پسر ۱۱ ساله هستم عاشق دختر دوست مادرم هستم که ۱۰ سالشه خواهرم این مسئله رو میدونه بازی وقتا قایموشک بازی میکنیم بهم میگه بیا باهم چشم بزاریم ولی برادرام میان بازیو خراب می کنن من فکر می کنم میخاد بهم بگه دوست دارم این حرفا نمیدونم چیکار کنم عکساشو می گیرم می بوسم مامانم این مسئله رو میدونه کمکم کنید خواهش میکنم
سلام خیلی دوست دارم بدونم آخرش چی شد میشه برام بگید درستون رو خوندید ؟ چکار کردید البته ببخشید درکتون میکنم حالتون بده اگر دوست داشتید و مشکلی نبود به سوالم پاسخ بدید
این در نظر بگیر اون حتی دینشم با تو فرق داره تو اونو از نزدیکم ندیدی قرار نزاشتی واقعا تو شرایط حضوری نبودی اون پشت گوشی بوده فک کنم اینطور که تو میگی به نظرم کات کن تموم شه این عذاب چون اگه قبولش کنی کلی سختی پیش روته از کجا معلوم بعد ازدواج نزد زیر همه وعده هاش اون می خواد اعقاید ۲۱ سالشو به خواطر تو تغییر بده چرا عقیدشه کم چیزی نیس فک کن به این اگه ام شرایطو قبول می کنی با سختیای بعدش که ممکن رخ بده روبه رو شی بهش بگو اگه دوسم داره صبر کن تا من به هدفم برسم کمکم کن که به هدفم برسم بعدش درموردش جدی تر تصمیم بگیر زندگیت پیچیده تر از پیچیده در آینده اگه اون آدم انتخاب کنی خواهد شد
خواستم بگم همتون خیلی احمقین😂🗿
علاوه بر اینکه انسان ها لیاقت دوست داشته شدن ندارن واژه عشق یک کلمه دروغین که فقط افرادی که زیاد داستان های دیزنی رو خوندن منتظرن با عشق حقیقشون تو یه قصر زندگی کنن.
آخه کدوم الکلی واقعا به عشق اعتقاد داره💀💸
چرا تو منی ناموسن از شر گفتناتون در مورد غشق خندم میگیره😂
دس خوش
تو واقعا با بقیه فرق داری
امیدوارم در آینده به عشقت برسی
راستی ی نصیحت از من فکر کن خواهرتم باید درس هاتو خوب بخونی که آینده شاغل باشی
چون این دوره زمونه هیچ کس با ادم بی کار ازدواج نمی کنه
حالا چه دختر باشه یا پسر
اما پسر مهم تره
و پسری هم که شاغل باشه با دختر بی کار ازدواج نمی کنه
شاید هم تا چند مدت یا چند سال دیگه عاشق ی کی دیگه شدی
چون بیشتر این عاشق های نوجوان بخاطر سن بلوغه
اما من به عشق اول ایمان دارم
دادش جون سعی کن اون طوری که خانوادش میخوان باشی
امیدوارم موفق باشی
بای بای
طرز فکرت اشتباهه عشق وجود داره البته نه عشق های این دوره زمونه و رل زدن و …
واقعا دمت گرم🤣🤣
توی هیئت باهاش اشنا شدم روم نمیشه احساسم رو به اون بگم . تازه تنهام نیست پیش دوستاش یا پیش بابام.
نه اصلا تویی که احساس و قلب نداری
انگار قلبت یخ زده
سلام. من نوجوانی 14ساله ام که 7سال است عاشق یک دختری شده ام ولی نمی توانم این عشق را به پدرومادرم بگویم و چار فشار روانی زیادی هستم.
من در این سال ها تلاش زیادی کرده ام تا خودم را به او ثابت کنم اما او دختر سخت پسندی است و این رابطه یک طرفه مانده است.
سلام. من یک نوجوان 14 ساله هستم و سال است که عاشق دختری شده ام
سلام من 11 سالمه و دخترم.سه بار عاشق شده بودم و خلاصه خیلی اذیتم می کرد ولی چون درس و مدرسه داشتم فراموش کردم الانم که بهش فکر میکنم میبینم اصلا دوسش ندارم اینا رو بزاریم کنار ما یک گروه مذهبی داریم که دختر ها و پسر ها مخلوط هستیم از یک شهرستان که مدرسه ای ابتدایی در داخل اون شهرستانی الان ما داخلش زندگی می کنیم هست معروفه حالا یکی مخصوص دخترا مدرسه ی پسرونه هم داره با همون اسم شهرستان ما تصمیم داره بچه های این دوتا مدرسه رو جمع کنه گروه مذهبی داریم .جلسه داشتیم تمام دخترا پسرا رفتیم یه پسری دیدم هم سن و سال من بود حالا دیدمش و بقیه ماجرا…. داره عذابم میده حالا جلسه بعد باید ببینمش راهنمایی کنید.
سلام من پسری ۱۳ ساله هستم حدود ۵ ماه پیش عاشق دختر همسایه مون شدم بعد از ۱ ماه خودمو مصمم کردم رفتم بهش گفتم خیلی خوشحال شد گفت که خودشم نسبت من همین حسو داره از اون روز به بعد دیگه باهم خیلی اخت شدیم حتی به هم لب هم میدادیم تا دوهفته پیش که داشتن و دارن از اینجا میرن من خیلی ناراحتم چه کار کنم
سلام لطفا به من کمک کنید من سه ساله عاشق پسره پسر عموی بابام شدم هر کسی دیگه ای به جای من بودم عاشقش میشد آخه تو درسش که شاگرد اول مهربونش که حد نداره من ۱۲ سالمه و عشقم ۱۴ من نمی دونم که اونم منو دوست داره یا نه ولی یه روز رفته بودیم خونه مادر بزرگم اونم اومده بود هر بار که صداش میکردم میگفت جان همیشه یواشکی نگام میکنه به نظرتان منو دوست داره یا نه
لطفا خودتو اذیت نکن با ادم های دیگه هم میتونی زنرگی کنی
خوب صد درصد دوست داره
سلام اسمم محمد ۱۴ سالمه تقریبا یه سالی میشه که عاشق یکی شدم بعد اولای سال که دوسش داشتم به خواهرم گفت روی برادرت کراشم بعد از یکسال از دوستش خواهش کردم بره از بپرسه که کیو دوس داره دوستش رفت بعد به دوستش گفته اون مثل دوست منه
بچه ها تاحالا به این فکر کردید که اصن حاجی به طرف بگید و اوکی شه و ….. ولی تازه باید به پدر و مادرتون بگید که خیییییلی سخته. تازه من بدبخت رو یکی کراشم که خارجیه و نمیشناسیم همو خو این خیلی مسخره انقد ناجوره وضع همش تو ذهنمه والپیپر و اینام شده ولی خو همش باد هواس دست خودم نیست شاید بهم بخندید ولی عاشقشم لااقل یکیتون که گفت عاشق یکی که تو انیمه هست شده میدونه واقعی نیس ولی من چس کنم که واقعیه ولی دوره و منو نمیشناسه. به فرض بغل دستم بود مثلا همسایه. باز روم نمیشد بهش بگم. حالا چه غلطی کنم از ذهنم بره این لعنتی جذاب
سلام من ۱۴ سالمه و در کلاس زبان عاشقه یک پسره شدم خیلی دوستش دارم هر ثانیه بهش فکر می کنم ولی کلاسامون جدا شد وقتی با هم حرف می زنیم قلبم تند تند میزنه همیشه با من راحت حرف می زنهو راحت و مهم تر از اون لبخند میزنه
دوست دارم بهش پیشنهاد بدم ولی نمی تونم می ترسم کمکم کنید
عشق دروغ است پسرا فقت پیش از ازدواج. انجوریه بعد ازواج کلا تغیر میکونه و کم توجو میشه این اتفاق برای منم پیش آمده بود خیلی باحاش زوق داشتم عاشیقش بودم ولی بعد یگ سال ازدواج کردیم و بچه دار شودیم الان یگ پسر شیش ماهه دارم ولی حمسرم خیلی بیتوجوهی میکونه اصلا یگ ادم دیگه شده بنظرم عشق اصلا روغ هست 😴
درکت میکنم ولی بهش بگو من اگه یک بار میشد باهاش صحبت کنم قطعا حرفه دلمو میزنم تو عاشقی باید دلت دریا باشه
ممنون از این مطلب کاربردی
نمیدونم در آینده به کسی که توی نوجوانی دوستش دارم میرسم یا نه…
فراموشش میکنی و قراره زندگیتو خودت بسازی تو برای خوشحالی نیازی ب کسی نداری همه بخاطر خودشون میان سمتت 😑🤌
من 1۳ سالمه، از پسر دختر عموی مامانم خوشم میاد… اونم همسنمه ولی چهار ماه ازم بزرگتره، دیر به دیر میبینمش من از جاهای شلوغ خوشم نمیاد اما بخاطر اون هر موقعی که مراسمی هست میرم ولی اون هربار نمیاد شاید بیشتر از ده هزار بار شده باشه ولی بازم من میرم…
وضعش خوبه ولی من عاشق پولش نشدم حتی خواهرم بهم میگه چیش برات جزابه؟ هیچ نکته منفی برام نداره یا شاید من نمی بینم..
از طرفی یه پسر خاله ام داره که اونم همین نسبت رو باهام داره (پسر دختر عموی مامانمه)دوسال ازم بزرگتره،
اما این رو برخلاف اون یکی بیشتر میبینم تقریبا باهاش بزرگ شدم مثلا در هفته یا ماه میبینمش اما اون یکی حتی به سال هم میرسه،پیش پسر خالم وحتی خواهرم میگم ازش بدم میاد و متنفرم ازش، اما بهش حس دارم…
اونی که دیر به دیر میبینم پیش من خجالتیع البته خجالتی ام نه معذبه و همیشه بهم خیره میشه اما هر بار از خودم میپرسم ببین شاید دوست نداره؟ هر کاری که کنه و حتی محبت هم من فکر میکنم دوستم نداره یبار دختر خالم که خونشون خیلی دوره رفته بود خونشون هی بهش زنگ میزدم و از حد نگذریم حسادت میکردم بهش آخه سال به سالم نمیاد اینجا ولی تونست بره خونشون بعد منی که اینجام نمیرم🙄، بعدش بهم گفت دیوونه من که میدونم تو دوستش داری پس چرا بم حسادت میکنی!؟ میگفتم دست خودم نیست آخه نمیتونم ببینم کسی کنارش باشه حتی توو اونم گفت بهت حق میدم راستی همین دختر خالم، قبلا عا هر دوتا رو دوست داشته، اما الان میگه نه بعد من میگم امکان نداره هنوز یه حسی داری، نمیدونم چکار کنم، زودتر ببینمشون، خداااا،….. و اونی هم که همیشه میبینمش سعی میکنه اذیتم کنه و گیر میده بهم، برای همین میگم دوستم نداره و.. خواهرم میگه اتفاقا معمولا وقتی پسری به دختر گیر میده و اذیت میکنه یعنی دوستش دارع ولی من بازم مطمئن نیستم و شک دارم…
خلاصه بین این دوتا گیر کردممم 😬.
بچه ای به خدا من تجربش کردم دقیقا مثل تو بود فقط عیدا میدیمش شمارش ب ی بدبختی پیدا کردم پیامش دادم کلی بخاطرش حالم بد بود افسردگی شدید گرفتم هروز گریه خود زنی افت تحصیلی از همه بدم میومد صبح تا شب بهش فکر میکردم تولدشو تنهایی میگرفتمو تاصبح گریه میکردم ولی اون حتا نمی دونست من انقدر عاشقشم ولی الان بعد دوسال دوس داشتنش دیگه بهش فکرم نمیکنم و الان خیلی خوشحالم ک تونستم از فکرش دربیام این چیزا برا هیچ کس نون و اب نمیشه دا تمام لحضه هایی ک تو توی فکرشی اون داره ب یکی دیگه فکر میکنه خلاصه ک عشق تو نوجوانی چیز قشنگی نیست اینو منی ک کلی بعدش عوض شدم دارم میگم
من هم داستان مشابه تو را در ۱۳ ساله گی سپری کردم. و الان ۱۸ سالمه. جالبه بدونید که الان عاشق همون پسر خاله ام هستم که بهم گیر میداد و اذیتم میکرد. و اون هم عاشقمه و الان سه ماهه که باهمیم.
اون پسر خجالتیه هم پسر عمویم بود و یک سال پیش بهم گفت که دوستم داره ولی دیگه خیلی دیر شده بود. چون من بیشتر با پسر خالم بودم یک حس وابستگی بهش پیدا کرده بودم که بعضی اوقات به هر بهانه می خواستم با او باشم. ولی الان اون حس وابستگی تبدیل به عشق شده.
و جالب اینجاست اون پسر خالم هنوزم اذیتم میکنه و الان میفهمم که اون با اذیت کردن ابراز علاقه میکنه.
من هم عاشق پسرخالمم اون۱۳سالشه من ۱۲سالمه میترسم بهش بگم که دوسش دارم به خالم بگه بین دوراهی گیر کردم چون همش سعی میکنم فراموشش کنم ولی نمیتونم درضمن وقتی میان خونمون مثلا یه چیز رو من اشتباه میگم بعد اون بلند میگه ومیخنده دیونست دیگه نمیشه کاریش کرد لطفاً کمکم کنی پسر خاله ای که اصلا فکرشو نمیکردم یه روز عاشقش بشم. دوستام بهم میگن بهش حستو بگو ولی دو دلم اگه بره به مامانش بگه چی توروخدا کمکم کنید ممنون
دمت گرم بابا تو دیگه کی هستی خواهر
تو چقدر درکت بلاست خجالت بکش بجای اینکه مرهم شید نمک میشید
درسته نوشته هاتو نخوندم زیاد بود ولی بی خیال شین سنگین تره درسته نمیشه به کسی که عاشقشی فکر نکنی ولی بی خیال از زندگی لذت ببر
من 12 سالمه عاشق چیزی شدم که توی این دنیا نیست یعنی که یه جور انیمه هست هالا هرهر به من بخندید که چقدر اسکله من واقعا درگیرشم هر لحظه تو مغذ ام هست
سلام منم وقتی همسن شما بودم عاشق آسترید در انیمیشن اژدها سواران بودم خیلیم درگیرش بودم میرفتم بیرون باش حرف میزدم تو تصوراتم . همه ی رازهامو بهش میگفتم . بعد ها دیگه اما کم کم برطرف شد . پس نگران نباش عزیزم
راست میگی منم همین جوریم آخه چیکار کنم
عب نداره بزرگ تر که شدی املات بهتر شد فکرتم باز تر میشه
ممنون که خنده به لب هایمان هدیه کردی 🗿💀🤲🏻
برو بخواب
اشکال نداره داداش عاشق همون بمون خیلی فکری قوی داری دمت گرم بدون هیچ تمسخری گفتم
تا تجربه نکنی نمیفهمی ولی من میگمش🙂🤚
عشق از نظر من وجود نداره کلمه عشق تشکیل میشه از فکری ک انسان و تصوراتی ک از شخصی توی ذهنش میسازه و هروز خودش رو وادار ب فکردن ب اون شخص میکنه و کم کم ب این افکار عادت میکنه و فکردن میشه کار همیشه مغز و ما فکر می کنیم عاشقیم ..
فکر میکردم عاشقم!
اما ی روز بعد دوسال ک شبانه روزم شده بود فکر بهش ..چطوری بش بگمو این حرفا .
ی پسر رو دیدم ک احساس کردم من میتونم این یکی رو هم دوس داشته باشم!!
حتا بیشتر از اونی ک فکر میکردم همه دنیام هست ..
از این جا فهمیدم عشق وجود نداره ..
اگر دوست دارید همدمی رو داشته باشید کسی رو انتخاب کنید ک انقدر اخلاقش باشما جور باشه ک اگر فردا خوشکل ترش بود مثل من نشید😂
خلاصه ک از هر دافی داف تر هست و هر خوبی خوب تر
این عشقای پوچتون هم با فکر نکردن بهش از بین میره
هرچی ازش داری پاک کن شماره وووو
خودش فراموش میشه به مولا وقتی فراموش شد به خودت و کار هایی ک براش کردی میخندی یا حالا ببین کی گفتم..
کامنتم هست مال دوسال پیش الان میخونمش خندم میگیره
وابسته نشید دایا نشید
طنز گفتم ولی واقعیت بودا🤚
مشتی حق ترین چیزی ک میتونستم بخونم🖤🚬😂
یس یس
حق جونی کنید بابا عشق کیلویی چند
نایس نایس
اصلا عشق مزخرف ترین چیزیه ک میشد تجربه کرد🙄🐒
قشنگ بود هعی
حققققق
سلام من یه دخترم ۱۷ ساله از همکلاسیم خوشم میاد میشه بگید چیکار کنم؟
اول ببین چجوریه هموفوبیک نیست یا چه میدونم ازش غیر مستقیم گرایششو بپرس و اگر همه چی اوکی بود پیشنهاد بده لهش ولی مطمین باش که حست بهش واقعیه
سلام من 1۶ سالمه و از یه سال پیش عاشق دختر عمم شدم که از خودم بزرگ تره فکر کنم پدرم هم می خواست اون دختر رو برام بگیره خودم فکر می کنم دختره هم عاشقهمه هر وقت میومد خونمون استرس میگرفتم و نمی تونستم حرف بزنم بعد وقتی آروم می شدم من میرفتم که باهم حرف بزنیم تا چند ماه پیش بهش پیام دادم اما جوابمو نمی داد منم هی پیام میدادم خیلی دوسش داشتم تا آخرش جوابمو داد ولی بهم گفت که دیگه بهم زنگ نزن تو حتی ارزش نداری که بهت پیام بدم بعد به پدرم زنگ زد بنظرتون من چیکار کنم اما خیلی استفاده کرد چون میگن پسر فلانی به دختره پیام دادو ولشم نمی کرد اما هنوزم خیلی دوسش دارم
سلام من عاشق دختری شدم اونم فکنم بهم حس داره چون هروقت از جلوش رد شدم خندید و به دوستش گفته که شمارمو بگیره بنظرتون عاشقمه یا نه
میتونه عاشقت باشه ولی دخترا خیلی سعی میکنن احساساتشون را مخفی کنن بنابراین خیلی مطمئن نباش چون اینقدر واضح شماره میخواد اینا
سلام دوستان . کمک میخوام . قول میدم هیچ کس باهاش روبه رو نشده ولی نظرتون رو لطفا بگید
من پسرم ۱۹ ساله ام و یه رل ۱۶ ساله دارم که یه سال و نیمه رابطه داریم . چند ماه اول حضوری بود ولی بعدش رفتن یه شهر دیگه و مجازی ادامه دادیم . خیلی همو دوس داریم و عاشق همیم . ولی رلم امروز اومد گفت کات ابدی میده و دیگه نمیخواد رل داشته باشه . میگفت خیلی دوسم داره و ایندم واسش مهمه ولی دیگه نمیخواد رل بزنه و فقط در اینده تنها جنس مخالفی که باهاش باشه شوهرشه . من حاضرم جونمو واسش بدم و اونم دوسم داره و حتی توی عید عید خوش بودیم ولی چند روز دور بودیم و بعد چند روز اومد گفت کات و امروزم رفت
چیکار کنم ؟ گفتم اوکی تا تعطیلات برو دهنتو آروم من بعد باز میام سراغت گفت نیا و دیگه رل نمیخوام و …
لطفا نظر بدید چیکار کنم . تو تابستون باز برم سراغش ؟ چون تابستون به بعد دیگه میشه حضوری دیدش . چیکار کنم . دوسم داره واقعا ؟ در آینده میخواد منو ؟
سلام یه دختر وقتی میگه میخوام با سوهرم باشم و اینکه میدونی دوست داره منظورش اینه بیا خاستگاری و واسم تلاش کن تا بهم برسیم..
عجله نکن بزار تا خودش بهت پیام بده یا حرف بزنه
باید بری خاستگاری
چ دختر با حیایی
آفرین بهش آفرین
معلومه به حق رسیده…
سلام
من نمی دونم چرا اینقدر زود عاشق شدم خجالت می کشم بگم.
بگزریم، من عاشق پسر عمم شدم که ۱ سال ازم بزرگ تره
خیلی دوست دارم به اون بگم و نمیترسم جواب منفی بده از این می ترسم که مسخرم کنه بعد ابروم رو جلوی همه ی فامیل ببره آخه بنزرم سنم کمه
یکی بگه چیکار کنم 😥😥😥
تو دختری باید سن از پسره کم باشه
سلام منم پسری همستم 14 ساله و یک ساله عاشق دختر همسایه شدم و احساس میکنم اونم بهم حس داره ولی دارن از اینجا می ن منم خیلی داغون شدم چیکار کنم 😣😣
ای لعنت بر عشق زود گذر
که امد خراب مان کرد و رفت 😣😣😣😣
باید ب بزرگترا بگی و اوناهم برات نشونش کنن اینجوری بدست آوردش اسونه
باش
بچه ایی؟
آخه منم 15 سالمه از 13 سالگی با یکیم ولی انقدر احمق نیستم
واقعا ببخشید ولی وقتی هیچی بینتون نبوده چطور؟؟
و لانگدیسنگ هم هس
هم درد من منم عاشق پسر عمم شدم ولی ۳ سال ازم بزرگتره میترسم بهش پیام بدم بگم ک دوستش دارم چون اگه بگم وقتی اونو ببینم نمیتونم تو چشش نگاه کنم😥
خوب ت چشش نگاه نکن
سلام منم عاشق شدم نمیتوانم چی جوری بهش شماره خوده بدم من عاشق دختره مدرسه؟شودم 15سالمه میترمسم حرف های زشت بهم نزنه
سلام منم عاشق یه دختری بودم که اشنامون بود بعد خیلی روک بهش گفتم دوسش دارم ولی اون از یکی دیگه خوشش میومد الانم تو رو بهش بگو
سلام من ۱۵ سالمه خرداد سال پیش با پسری آشنا شدم که دو سال ازم بزرگ تر بود. باهم رفیق شدیم. همیشه باهم حرف میزدیم و شبو روزمون باهم بود. بهم حال خوبی میداد . توی درسام کمکم میکرد و واقعا درکم میکرد. خیییلی مهربون بود باهام♥️ میدونین وقتایی که نبود خیلی کسل و گرفته بودم ؛و همه ی این احساساتو میزاشتم پای اینکه رفیقیم و منم خب بهش عادت کردم. بعد یه مدت مجبور شدیم حرف نزنیم ؛ چن ماه گذشت و دیگه نتونستم تحمل کنم. باز رفتم سراغش
الان چن روزیه باهم حرف میزنیم و بهم میگف بهش وابسته شدم و برام خوب نیس؛دیگه نباید حرف بزنیم و… . نمیتونم تحمل کنم که بره. شبو روزم شده گریه و بدحالی
میدونین، نمیتونم بهش بگم چقدر برام با ارزشه✨💔و دوسش دارم .
قبلنا وقتی راجب دخترای دیگه که باهاشون حرف زده صحبت میکرد ، حسودیم میشد و ناراحت میشدم
ولی الان که راجب اینا میگه دلم میخواد خودمو بکشم. همش به این فکر میکنم چرا نمیتونم بهت بگم دوستت دارم ، عاشقتم ، منم ببین💔
لطفا بهم کمک کنید. واقعا به کمک نیاز دارم
عزیزم باهاش درمیون بزار
شاید اونم بتو این حسو داشته باشه و منتظر توباشع که پیش قدم شی
بهرحال ازش شناخت داری شاید غرورش بیشز حده
ولی بهش بگو حداقل از دردت کم میشه
خواهر من رابطه ی بی تعهد همین میشه اگه. شما. رو بخواد بهش بگین ازتون خواستگاری کنه
آبجی به نظر من بزار تابستون برو پیداش کن و پهش بگو اگه هم نمیتونی توی فضای کجازی مثل اینستاگرام تلگرام یا چه میدونم توییتر بهش بگو.منم هم سن توام 15 سالمه.
سلام.
من این رو می خواستم این رو بگم که فکر نکنید مثلاً یک دختر راحت تر میتونه بگه یا حتی پسر راحت تر شرایط در دو حالت برابره تا زمانی که مشکلی باشه
دقیقا نمیدونم چرا بعضیا فک میکنن شرایط جنس مخالف راحت تره چون مثلا دختره یا پسره🤷♂️
سلام من ۱۵ سالمه نمیدونم چجوری برم بهش بگم دوسش دارم من ی دخترم ک محدودیت های زیادی دارم نمیدونم چی کار کنم اصلا نمیدونم چطور بفهمم دوس دختر داره یا ن
مشکل من و تو یکی ای خواهر گلم
منم همینطور بزور خودمو راضی کردم که برم بهش بگم وقتی گفتم گفت که تو مثل خواهرمی تازه اون پسر داییم بود😥
به صورت غیر مستقیم ازش بپرسید
چجوری غیر مستقیم بپرسیم خب؟
مثلا تویه جمعی که نشستید بحث جرعت حقیقت رو بیارید وسط و ازش بپرسید یا نظرشو راجبه عشق و ازدواج منم همین کارو با کراشم کردم و فهمیدم که اونم بهم حس داره الانم شیش ماهه که رلمه 🤩🤩🤩🤤🤤
باوه داش چجوری آخه خیلی سخته بمولا من یکی دارم شیت میشم
سلام من یه پسر 14ساله هستم که خیلی وقته عاشق دختر عموم شدم اون ۱ سال از من کوچیکتره ولی اون منو دوست نداره بهم اهميت نمیده من الان یه چند وقتیه میخام خودکشی کنم رفیقام نزاشتن کسی میدونه باید چیکار کنم آخه اون منو دوست نداره
سلام من یه خانم ۴۰ ساله هستم، وقتی ۱۳ سالم بود عاشق این بودم که بشینم انیمیشن ببینم و بستنی بخورم و با همکلاسیام بازی کنم.. البته دخترای همسن من بعضیاشونم دوست پسر داشتن ولی چون خانواده ی من،منو زیاد کنترل میکردن من شرایط نداشتم و دنیای من با اونا فرق میکرد.. اگر اون دخترو دوست داری باید به اون فرصت بدی که بزرگتر بشه …
این ها همه مربوط به سنتونه
من حتی در سن بالا تری عاشق شدم
ولی دیدم ما به هم نمیخوریم
اینطوری این موضوع رو متوجه شدم که وقتی خواستم با مادرم درمیون بزارم دیدم هیچ دلیلی برای قانع کردن خانواده م برای رابطه باهاش ندارم
هر چیزی که مربوط به اون بود رو از گوشیم پاک کردم هرر چیزی ..
بعد از شش ماه درد کمتر شد
تا اینکه الان به خودم افتخار میکنم که فرصت های بهتر برای اینده م رو نسوزوندم
الان با پسری آشنا شدم با خانواده عالی و شرایط عالی که از اینده م مطمئن هستم
درسته که اون عشق اتشینی که بار اول داشتم رو حس نمیکنم اما ارامش دارم در ارامش عاشقشم در اطمینان دوسش دارم
وجودش برای من با ارزشه چون در کنارش میتونم به درسام برسم
از خدا بخواید هر چی به صلاحتونه اتفاق بیوفته حتی اگر مدتی رو در درد به سر ببرید
براتون ارزوی عشق واقعی و حقیقی رو دارم دوستان من درکتون میکنم خیلی سخته 🫂
اما سعی کنید برای خودتون وقت بزارید و بیشتر خودتون رو دوست داشته باشید و اگر توانتون برای تحمل درد کم شد حتما از یک مشاور کمک بگیرید،مجبور نیستید تنهایی این مسیر رو طی کنید
👌👌
شما الان سنی نداری که بخوای برای عشق خودکشی کنی
البته هرکی تو هر سنی باشه برای هر مشکلی هم که باشه نباید همچین فکری کنه
ی چیزی اگه بخوام بگم اینه که…
حضرت زینب سلام الله روز عاشورا همه زندگیشو از دست داد
امام حسین علیه السلام
بچهاش.ووو
به شدت سختی کشید
ولی صبور بود
به نظرم از حضرت زینب سلام الله کمک بگیرید
و بخواید بهتون صبر بده و این هوس رو از دلت پاک کنه
تا زمانی که وقتش برسه
از خدا و اهلبیت کمک بگیر بی جواب نمیمونید
یا علی علیه السلام
شما خیلی احساساتی هستین واقعا
من 15 سالمه اون محلی ک زندگی میکنم پر دخترای همسنمه
ولی من نگا نمیندازم علاقه ای هم ندارم
مرد باید وقتی راه میره جلو نا محرم سرشو پایین بندازه
سلام من چرا به جنس مخالف حسی ندارم نکه لزبین باشم
تو یه دو بار پورن ببینی کارت حله
افرین پسر اینو خب گفتی
داری اشتباه میکنی همیشه توی میلانتون سرتو بالا نگه دار و به دور دست خیره شو هیچ موقع هم خیلی با دخترا چشم تو چشم نشو بد برداشت میکنن فقط یه مقدار جدی باش که دخترا جرعت نکن بهت تیکه بندازن ولی با غرور روی زمین راه نرو که زمین زندست میندازت تا ابروت بره همین و حواست به نگاه های دخترا باش ممکنه اونی که داره نگاهت میکنه عاشقت باشه وقتی یکی داره نگاهت میکنه باهاش چشم تو چشم شو اگه زود نگاهشو گرفت که هیچی ولی که یه مقدار طولش داد بد گرفت هواشو داشته باش ممکنه دلش خواسته باشتت بعد هیچ موقع نگاه جنسی نداشته باش که اینو زنا و دخترا خیلی خوب و زود تشخیص میکن مگر کلا,توی باغ نباشه
سلام من ۱۴ سالمه دوستم بهم دختر خالش رو معرفی کرد ولی به دلایلی که نمیتونستم با هاش کنار بیام بدون اینکه خبر دار شه محبتش رو از سرم بیرون کردم.
ازاون موقع زندگیم سرد شده، بی هدف شده
به نظر شما چی کار کنم
سلام من پسری ۱۳ ساله هستم و تقریبا از ۱۱ سالگی عاشق دخترداییم شدم
هیچکس بهتر از من خودمو نمیشناسه و میدونم که این علاقه زودگذر نیست
اما چیزی که صبح تا شب درگیرشم اینه که چجوری همچیو بهش بگم و اگه اون حسی نداشته باشه چیکار کنم؟
و نمیخوام اگه جوابش نه باشه آسیبی به رابطه فامیلیمون بزنه
فکر کردم اینجا افرادی مثل خودم هستن که شاید تجربه بیشتری داشته باشن و بتونن راهنماییم کنن
سلام
بنده یک دور این شرایط رو گذراندم با دختر عموم
و اینکه شما از نوع رفتار طرف مقابل میتونی به ته دلش پی ببری
من خودم وقتی دیدم رفتارش جوریه که معلومه علاقه ای دارد
منم راحت بهش گفتم و اصلا موردی هم پیش نیامد
ولی بحثی که پیش می آید عشق های دوره نوجوانی ممکنه پایدار نباشد و بعدا ضربه ببینید
رابطه توی این سن اشتباهه
کسی که با جون و دل شمارو بخواد میمونه ولی کسی که نخواد بزار بره
اینجاست که میگن میخواهی بمان میخوای برو رفتنت دل انگیز تر از ادم دیگریست اگه رفته حتما یکی بهتر از شمارو پیدا کرده رفتی میره از چی میترسین گریه و ناراحتی نمیخواد کسی که لایق شما نیست.
من یه دختر 13ساله هستم داستان از اینجا شروع شد که من یه روز با دوستام بیرون نشسته بودیم که ی پسر 14ساله بهم پیشنهاد داد ولی من رد کردم اون چند بار این پیشنهاد رو داد و من بلخرع قبول کردم.
پسر خوبیه ولی چند تا دوست داره که هواییش میکنن 😩😩
ما نزدیک دو ماهه باهم حضوری و انلاین با ام دوستیم
میشه گفت 3 یا4تا از دوستاش بهم پیشنهاد رل زدن رو داده ولی من دیوونه ی پسره هستم و نمیتونم قبول کنم ولی یه روز یکی از دوستاش که از دوست شدن ما حرص میخورد تو روبیکا بهم پیام دادو همه چیز که بین منو رلم گفت اون پیام ها رو هم بابام داشت میخوند منم از ترس داشت میمردم مامانم این قضیه رو میدونست وراهنماییم میکرد ولی من به بابام چیزی نگفتم و هنوز با پسره دوستم ولی نزدیک سه هفته میشه که باهاش چت نکردم و فقط بیرون میبینمش و باهاش حرف میزنم هم من هم اون داریم دیوونه میشیم نمیدونیم چیکار کنیم تا سک بابام بر طرف بشه و باز هم بتونیم با هم چت کنیم ما هر روز همو تو راه مدرسه میبینیم
نمیدونم چی کا کنم لطفا بگین😢😢😢😥😰
سلام گلم تو به فکر درست باش من ۱۷ سالمه
من درس میخونم به پسره بگو بعد که بزرگ شدیم باهم را بطه بر قرار کنیم
رابطه ای که به قصد توش ازدواج نباشه خیلی زود نابود میشه
من ی دخترم۱۵ سالمه و از ۸ سالگی عاشق یه بسر چهار سال از خودم بزرگ شدم
وقتی نه سالم بود منو بوسید،بعد اون من فرار کردم و دیگه همو ندیدیم،الان از اون زمان۴ سال میگذره و اون الان۱۹ سالشه و ما بعضی وقتا همو تو راه مدرسه میبینیم هر وقت اونو میبینم قلبم میزنه و اونم فقط ب من نگاه میکنه.
نمیدونم چیکار کنم بهش بگم این چند سالع نذاشت بچگی کنم از اون روز😭😭
از کجا میدونی فقط نگات میکنه شاید اونم بهت علاقه داشته باشه
سلام
از کجای داستان شروع کنم
اصلاً خلاصه میگم
فقط قول بدین کمکم کنید
راستش یه روز تو گوشیم پیوی یه پسری را رو دیدم البته بهم زیاد این شکلی پیام دادن ولی هیچ کدوم رو حتی بازم نکردم ولی این دفعه فرق داشت این پسر عاشق دوست من بود پیام شو باز کردم و گفتم فکر کنم اشتباه پیام دادین گفت نه میخوام درباره دوستتون بدونم منم از اون روز بهش کمک کردم و جواب سوال هاشو میدادم تا روزی که گفتم که دوستم عاشق یه پسر شده
اونم که هاج و واج گفت پس که این تور گفتم دیگه همه چیز مشخص شد
دیگه به من نیاز نیست
اون گفت چرا هست
منم هاج و واج گفتم چرا گفت چون میخوام درباره پسری که عاشقش شده بدونم می خوام شمارشو بدونم و واقعیت رو بدونم
منم گفتم باشه
حالا شما بگید من دوبار بهش گفتم که دیگه بسته سوال کردن از من ولی هر بار جواب سربالا میده
من که عاشقش شدم
حالا اونو موندم
آبجی اول برای راستی آزمایی با یه اکانت فیک بهش پیام بده و بهش پیشنهاد دوستی بده
سلام دخترم 13سالمه پسری رو دوست دارم که سه سال اره بزرگتره خیلی دوسش دارم و نمیدونه هنوز و نمیخوام بهش بگم چه حسی دارم میترسم جواب منفی بده واقعا خیلی ذهنم درگیره و بهش فکر میکنم خیلی میخوام فراموشش کنم نمیشه😟😭دیگه خسته شدم !
خیلی سعی کردم ولش کنم نتونستم نمیشه
لطفاً یه راهی بهم پیشنهاد کنید😟🙏🙏
عاشق بمونه
منم با یه پسری که ۱ سال ازم بزرگتره ۵ سال پیش دوست بودم و فامیل دور هم هستیم الان ۵ ساله که از اون اتفاق میگذره ولی من نمیدونم که اون هنوز منو دوست داره یا نه آخه خیلیییی عاشقم بود
فرا موش کردن عشق غیر ممکنه
من ۱۵ سالمه عاشق پسری شدم که از خودم دو سال کوچیکتره از نظر ذهنی خیلی عاقل و منطقیه مثلا تو موضوعات همیشه تصمیم درست رو میگیره پی بچه بازی نیس و انگار هدفای زندگیشو مشخص کرده . چیزی رو به بچه بازی نمیگیره همیشه به درساش و کاراش میرسه . دوستش دارم برام واقعا مهمه از همه نظر برای من کامله 🙂 ولی نمیدونم واقعا اشکالی داره که ازم ۲ سال کوچیک تره ؟ 🥲
منم 13 سالمه عاشق یه دختری شدم پارسال شهریور تا همین الان هر رو پروفایل واتساپشو چک میکنم هنوز جرعتشو نکردمه بهش بگم ولی اول راهنماییم ولی اون دهم دبیرستان یکم سنمون مشکله 😕
سلام اصلا هیچ اشکالی نداره که 2 سال کوچکتره.
من خودم بیشتر دوست دارم با کسی که 2 یا 3 سال بزرگتر باشه فرند شم
سلام من یه پسر ۱۶ ساله هستم، از اول مهر امسال.هر روز صبح ک میرم مدرسه. تو ایستگاه اتوبوس یه دختر چادری ای هست ک سوار همون اتوبوسی ک من سوار میشم میشه. مامانش تا ایستگاه میرسونتش سوار اتوبوسش میکنه و برمیگیرده. من خیلی تلاش کردم ازش اطلاعات پیدا کنم. موقع برگشت از مدرسه تعقیبش کردم ساختمونشون رو پیدا کردم. مدرسهشم فهمیدم ، کلاس نهم هست ۱۴ سالشه. تازه دو بار موقع تعطیل شدنش از مدرسه اومدم تعقیقبش کردم تا خونهشون. با دوست صمیمیش برمیگرده خونه. خونه دوستشم فهمیدم. منو تو ایستگاه اکثر روز ها میبینه و دیگه میدونه من کی هستم. من حس میکنم شاید بهم شک کرده باشه ینی موقعی ک تعقیبش میکردم دیده باشتم. حتی اسمشو هم نمیدونم . واقعا هم روم نمیشه برم با خودش یا دوستش حرف بزنم بپرسم. اگر شمارشو داشتم ک عالی بود . اگر پیشنهادی یا راهکاری دارید تو رو خدا زیر کامنتم ریپلای کنید. ممنون🥺🥺🥺🙏
دوست عزیزم منم همین طور هستم باید ابراز الاقه کنی منم خیلی خیلی فکر کردم ولی هنور جرات نکردم بهش بگم
داداش اشتپ میکنی ،بهش بگو!
دنیا انقد بهت فرصت نمیکنه که به کسی که دوسش داری ابراز علاقه کنی .
به مامانش بگو
داداش منم مثل خودتم سعی کن خانوادت رو آماده کنی بعد بهش خیلی رک بگو
به نظر من از طریق دوستش وارد شو یعنی برو به دوستش بگو اونو اماده کن بعدش راحت تر برو جلو
سلام .یک پسر 15 ساله هستم.چند ماه پیش یک دختری رو سر راع مدرسه ام دیدم.دیوونش شدم.هر روز به فکرشم.دوستش دارم.اصلا به خاطر شهوت یا حتی عشق های زود گذر نیست.خودشو دوست دارم.نمیدونم اسمش چیه و چند سالشه و ….. .دو ماه گذشت میخواستم برم بهش نامه بدم که دیگه از اون روز به بعد یعنی تا الان ندیدمش.دارم دیوونه میشم.آخه چرا؟به خودم میگم خاک توی اون سرت که بهش نگفتی.درسهام هم خوبه.ولی الان از تو ناراحت و داغونم.ای کاش بهش میگفتم.اون هم به من نگاه میکرد احساس میکنم اونم منو دوست داشت.هر وقت از کنارش رد میشدم ضربان قلبم رو میشنیدم.به نظرتون چی کار کنم؟
سلام ببین دختر زیاد هس. نمیخوام دلتو بشکونم ولی همینطور بمون، سعی کن با چیز های دیگه ای خودتو مشغول کنی بعد که بزرگ شدی برو پیداش کن
توهم مثل منی به نظر من یه جوری برو سراغش منم اول همین طور عاشق یه پسری بودم که نه اسمشو نمیدونستم نه سن شو ولی بعدن یه جوری فهمیدم تو هم اینکار و کن وبهش بگو دوستش داری
سلام دوستان.
کامنت های خیلتاتون رو خوندم بیشترش شکست افسردگی و… بود این شکست ما ب معنای پایان زندگی نیست یا وقتی تو رابطی باید قبول کنی همیشه همه چیز گل بلبل نخواهد بود همیشه اوایل رابط همه چیز عالی یهو ممکن بد ش این یک حقیقت تلخ متاسفان جون ها زود باورند نباید اینجوری باش باید قبل رابط تکلیف خودتون رو روشن کنید به اون امادگی برسید و طرف مقایل تا حد امکان بشناسید یک دوماهی بهاش چت کنید محکش بزنید ک جچور شخصیت داره بعد کم کم دست ب کار بشید بع رابطه جدید شروع کنید تو رابطه سوال های مهمی از طرف مقابل بپرسید مثلا هدف شما چی از این رابط سرگرمی ازدواج دوستی اینارو مشخص کنید
رابط مثل یک گل باید یکی براش بش خورشید یکی اب تا اون گل[رابطه} زنده بمونه یکشون کم کاری کن گل پژمرده میشه
اگ هدف شما جدی از رابط باید خودتون رو همه جور برا هر مشکلی اماده کنید ممکن حتی جواب رد بشنوید اما اگ درست پیش برید عجله نکنید قدم های کوچک اما محکم بردارید حتی ضربیم بخورید رو زمین نخواهید افتاد
ممنونم ک پیام من رو تا اخر خوندید اروزی خوشبحتی برای تک تک شما عزیزان:}
ممنون خیلی کمک کردی
من ۱۲ سالمه دخترم یه بازی بود من توش عاشق یه پسری شدم۱۸سالش بود الان نیست چیکار کنم😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
سلام. منم اون بازی رو دارم، خودتو اینجوری نکن بگرد دنبال هم سن خودت یا یکم بزرگ یا یکم کوچیک یا اگه همسن باشه که بهتر.
۱۲سالته بچه ای مطمئن باش سنت که بالا بره میفهمی که چقدرررررر اشتباه میکردی
سلام من ۱۱ سالمه از وقتی کلاس چهارم رفتم مدرسه عاشق یک پسری شودم که نمیدونم اسمشو هم سنشو اونم تو مدرسه که میریم یک هفته صبح هستیم هم ظهر من میرم مدرسه اون میره خونه دستو پاهامو گم میکنم نمیدونم چیکار کنم باهاش قرار بزارم اون خونش تو یک ساختمون هستیم لطفا کمکم کنید
چرا کمک نمیکنید شما
اره
حاجییییییی بچه سال من ۱۲ سالم بود نمی دونستم دخترم یا پسرم😂🗿
سلام من 18 سالمه از شانس بدمون عاشق دختری شدیم که با همه گرم میگیره چه پسر چه دختر، تنوعطلبه در ظاهر میگه دوست دارم اما باطنشو نمیدونم، منم بهش بدبین شدم که نکنه با یه نفر باشه
در کل خواستم بگم عاشق شدن تو این سنین اشتباهه، من خودم عاشق شدم اما هرروز باهاش بحث دارم سر بدبینیم
خودم که تجربشو دارم اکیدا توصیه میکنم حداقل تا سن 20 سالگی سعی کنین عاشق نشین
الان حسی دارم انگار قلبمو تو مشت گرفتن دارن خفش میکنن🚶
کاملا حرفت درسته
عشقی که دست آدم. باشه که عشق نیست
باریکلا
سلام من پسری ۱۲ ساله ام از سه سال پیش عاشق یه دختری شدم که همسن خودمه اسمشم فرناز . راستش نمیدونم چجوری بهش بگم واقعا هروقت میبینمش دستوپامو گم میکنم چند وقت پیش به یکی از دوستام که خیلی کم همدیگرو میبینیم گفتم آخه اون دوستمم تو همون ساختمونه که دختره هست واقعا نمیدونم چیکار کنم خیلی ازش خوشم میاد
منم عاشق یه پسری شدم که از خودم 7 سال بزرگتره مثل تو دستو پامو گم میکنم هر وقت میدیدمش
سلام من ۱۳ نیم سالمه من وقتی ۱۰ یا ۱۱ سالم بود یک پسری که باهم دوست بودیم که یک سال ازم بزرگتره یک بار بهم گفت خوشحال شدی منظور چی بود هنوز تی ذهنم هست میشه راهنمایی کنید ولان دیگه رفتم شهر دیگه ودیگه تموم شد
سلام من عاشق پسر عمم هستم و احساس میکنم اون هم به من حس هایی داره. و از ترس عابرو و غرورش رو نمی کنه دختر عموم میگه میترسه تو پسش بزنی و غرورش خورد بشه
میترسم که دوس دختر داشته باشه چون بار آخری که اومد تهران کمتر اوقات خیلی ناراحت و کسل بود جوری که انگار شکست عشقی خورده
دختر عموم ازش می پرسه تا به حال عاشق شدی اونم میگه آره دخترعموم میگه اسمش رو بگو نمیگه فقط اول اسمش رو میگه. م. ب
ما باهم خیلی لجبازی میکنیم و میگن که ته لجبازی عشق هستش
با این اطلاعاتی که گفتم بنظرتون عاشقم هست یا نه
خیر
سلام ، وقت تون بخیر 🌹
من دختری ۱۷ ساله هستم . اوایل دختری خیلی درسخون بودم ولی از روی تشویق و … . الان خیلی همه چیز تغییر کرده انگار یک جورایی یک بیداری معنوی برام رخ داده ، تو رشته تجربی هستم و به شیمی هم علاقه مندم اتفاقا خوب تونستم توش پیشرفت کنم ، تونستم معلم آزمایشگاه بشم ولی از اون طرف به فلسفه علاقه مند شدم و در کنار مدرسه کتاب های فلسفی می خونم ، با همه ی این ها فقط خیال پردازی عاشقانه دارم ، نمره هام خوب همه فکر میکنند آدم هستم که ۷ ساعت درس می خونم ولی من فقط ۲ ساعت درس می خونم حتی شاید کمتر . آدمی هم نیستم زود اعتماد کنم و تو احساسات به شدت محتاطانه عمل میکنم . فقط می ترسم کنترل احساسات از دستم بره و احساسی عمل کنم . روی درس هام داره اثر میکنه باید چیکار کنم ؟
انگار از درون دلم میخواد یکی بیاد خواستگاریم ولی گاه این حس و سرکوب میکنم . چون نمیخوامفقط یکی بیاد دیگه احساس خوبی داشته باشه یا وابسته کسی شم . میخوام حتی بدون کسی احساس خوب و عالی داشته باشم نه اینکه چیزی کمه . البته تفکراتی که دارم راجع به جهان و فلسفه خیلی ها درک نمیکنند یا گوش نمیدهند ، برای همین احساس تنهایی میکنم .
آبجی انسان طوری خلق شده که به همسر نیاز داره پس الکی سرکوبش نکن
سلامم
عشق واقعیت نداره عزیزم ولش کن پس
سلام من از یه دختری خوشم اومده ۳ بار به دوستش گفتم بره بگه میگه دختره نه دختره که میخوام هروقت منو میبنی خجالت میکشه میخنده پشت رفقاش غایم میشه میخنده
چرا همش کوچولوها عاشق میشن
بزرگاهم از دست عشق قائم میشن
چرا همه همچین
ما تو پیچیمـو هیچیم
ما از درد عاشقی شاعر شدیم
همه خندیدنو ما در خودمان باهزار درد قائم شدیم.
اگر شدیم جوانی ناکام
خدایا حداقل میزاشتی از دم بزنیم یه دودی زکام
درود بر عشق که اسمش زیباست
چشم همه به او بیناست
فقط ما به دور از همه قائم شدیم
که بگن این دل بدبخت نابیناست
نام اثر:جووونی
شاعر
مهدی اسماعیلی
کرمان
شهرک استاد شهریار
سلام
محمد مهدی هستم
الان 15 سالم هست
از 10 یا 9 سالگی عاشق یکی بودم
نمیدونم چم شده 🥲
اما هم ناراحت هستم هم حس خوبی بهش دارم 🙂
حقیقت خبلییی دوستش دارم اگه میشه واقعا کمک کنید
بعد از 3 سال از طریق مادرم شمارش پیدا کردم
بهش پیام دادم بعد 3 هفته بهش همه چیز گفتم بهم جواب رد داد
الان 1 سال نیمی هست که افسردگی منو گرفته و دارم دیونه میشم اگه میشه واقعا یکی کمک کنه
مایکلش هستم
هر روز گریه میکنم
و الان هم دارم گریه میکنم 😔
مگه میشه با یک نگاه عاشق شد 😔😭
ببین داداش عشق این سن ها واقعا خیلی امکان ازبین رفتن داره باید ی چند سال دیگه بزرگ ترشی تا موضوعات مهم تری رو بفهمی
شل کن فعلا
بذا سه چهار سال دیگه که جدی گرفته بشی
من ضمنن بهتون میگم عشق توی نوجوانی یا زیر ۱۸سال اشتباهه من خودم دختر ۱۵ساله هستم عاشق یکی شدم که ۲۵اینا سندش هست واقعا خیلی اشتباهه الان هم خودم دنبال اینم که از مغزمو وقلبم اونو بیرون کنم خودمم میدونم بخاطر تغییر های هورمونی هستش همشون عادی هستن
عزیزم در انتخاب عشق دقت کن
ببین هیچ کسی نمیتونه به تو کمک کنه به جز خودت هیچکسی نمیتونه
لییبه و در این زمینه به این ترتیب که به دنبال آن است که در آن زمان که به این ترتیب که به دنبال آن است که در این این زمینه را برای کلاس های مختلف و با توجه به این ترتیب که به دنبال آن است که در آن زمان 🙁🤔لس آنجلس سلام که به دنبال آن هستند و در این زمینه را برای کلاس های
داداش درکت میکنم
و اونی که تو پاسخ ها گفتی در انتخاب عشق دقت کن مگه عشق الکیه که خودمون انتخابش کنیم اون دلمون هست که بهش وابسته میشه
از نظر من ت این امکان اینکه بتونی فراموشش کنی خیلی زیاده چون هنوز سنت ب اونجایی نرسیده ک بخوای درک کاملی از عشق داشته باشی نمیگم عاشق نیستی هستی ولی از ۱۰۰ درصد شاید الان ت ۱۵ درصد از عشق رو درک کردی
کسی نمیتونه کمکت کنه جز خودت بهش فک نکن درست میش
یه روز های براش شب روزم را خراب می کردم تا یک لحظه گذری ببینم ، اما الان چه شد ، بعد از ۸ سال قیافش از یادم رفته !!
.
.
.
.
.
هعیییییی ، انسان می تونه به کل دنیا دروغ بگه اما نمی دونه به خودش دروغ بگه !
دختر خالم رو به اندازه ی دوست دارم که اگر جانم را الان بخواد دو دستی تقدیمش می کنم ، چه فایده ای داره ازدواج کرده و الان دختر هم داره ، داره از زندگیش لذت می بره و تا الان عشقمو بهش نشان ندادم و نخواهم نشان داد 🤍
از خدای متعالی می خوام که به من کمک کنه تا چهره و نام نشانش را از یادم ببره و به من دعا کنید !
زندگی بدون عشق هم خیلی زیباست
.
.
.
.
حرف این هست که اگر یه پسری رو دوست دارید لطفاً بهش بگید به خدا ما ناراحت نمی شیم ، غرور لعنتی ما نمی زاره به عشقمون بگیم 🖤
.
.
.
# به-سلامتی-تنهایی
دقیقا
منم عاشق پسر داییم شدم 19 سالشه و اصفحان زندگی میکنن اون از من 6 سال بزرگ تره
اما اون عاشق دختر خالمه ک دختر خالم ازش بزرگ تره بهش گفته بود چند سال پیش جواب منفی داده بود دختر خالم الانم اونا کات دادن
مجازی بهش گفتم دوسش دارم
مامانم فهمید و دعوام کرد
پسر داییمو بلاکش کردم
کلا کات دادم باهاش
من تهران زندگی میکنم و تقریبا 1 سال میشه ندیدمش . از اون روز ب از یادم نمیره هرلحظه و هرجا بهش فک میکنم
همش ب خودم میگم اگ بیان تهران
خو وقتی اونا میان همیشه فامیلای مامانم مهمانی میگیرن تا همو ببینن
من اگ ببینمش چیکار باید بکنم
روم نمیشه نگاش کنم
بزار ک کات دادم باهاش ولی فامیل نزدیکه و میبینمش و اون حسم بهش میدونه …
نمیدونم وقتی ببینمش چ میکنه و باید چیکار کنم
لطفا راهنماییم کنین
ببین عزیز ب دلیل تغییر هورمونی که تو سن ۱۳تا ۱۸سال پیش میاد همه دختر پسرا احساس میکنن ک ب جنس مخالف نیاز دارن و ب یه نفر توجه بیشتری میکنن حالا بعضاً بهش میگیم عشق ،بنظرم شما باید کاملا بیتفاوت باشی چون احساست یک طرفه بوده خیلی عادی برخورد کن انگار اصلا هیچی بینتون نبوده
حالا خوبه شما ها باهم فامیل هستین من چی بگم ۱۳سالمه عاشق یه پسر ۲۷ساله شدم که همسایمون هم هست من اصلا بهم نمیخوره ۱۳سالم باشه مثلا ۱۸سال میخوره ولی من طرف خیلی دیر به دیر میبینم بعد مامانم آنقدر اذیتم نی کنه سر اینکه تو نمیتونی باهاش باشید نمیدونم حتی با گوشی هم مخالف یه خط چشم کشیدم کوفتم کرد مسافرتو ولم نمیکنه خسته شدم هر شب یه چشم خونه یکیش گریه من حتی دوست دختر طرف هم دیدم ولی تازگیا دعواشون شده به هر کسی هم نشونش میدم میگه قیافش قدش خوب نیست خسته شدم حتی از دست این عشق مشروب هم خوردم چی کار کنم که اون پسره رو ببینم بعد اگر دیدمش بهش بگم سنم رو
ببین حرف مردم واست مهم نباشه تو عشق خودتو داشته باش. سنت رو بهش نگو اگه همه چی رو گفتی بهش سنت رو نگو، وقتی یکم دوستی تون طول کشید و اون عاشق و دیوونه ی تو شد بهش اینو بگو
سلام من تقریبا نظرات همه خوندم همه نوجوان ها حد اقل یک بار عاشق میشن ولی همش عشق نیست ما فکر میکنیم هست ولی اشتباه میکنیم نگه داشتن خودمون توی این دوران سخت ولی خیلی بهتر که به هر کسی اجازه صمیمیت ندیم و برای خودمون شخصیت داشته باشیم تا از کسی مطمئن نیستین اجازه ندین که خودمونی بشه من خودم تا جایی که میتونم سعی میکنم توی صورت هیچ پسری نگاه نکنم
نایس🙂🤏
تو دبیرستان رو دختر سال بالاییم کراش زدم
تقریبا ۱ ماهی هست حس عجیبی بهش دارم تاحالا اینطوری از کسی اونم از یه دختر خوشم نیومده بود
جز اسمش و کلاسش چیزی ازش نمیدونم
حتی نمیدونم به دخترا گرایش داره یا نه
چجوری میتونم بهش نزدیک شم ?
اصلا اینکه بهش نزدیک بشم کار درستیه ؟
واقعا گیج شدم چون تاحالا همچین چیزی رو تجربه نکردم
سلام من شانزده سالمه و من قبل سه سال به یکی از دختری که هم کوچه هستیم عاشق شدم و من روز های اول که قبل سه سال دیدمش متوجه نمیشدم ولی بعد دو سه روز که یکبار صورتشو دیدم واقعا شبا همهی علائم عاشقی رو داشتم و مثل اینکه دنیا رو گذاشتن یه طرف و اونو گذاشتن یه طرف و الآنم عجله ندارم فقط میترسم که یه پسر دیگه بهش درخواست بده و اونم قبول کنه و من حاضرم همهی دار و ندارم و بدم ولی اونو داشته باشم و الان ها هم به فکرش نمیتونم بخوابم انگار افسرده شدم من فقط اینو تمرین میکنم که چجوری بهش بگم و من عجله ندارم فقط میترسم با یه پسر دیگه بهش درخواست بده و من میترسم که بگم بهش تا نه بلکه یا بره به کسایی دیگه بگه و من به عاشق شدن اصلا اطمینان نداشتم ولی الان میدونم که عاشق شدن کار خیلی سختیه و من صبر میکردم تا این حس کم بشه بره اما رفته رفته داره زیاد میشه و من نمیدونم اون منو دوست داره یا نه ولی هر وقت که به کوچه همدیگرو میدیدم یه نگاه کوچولو میکرد اگه بشه به جوابام با خواندن مطالب بالاپاسخ بدین واقعا خیلی این روزا درگیرم من نمیدونم منو دوست داره یا نه چیکار کنم؟بهش بگم یا نه اما میترسم؟
شده وسط ۳۰ یا ۴۰ نفر یهو به خودتون بیاید ببینید ع همه ی رفیق دارن من تکم خودتو بزن به یه کاری ک مثلا مشغولی دیدی وقتی همه باهم میخندن تو تک افتادی ی گوشه بخدا خود مرگه …نمیگم هیچ دوستی ندارم نه من بیشتر همشون دوست دارم ولی نمی تونم باهمه صمیمی شم نمی تونم مثل شما به بقیه حسم رو بگم من عقب افتاده نیستم اتفاقا خیلی هم امروزی هستم و چهرم خوبه جوری ک همه بهم میگن ..همیشه کلی پیشنهاد دوستی دارم ولی قبول نمیکنم چون فکر میکنم این جوری ارزشم کم میشه😐😕یکم خنده داره ولی حس منه خب کلا تنهایی لش کردنو به هر رفاقتی ترجیح میدم …از اون جا ک خیلی تنهام واقعا حالم بد بود پارسال رل زدم باهم بیرون میرفیتم درسته بازم جلو اونم خود واقعیم نبودم ولی خب حال روحیم بهتر میشد کم کم بیشتر بهم نزدیک میشیدیم اولاش ک جرعت نمیکرد سمتم بیاد به مرور بغل و لب خوب بلاخره منم وابسته میشدم تا ی مدتی ازم رابطه جنسی خواست من قبول نکردم و با هم بحث کردیم الان یک ماهه ک کات کردیم واقعا حال روحیم بده هی به سرم میزنه برگردم بهش حداقل حالم خوب میشه ولی واقعا غرورم نمیزاره و حس میکنم ازم استفاده شده و هیچ عشقی بهم نداشه همش به فکر خود کشی هستم خود زنی میکنم لطفا کمکم کنید مشاور عزیز🙏
چقد این حس اشناس واقعا بده نشه احساسات بروز داد بعد همه فکر میکنن مغرور هستی
دقیقاااا
عشق چیز خوبی نیست اما
این عشق نیست !
این مثل اینکه با یک گوشی ور میزی اون گوشی دارع روز به روز بدترت میکنه و باعث میشه تو به راه های ناجور بری
اگه باهاش ور نری دیونه میشی !
مثل اینکه به یک مواد معتادی
سخته اما میتونی جلو خودتو بگیری
بابا به جای اینکار ها برا همه میگم فکرتون به درستون باشه فردا تو بد بخت میشی شاید اون اصلا اسمتم یادش نیاد
نمیدونم میخوای چکار کنی اما حواست به آبروی پدر مادرت باشه
👌
نمیدونم میخوای چکار کنی اما حواست به آبروی پدر مادرت باشه با خود زنی هم فایده نداره فعلا تنها غرورت میتونه کمکت کنه از من به تو نصیحت تو بیشتر اینها لیاقتت هست.
از نظر بنده عشق فقط ی فکره ک ذهن ما انسان ها اونو درست کرده
مثلا اگه یک فرد دختر باشه تغیر جنسیت بده پسر شه دیگه نمی تونه با دخترا بگرده و باید بره مدرسه پسرونه ….
یا مثلا شما دختری توی مجازی ی اکانت فیک میزنی و پسر میشی و امکان داره کلی دختر عاشق شما بشن….
یا اینکه ی دختر موهاشو کوتاه میکنه و شبیه به پسرا میشه ی دختر ک اینو نمی دونه دلش میخواد با اون وارد رابطه بشه چون فقط شبیه به پسره ولی وقتی میفهمه اون دختره براش شبیه دخترای دیگه میشه
یا یکی ک گرایشش هم جنس خودشه یعنی ل..هست شما دلتون میخواد نا خواداگاه جلوی این جلوه توجه کنید
اینا همه از فکر انسان میاد و همین طور عشق نوجوانی من نمیگم اشتباه هست نه میگم ک اگر عاشقید کمی صبر کنید تا به بلوغ فکری برسید بعد ببیند این فقط یک فکره یا عشق !سپاس از شما ک وقت گذاشتید خوندید🖐🖤
نایس
بنظرم ادم خودشو مشغول به کار دیگه کنه و ترس از گفتن عشق به طزفشو داشته باشه خیلی بهتره واقعا
البته ک همه مث هم نیستن یک نفر ۱۲ سالشه از ۳۰ ساله بیشتر میفهمه یا برعکس
احسنت دخترم ماشالا
نه اشتباه میکنی
دقیقا دقیا عالیییی😂👏من اصلن فاز اینایی ک تو این سن کم فکر میکنن عاشقن نمی فهمم
درست میگی
پس چرا من بد بخت عاشق هم جنس خودم شدم
سلام اسمم دانیاله ۱۷ سالمه یکی از دخترای فامیل بهم پیشنهاد داده و بگم ک واقعا از لحاظ روحی حالش بده من میترسم بهش نه بگم ی بلایی سر خودش بیاره از اینکه عاشقمه مطمعنم از کاراش و اینکه خیلی از لحاظ جنسی باهام راحته ولی من الان رل دارمو رلمو دوسش دارم کمک کنید ک چطوری بهش نه بگم سپاس
سلام واقعا حالم بده من از ۵ سالگی مادرم رو از دست دادم و با بابام وزنش زندگی میکنم و برای همین خیلی ازادم چهرم و اندامم خوبه و برای همین خیلی پسرا بهم پیشنهاد میدن منم بخاطر افسردگی و نیاز جنسی و محبت خیلی با پسرا میگردمو اصلا برام مهم نیست ک عاقبت کاارم چی میشه یه بار بابام با رلم دیدم بهم سخت گرفت و من تا خودکشی کردن رفتم برای همین دیگه زیاد بهم سخت نمگیره من از ۱۵ سالگی عاشق پسره همسایمون شدم و باهم رل زدیم من انقد دوسش داشتم و تو بغلش احساس ارامش میکردم ک دیگه به هیچ چیز فکر نمی کردم …من معمولا بیشر اوقات خونه تنهام ..یک بار رلم اوردم خونه و من واقعا اون روز حالم خوب نبود و رابطه جنسی داشتیم و این موضوع رو پسر زن بابام فهمید و رلم کنار کشید و حالا من موندم با ضربه روحی شدیدی ک بهم خرده و تحدیدای پسر زن بابام واقعا از زندگی خسته شدم تورو خدا بگین چیکار کنم یعنی رلم عاشقم نبود ک به این سادگی ولم کرد؟؟
اخی عزیزم😕
خیلی سخته واقعا ولی این راحش نیستاا
هعی روزگار
سلام عزیزم
بهتره بگردی ببینی چه کاری تو این دنیا خوشحالت میکنه.
یا بخوام ساده تر بگم ،
خوب فکر کن ببین دوست داری خودت رو در حال انجام چه کاری ببینی
و تو این کار باید دقت کنی که اصولا دوست داری چه تیپ لباسی بزنی؟ آیا شلخته هستی؟ یا خیلی منظم و دقیق؟ تک تک این جزییات رو زیر زره بین بذار و خیلی چیزای دیگه مثل اینکه دوست داری با سرویس بری سر کار یا اینکه راننده بیاد دنبالت؟یا اینکه خودت با هر لباسی دلت میخواد بری سر کار؟
لطفا چشمت رو ببند و چند دقیقه با دقت فکر کن.
اگر خودت رو بتونی اونجایی که دوست داری باشی ببینی و با چشمهای بسته لبخندی رو لبت اومد، بدون که راحت همینه
براش وقت بذار
خودت رو ببین که بهش رسیدی
تو این راه عشق واقعی خودش میاد
چی میشه اگه بتونی پیداش کنی
بعضی ها پیر میشن و هنوز خواسته اصلیشون رو پیدا نمیکنن
عین هم هستیم فقط یه چيزايی متفاوته
برات مهم نباشه
من تا تهش رفتم
جون انقدر عزیزه که نمیشه خود کشی کرد
فقط داری عصاب روحی و جسمی خودت رو بهم میریزی برات مهم نباشه از زندگی لذت ببر
از جایگاهی که داری
درسته فرد خاصی نیستیم
ولی همین که بدن سالم و زندگی مالی متوسطی داریم بسه
چون اگه اراده کنی میتونی جایگاهت رو ارتقا بدی
تو شکست نامید نشو من توی یه چیز ۱۶ بار شکست خوردم ولی پا شدم
در پایان خودتو پیدا کن
توام میتونی فرد مهمی بشی
چرا هر کاری رو از راهش وارد نمیشین؟بار کج هیچوقت به منزل نمیرسه همه این نیازها فقط با یه ازدواج درست جواب داده میشه.بقیش همه بیراهس بیچاره میشین.
واقعآ سخته
باریک
سلام من دختری ۱۵ ساله هستم. به عشق اعتقاد نداشتم و متنفر بودم .اما الان عاشق پسری ۱۹ ساله شدم و از طریق مجازی شدیم .هردو مون فن پیج بودیم .
و الان اون سربازی هس دلم براش خیلی تنگ شده
من عاشق دختری هستم که دوستام مسخره میکنن اون به من نگاه عجیب داره ولی من مستقیم نگفتم دوست دارم
عشق اسیب روحی بیش نیست.
همه ماخام و نپخته ایم
نباید این حس حال رو جدی گرفت بااینکه سخته.
حس ما در آینده اینجوریه که….
واقا واسه فلانی اینقدر گریه کردم اسکلی چیزی بودم؟
الان حسی که داریمو پنهون کنیم خیلی بهتره.
تااینکه فاش کنیم
یا مثلا به طرف بگیم
چون امروزه عشق واقعی اینقد کمه که از هزار یکیش واقعیه،.
منم این حس رو دارم تجربه میکنم ولی باخودم که منطقی فکر میکنم…..
بهتره فاش نشه….. 😔
نه ابروی من بره نه اون ازم سواستفاده کنه نه ایندم در خطر بیفته
واینکه در عین حال از دلم بیرون میره و روحیم بهتر میشه
با دوستاتون در بارش حرف نزنید…..
سلام من پسرم ۱۳ پنج ماه بعد من یه کلاسی میرم که مختلط هست من عاشق یه دختری شدم که هم پیکر را دور رادور میشناسیم ( از طریق یه نفر دیگه اونا باهم دوستن البته دو تاشون دخترن ) و تقریبا هر هفته میبینش و کلاس دهم یا یازدهم هست ازم دو سه سال بزرگتره
چیکار کنم
Slam
من چن وق پیش ت اکانت ( عاشقی گف) ت اینجا نوشتم / اگع خواستین برین بخونین/
من عاشق اون پسرم دیوانه وار من دوران مدرسه وقت نمیکنم بش فکر کنم و زمانی ک مدرسه تموم شد ت این تابستون عشقم بش هزار برابر شد ….
الان ک مدرسه ها داره شروع میشع من بیشتر عاشقش شدم و چون امسالم انتخاب رشته امع نمیخوام ب درسم آسیب بزنه لطفاً بم کمک کنید ک چگونه فراموشش کنم
از ی طرفم فهمیدم ک اون بازم عاشقم شده و این فکر ی شد بزرگیه در برابر این
چند وقته متوجه شدم ک ت کلاسمون ی پسری ک من اصلا اصلا اصلا بش علاقه ندارم و ازش متنفرم عاشقم شده و این کس عضابم میده هی هی ت کلاس بم خیره میشه 🤬
و همچنین پسر خالمم روم کراشه ولی منم ازش متنفرم و فقط اون رو دوس دارم💕
سلام من ۱۲ سالمه سه سال بود که یه بازی رو به نام دهات بازی میکردم تو یه بازی با یه دختر هم اسم خودم دوست شدم منو دعوت کرد به اکیپش منم رفتم اونجا عاشق یه پسر شدم یه روز اومد گفت به دوستاش عاشق شده دختری که عاشقش شده بود تو اکیپ بود داشتم میمردم به دوستم گفتم که عاشق مهدی شدم بالاخره جرات پیدا کردم حسم رو بهش گفتم ولی اول ازش پرسیدم دختری که دوسش داشتی چی شد گفت میخواست نازشو بکش منم اهل ناز کشیدن نیستم بعدش حسم رو بهش گفتم مثل هیزم دلمو اتیش زد رفتم به مامانم گفتم ماجرا روگفت بهتره بازی رو حذف کنی منم مجبور شدم حذف کنم الان از دلتنگی میمرم توروخدا بگین چیکار کنم
سلام من ۱۲ سالمه ۳ ساله یه بازی رو میکنم اسمش دهاته انلاینه با یه دختر هم اسم خودم دوست شدم منو دعوت کرد به اکیپش تو بازی رفتم اکیپش عاشق یه پسر شدم اسمش مهدی هست یه روز اومد به دوستاش گفت عاشق شده عاشق یه دختره تو اکیپ اسمش کیمیا بود داشتم میمردم حسم رو به یه دخر گفتم دوستم بود گفتم کیو دوست دارم بعد جرات پیدا کردم که بگم چقد دوسش دارم خانواده ام خیلی مذهبیه وقتی گفتم دلم رو مثل هیذم اتیش زد رفتم موضوع رو به مامانم گفتم گفت اون بازی رو حذف کن شب و روز نداشتم مریض شده بودم اخرش بازی رو حذف کردم الان یه ماهه حذف کردم بازی رو دارم میمیرم از دلتنگی نمتونم فراموشش کنم بگین چیکار کنم
سلام من دخترم و ۱۳ سالمه من عاشق پسری توی مجتمع خودمون شدم که خوش قیافست و همسن خودمه راستش من دختر خیلی درسخونی هستم و کلا بچه ی مثبتی هستم جاهای زیادی نرفتم و همیشه تو خونه بودم همه چی از تابستون امسال شروع شد که من و دوستم توی محیط مجتمع میگشتیم قدم میزدیم و همینجوری صحبت میکردیم و… یه بار یه پسری رو دیدم که اصلا بهش توجه هم نکردم چند ماه ازش گذشت که دیدم دخترای مجتمع دربارش صحبت میکنن و راستش اکثر دخترای مجتمع روش کراش دارن منم کم کم که میدیدمش و بهش فکر میکردم کم کم داشت ازش خوشم میومد که یه روزی به خواهرم گفتم من این پسررو دوست دارم که خواهرم شروع کرد به تعریف کردن
( خواهرم از من کوچیک تره و کلا برعکس من هرچقدر درسخون مودب و… اینا، ابجیم برعکس من خیلی شیطونه و رو داره) خلاصه خواهرم شروع کرد به تعریف کردن که : من و دوستم قایمکی حرف های اون پسررو شنیدیم که به دوستش میگفت من عاشق یه دختری شدم اون مثل دخترای دیگه مجتمع نیست که با پسرا لاس بزنه فقط دل منو برده . خواهرم میگفت هر روز با دوستش حرف عشقش رو میزده مثلا میگفته که : امروز عشقمو دیدم و… میگه مشخصاتش که تعریف میکرده هم دقیقا من بودم ، منم مطمئن شدم که منو میگه از اون روز بدجور عاشقش شدم هر روز بهش فکر میکنم و از ذهنم اصلا نمیره بیرون هر موقع از خونه میرم بیرون تو این فکرم که اونو میبینم یا نه جوری که میخواستیم اسباب کشی کنیم و من داشتم سکته میکردن و از دلتنگی و ناراحتی که اگه بریم یه جلی دور دیگه نمیبینمش و بعدش چی میشه ؟
دیگه خلاصه خداروشکر همینجا نزدیک خونه پسره یه خونه پیدا کردیم که خیلم راحت شد همین امروز اسباب کشی کردیم منم هنوز دارم بخش فکر میکنم نمیدونم چیکار کنم
خانوادمم عادی آن یعنی اونجوری نیستن که همش مراقبم باشن و گوشیمو چک کنن و … هر دو شاغلن
خلاصه نمیدونم چیکار کنم همش بهش فک میکنم بعضی وقت ها حتی گریمم میگیره راستش روشو هم ندارم که برم تو روی پسره بهش بگم دوسش دارم
اصلا ما یه بارم باهم حرف نزدیم حتی یه بارم از نزدیک نزدیک با هم چشم تو چشم نشدیم تا اونجایی که من میدونم تا الان دو تا رل داشته یکی با دوست همکلاسیم که یه سال ازم کوچیکتره و یکی با دوستش که یکی دوسال ازش بزرگتره کلا همه با هم تو به مجتمع هستیم ولی بعضی اوقاتکه پسررو رو میبینم از رفتار و نگاهش میتونم متوجه شم که منو دوسم داره با منم متفاوته کلا با دخترای دیگه خیلی راحت و بی ادب که نه ولی با ادبم نه به دوست دختر قبلیش که فوش میده باهاش دیگه بده ولی با من خیلی مودب و مهربونه تا اونجایی که از رفتاراش دیدم خلاصه نمیدونم چیکار کنم خیلی فکرمو مشغول کرده همش بهش فکر میکنم نمیدونم بهش بگم یا نه میشه لطفا راهنماییم کنین 🙏
ضمن عرض سلام من ۱۷ سالم بود که با ندا که ۲۵ ساله بود علی رغم مخالفتهای شدید خانواده هامون عروسی کردیم خانمم ندا کارمند بود و خانواده خانمم ندااز نظر مالی در وضعیت نسبتا خوبی بودن ندا تونسته بود یه خونه ویلایی خریداری کند خانواده ما هم از نظر مالی در حد متوسط مایل به خوب بود من و ندا از زمانی که من نه ساله و ندا ۱۶ ساله بود همدیگه دیده بودیم همیشه بهم احترام میزانش و منم خیلی بهش احترام میزاشتم تا اینکه به سن چهارده سالگی که رسیدم و ندا عمریست و دوساله شده ما به هم وابسته شده بودیم و این اتفاق زبانزد همه شده بود خانواده هامون تصمیم گرفتن ما رو از همدیگه دور کنن اینکارو کردن هردومون که طاقت دوری همدیگه نداشتیم مریض شدیم تا اینکه بعد از سه سال ما عروسی کردیم ولی خانواده هامون که مخالف ازدواجمون بودن با ما قطع رابطه کردن ما با مختصر وسایلش که خریده بودیم به خانه ایی که ندا خریده بود رفتیم دو سه ماه اول مقداری سخت گذشت من که مدرسه ام تمام شده بود و رشته امکامپیوتر بود و و از نظر نرم افزار و سخت افزار کامپیوتر وارد بودم از طریق یکی از معلم هایم وارد بازار کامپیوتر شدم که برام گرفت از طرفی که بعد چهار ماه از عروسی من و ندا مقداری حالش بد شد که بعد از انجام آزمایشات ندا باردار بود سونوها نشون داد که ندا دوقلو باردار هست و هردوشون دختر بودن باینکه یکسال و یک ماه از عروسیمون گذشته بود دوتا دخترامون به دنیا اومدن به جز دو سه ماه اول که مقداری سخت گذشت همه چی به روال عادی برگشت البته بعد از به دنیا اومد دخترامون دکترها گفتن که ندا دیگه نمیتونه باردار بشه ندا خیلی ناراحت بود من که دیدم که ندا خیلی ناراحت بود دلداری ش دادم آروم شد من که نزدیک سربازیم بود از طریق یکی از دوستان سربازیم در شهر محل زندگیم افتاد خانمم که به خاطر فرزند اوری برا چند ماهی سرکار نمیگرفت یکی از دوستان که در شهریدکه اموزشی م بود خونه داشت خانمم اونجا رفت من هم گامهایی جمعه ها اجازه خروج بهم میدادن میرفتم خونه ولی خانمم مرتب به سر میزد بعد آموزشی برگشتیم سر خونه و زندگیمون من صبح ها سرباز بودم و بعدازظهرها از طریق انجام کارهای کامپیوتری بر خودم درامد زاری میکردم تا اینکه سربازیم تمام شد من و خانمم با پس انداز هایی که داشتیم و با یک وام یک مغازه خریدیم و خدمات کامپیوتری زدم و خیلی زود هم کارم گرفت از طرفی در به خاطر استعداد م در کامپیوتر در یک شرکت استخدام شدم و خیلی زود از نظر مال در وضعیت خوبی قرار گرفتیم روز به روز هم عشق و علاقه من و ندا نسبت به هم بیشتر میشد اکنون که بیست و یک سال از زندگی مشترکمان میگذره طاقت و دخترامون بیست ساله هستن طاقت دوری همدیگه نداریم درست پول خوبه زیبایی هم خوبه ولی مهم اینه که دو نفر واقعا همدیگه بخوان باینکه خانمم ۴۶ سالش و من ۳۸ سالمه در حد یه فرد ۲۹ یا ۳۰ ساله نشون میدیم چند وقت پیش که من از طرف شرکت برای انجام کاری پنج روزی دور خونه بودم و این اولین باری بود که من از خانمم دور بودم وقتی برگشتم چنان منو خانمم همدیگه در آغوش گرفتیم مثل اینکه سالهاست که همدیگو ندیدم طوری که دخترامون تعجب کرده بودن از اینجا میگم خانم عزیز و گلم خیلی دوستت دارم و دیوانه وارعاشقتم اگه هزار بار هم بمیرم و زنده بشم انتخابم اول و آخرم هستی
من عاشق یه دختره هستم یکسال ازم بزرگ تره اون نمیدونه که دوسش دارم ولی خوب من عاشقشم یکسال هم بزرگتر نیست حدود 10 ماه بگین چیکار کنم
سلام من دخترم و ۱۲ سالمه.من عاشق یه پسری شدم که داره میره نهم.دوستامم روش کراشن.من شمارشو پیدا کردم میخوام بهش پیام بدم ولی نمیتونم به نظرتون چیکار کنم😭هر شب و هر روز به فکرشم اصلا نمیتونم بخوابم🥺چون این گوشی مامانمه میترسم اگه پیام بدم بعد بلاک کنم با یه گوشی دیگه زنگ بزنه و مامانم بفهمه🥺🥺♥️
خر نشی بری سمتش
سنت خیلی پایینه .. :
سلام 😊
هیچ وقت از عشق دست نکش اگه عاشق کسی هستی تا آخرش برو و بدون بش میرسی چون من وقتی 12سالم بود عاشق شدم و الان بش رسیدم
سلام
منو همسرم ۱۶ سالمونه نامزدیم و با هم خیلی مشکل داریم اون نمیزاره من ارایش کنم یا زیادی به بیرون برم و خودشم زیاد میره با دوستاش،بیرون از اولم گفتم ها نرو زیادی با دوستات بیرون سه ماه نرفت ولب الان زیادی میره کلن روزش و شبهاش پیش اونه و من دوس ندازم همسرم اصلا دوستی داشته باشه
و اینکه هر چی اون گف باید همون شه اگه نشد دعوا راه میاندازه و میکع تو به حرفم گوش،نکردی به نظرتون تغییر میکنه؟؟؟ اگه راهماییم کنین ممنون میشم
سلام دخترم 12 سالمه
من عاشق پسری شدم که دو سال ازم بزرگ تره و هیچ علاقه ای بهم نداره یا شایدم داره نمیدونم خودم رل داره با دختر عمه ش هست ولی من خیلی دوسش دارم روانیشم حتی سعی کردم چند بار حسم رو بهش بگم ولی میترسیدم همه ی دوستام رو عشقم کراشن الن من چی کار کنم؟؟؟؟
سعی کن از دوستات دور نگهش داری
نگو😂😑
چیزی نیست بخاطر هورمونه یادت میره
بزرگ میشی یادت میره
هییییی خدااااا همه همین رو میگن دع آخه مگه اسونه برا شما یک جمله برا ما یک مرگ تو این دنیاست😥😭
این سن اصلا مناسب نیست باید صبر کنی
این دوست داشتن فقط بهت آسیب میزنه چون یه طرفه است سعی کن تو زندگی دوست داشتن دو طرفه را تجربه کنی تا کمتر آسیب ببینی
من عاشق یه دختری هستم که ازم1 سال ازم بزرگتر و من واقعا عشاقشم من 14 سالمه اون15 نمی دونم چجوری بهش بگم دوسش دارم
۱۴ سالگی خیلی زوده داداش ، باید چند سال دیگه صبر کنی
خب سلام ی چن خطی بنویسم در مورد خودم شمام نظر بدید
اسمم نداست ۱۶ سالمه ۱۱ انسانی دختر کمی مغرور و کم رو شخصیت درونگرایی دارم و زیاد باهمه جور نمیشم ولی خوب هرجا میرم معمولا ادم های زیادی جلو میان تا باهام صحبت کنن چ پسر چ دختر ولی از اون جایی ک اعتماد بنفس ندارم سعی میکنم ازشون دوری کنم و زیاد احساساتی و مثل بعضی دختر ها لوس نیستم و یاد گرفتم توی هرکاری به خودم تکیه کنم و برای خوشحالی نیازی ب کسی نداشته باشم
خوب حالا این من از ی پسری خوشش اومده و بنظرش اون با همه فرق میکنه البته ک باید فرق کنه چون اون انتخاب منه😄🤏
زیاد داف نیست ولی بنظر من چهره زیاد مهم نیست مهم اخلاق و رفتار چون از هر زیبایی زیبا تر هست و تو یروزی ازش خسته میشی .
سالی یک بار یادو بار بیشتر همو نمی بینیم ولی از بچگی باهم بزرگ شدیم هم سنیم واخلاق هامون شبیه به همه .
خوب بگم ک از وقتی بهش علاقه مند شدم خیلی بیش از حد افسرده شدم جوری ک همه اینو بهم میگن ولی از طرف دیگه دوست داشتن اون باعث میشه به هیچ پسری فکر نکم و خطری نکنم افت تحصیلی نداشتم و اتفاقا بیشتر سعی میکنم ک درسامو بخونم و توی رشته ای ک هستم بهترین باشم و انقدر مدفق شم ک خودم برای چیزایی ک دوس دارم تلاش کنم بهشون برسم …از این ها بگذریم یک بار خود کشی با قرص کردم ک انگار وقت مردن نبوده …کار کثیف یکی از فامیل های نزدیک بامن ک فکر کنم منظور منو گرفتید دادگاه و ضربه های روحی شدید هروز فشار فکری زیاد گریه های پنهانی و خودزنی …با این همه من هنوز به اینده امید وارم و میدونم ک من ارزشش رو دارم و میدونم ک الان سن درستی برای عاشقی و این جور رابطه ها نیست پس میسپارم دست سر نوشت ک شاید خوب نوشت🤌😂✋
سلام
من 11سالمه و عاشق پسر عمم شدم که 14 سالشه .من از 5 سالگی عاشقش بودم ولی بهش نگفتم چون غرورم نمیزاشت و هم میترسیدم .اون اخلاقی خوبی داره ولی بعضو وقتا تند رفتار میکنه . سالی دوبار یا 1 بار همو میبینیم و میخوام با رفتارام بهش بفهمونم ولی عین خیالشم نی . فقط یکبار تو اتاق بودیم میخواستم صندلی رو جابجا کن اون از در وارد شد و منم نگاهش کردم اون زل به من بعد از 0ند دیقه صندلی رو فرو کردم تو شکمش😆 بعد خندید و رفت .ولی من بهش نمیگم دوست دارم همینجوری بذگره.👱
ای جان
انشااله ک موفق بشی ندا خانم❤
عزیزم منم یکی مثل تو بهترین کار صبر کردنه
خوبه ک با این همه سختی بازم امید داری موفق باشی 😐😂
دس خوش موفق باشی و به حرف های هیچ کس گوش نکن راهی ک میری درسته
افرین دختر قوی بهترین کار همینه خدا خیرش نده مرتیکه پست رو
امید وارم انقد جنس مخالف ببنید ک یکم نرمال شید 😐😐
ها تو نرمال ما خراب مزخرف
ها تو نرمال ما خراب مزخرف
سلام بنده راهکار را میدونم اطلاع دهید
بفرما
تومار نوشتی داش بد میگی چند خط…
امید موفیقت برا همتون امید وارم همتون عاشق بشید که شدید و به عشق های خود برسید ارزو میکنم هیچکس مث من عاشق دلشکسته نباشه من هیوقت به عشق خود نخام رسید و دیگه عاشق نمیشم به خاطرش
همچنین تو 🙂
حوصلت شد اقد بینویسی😐🤣
موفق✋
من عین تو هعی رو زگار …..
باریک
چقد واقعا سخته هعی
همچنین تو 🙂
عزیزوم
سلام من پسری ۱۵ ساله ام عاشق دختر همسایمونم که ۶ ماه ازم کوچیکتره چند بار که دیدمش اخلاق خوبی داره ولی وقتی میبینمش موهایم سیخ میشه تو تنهایی دختر مهربونیه ولی من بدجور عاشقشم هربار شبا تصور میکنم کنارمه و باهاش معاشقه میکنم…. لطفا کمک کنید چون ۱ ساله روش کارش دارم
اگه تونستی زود تر بهش بگو منم ۱۵ سالمه و یک سال روش کار کردم و ۳ ماه قبل(۱۴۰۱/۳/۵) از اینجا رفتن
اگر بهش بگه ، اون وقت شر بشه چی ؟
امیر جان
اشتباهی که من مرتکب شدم تو تکرار نکن مسلما بابت سنی که داره عشق تو رو درک نمیکنه تو اول باید اعتماد خانواده ش رو به دست بیاری مخصوصا مادرش رو…اونا میتونن تاثیر مهمی رو دخترشون داشته باشن اگه به خوده طرفت بگی احتمال زیاد چون تجربه یی ندارید به مشکل بر میخوری
سلام من 11سالمه. من توی یه هیئت کار می کنم و عاشق یه پسری توی هیئت شدم که ازم 4سال بزرگ تره همه دخترا هیئت روی اون کراشن ولی من بدجور دوستش دارم. همش بی دلیل گریه می کنم همش اونو کنار خودم تصور میکنم و ازهمه بدتر دوست دختر قبلیش دوست صمیمی منه و خوب میشناستش.
یه دفعه یکی از دوستاش کنارمن نشست و بعد نزدیک تر شد به من که پسره ای که دوسش دارم از کنار من بلندش کرد ولی دوست صمیمیم گفت پسره ای که دوسش دارم روی همه دخترا هیئت غیرت داره و همه رو به چشم خواهری میبینه ولی تو دلم گفتم اگه منو به چشم عشقش نمیبینه و به چشم خواهر منو میبینه و روم غیرت داره برام کافیه
سلام بهتره فراموشش کنی چون که تو هنوز آمدگی نداری برای این کاره
الکی هست بنده اینطور افراد را خیلی میشناسم به خاطر گول دختر ها بزنه اینطور هست در عمل هیچی نیست گول نخورید
سلام خوب هستین؟
ببخشید من پسر هستم و ۱۵ سالمه امسال میرم کلاس دهم. من عاشق دختر خانمی شدم که ۱ هفته ازم بزرگتره فامیلیم(خواهر زنداییم هست) و تو کلاس زبان با هم هستیم. من یه بار بهش پیام دادم درحد درسی بعد جواب داد بعد تا یه چند روز جواب میداد بعد بلاک کرد. یکمم از نظر مذهبی خوشش نمیاد. بعد براش کتاب خریدم که عذر خواهی کنم کتابو بهش دادم ولی کتابو داد به دوستش و برگردوند و خودش از کلاسم رفت. من خیلی دوستش دارم. تورو خدا بگید چیکار کنم🙏🙏 من نمیخوام دوست دختر و پسر باشیم من فقط میخوام اون حسه بینمون باشه تا بعد باهم اگر بشه ازدواج کنیم
عزیزم بهتره ک فراموشش کنی چون هردوتاتون در سنی نیستین که بتونین به رابطه بلند مدت فکر کنید
گذاشت رفت اونی ک میگفت بی تو میمیرم چ پایان تلخی داد به این بازیه بنام عشق تا که خفتیم همه بیدار شدن تا که مردیم همه بی یار شدن دل نوشته دل غم گینم
سعی کن دل ببری با کتاب بردن درست نمیشه زیاد سخت نیست فقط وقتی پیششی بزار فکر کنه که به تنها دختری که داری توجه میکنی خودشه
داداش تو ۱۵ سالگی خیلی زوده ، تازه وقتی یارو مذهبی باشه که هیچی .
بگذار حداقل بشی ۱۸ که خودتت بتونی یکم گلیمت از آب بکشی بیرون بعد فکر این چیز ها رو بکن
داداش تو ۱۵ سالگی خیلی زوده ، تازه وقتی یارو مذهبی باشه که هیچی .
بگذار حداقل بشی ۱۸ که خودتت بتونی یکم گلیمت از آب بکشی بیرون بعد فکر این چیز ها رو بکن . 🙂
باسلام
منم عاشق علیرضا شدم قبلا باهم چت کردیم و مامانم فهمید و واقعا عصبی شد و حتی منو زدند ولی باز هم باهم چت میکنیم
ولی مامانم بفهمه منو کشته
چکار باید بکنم؟
عزیزم به نظرم اگر خانواده ت مخالفن این رابطه رو تموم کن چون تو این وسط کتک میخوری هر بار که خانواده ت بفهمن و رابطه ای که با ترس باشه ارزش نداره….بزار وقتی برو تو رابطه که اینقدر بزرگ شده باشی که بخاطر یه چت کردن ساده کتک نخوری:))))
همه چیز رو تمومش کردیم
همه چیز
میگفت دوستم داره و ایناها
نمیدونم بخاطر اینکه کمتر ضربه بخورم یا هرچیز دیگه ای
اما عوض شد خیلی هم عوض شد
مشکل اینه ما فامیلیم و هربار میبینمش
اما خوب شد ک همه چیز تموم شد و حداقل ایندفعه خانوادم نفهمیدن
ممنون ازتون=)))
میدونی سنمم انقدر هست ک همه دوستام دوست پسر و ایناها داشته باشن اما خب خانوادم…
خودمم خوشم نمیاد
و ترجیح میدم به درسم فکر کنم
بخاطر من رابطه رو تموم کردیم
خوبیش اینه امروز کاری کرد که از چشمم افتاد و کمتر بهش فکر میکنم
چرا باید تمام کنه مسل جاوید وابرا در سریال یاغی اخرش به هم رسیدن
من ۱۷ سالمه دخترم عاشق کسی شدم ک باهم توی ی محلیم ولی از ترس اینکه خانوادم بفهمن بهش نگفتم دوست داشتنمون دو طرفس
سلام من ی دخترم ک دارم میرم کلاس هشتم
و ۵-۶ ماهیه ک بدجوووووور عاشق ی پسریم ک اونم دارع میره کلاس دهم
واقعا خیلی مهربون و خوشگل و اصن خفنه حس میکنم بهتر ع اون تو دنیا پیدا نمیشه…
منم کاملا الان مطمئنم ک دوسم داره چون رل زدیم و هرروز بهم حرفای عاشقانه میزدیم خیلی کارا برام میکرد حتی برام اینترنت میگرفت…
انقد حرفاش بهم امیدواری میداد ک باعث میشد انگیزم برا زندگی خیلی بیشتر بشه و برخلاف بقیه هیچ افت تحصیلی نداشتم معدل کل من امسال ۱۹/۹۷ بود.
ولی متاسفانه مادرم فهمید و ۳ _۴ بارم گوشیمو ازم
گرف
منم بش گفتم ک بد ی مدت رابطه مونو قطع کنیم
اونم خیلیییی داغون بود منم هرروز فکر خودکشی میزد ب سرم و همه میگفتن فراموش کن
تااینکه الان دوباره بش مخفیانه پیام دادم چون دلم دیگه طاقت نمیورد نمیتونستم اون همه خاطره رو فراموش کنم. شبایی ک با حرفاش خوابیدم یا صبحایی ک با حرفاش بیدار میشدم… اصن داشتم روانی میشدم
بد ک بش پیام دادم گف من واقعا عاشقت بودم خیلی دوست داشتم اما بیا برا اینکه هم تو اذیت نشی هم من، فقط دو تا دوست عادی باشیم تا همه چی درس بشه
بنظرتون اون الان ازم متنفر شده؟!
تروخدا جوابمو بدین نگرانم نمیتونم اینجوری زندگی کنم یاد اون خاطره ها ک میوفتم عقلمو از دس میدم🥺
اون ی کس دیگه رو دوس داره و ت اون مدتی ک ت گوشی نداشتی اون با یکی دیگه را زده سعی کن فراموشش کنی ( دوست نداره )
منم ، الان 20 سالمه ، همین تو بودم ، همینجوری بودم ، اما الآن اصن هیچ حسی به اون پسری که قبلاً عاشقش بودم ندارم ، به نظرم عشقای نوجوونی ماندگار نیس و نباید تو نوجوونی چنین تصمیماتی گرفت ، یکم که بزرگتر و پخته تر شدیم ، عشق واقعی خودمونو پیدا میکنیم و باهاش ازدواج میکنیم
نه نشده رابطه رو ادامه بده
اره دیگه احتمالا یکی دیگه رو میخواد
عزیزم این عشق پایدار نیست و مال دوره نوجوونیه
سعی کن پایان بدی ب رابطتون
بزرگتر ک شدی قطعا موقعیت های بهتری پیش میاد برات و اصلا این اقا پسر رو فراموش میکنی
سلام. من ۱۶ سالمه چهار سال پیش عاشق پسرداییم شدم که ۵ سال از خودم بزرگتره، تو این چهار سال عاشقش موندم دریغ از یه رفتار خوب از طرف اون نسبت به خودم، همیشه منو دست مینداخت یا مسخره میکرد… اینکه چرا عاشقش موندم خدا میدونه ولی هر دفعه می دیدمش یه جوری میشدم بعد سه سال دوست داشتن فهمیدم از دختر خاله ام خوشش میاد ازش خواستگاری کرده اونم جواب مثبت داده، همونطور که گفتم ۴ سال گذشته منم خیلی خوب فراموشش کردم حالا عاشق کسی شدم که به احتمال ۹۹ درصد یک طرفه نیست. تو جمع وقتی حرف میزنم با دقت نگام میکنه، منتظر یه فرصت تا باهام حرف بزنه، یواشکی نگام میکنه وقتی داریم بازی میکنیم بقیه رو ول میکنه میاد با جمعی که من توشم همراه میشه، این ادم تازگی اینطوری نشده، همیشه بود فقط من با عاشقی سه ساله ام این ادم به چشمم نمیومد، احساسی که الان به این ادم دارم خیلی تفاوت داره با احساسی که سه ساله پیش به اون داشتم، این ادمی که الان عاشقشم داداش همونی هست که سه ساله پیش عاشقش بودم. کسی که همیشه کنارم بوده و من بهش نگاه نکردم، فقط از تقدیر میترسم که اینم عاشقی یکی دیگه از دختر خاله هام بشه. نظر شما چیه؟
با دختر خاله هات اشناشون نکن 😂
بی بین شما خیلی زود عاشق میشن من تعجب میکنم نم عاشق شدم ولی تجربه گرفتم اون دختره هم با من بود هم یا به پسر دهات مون چت میکرد ولی سی کنید که تو نو جوونی عاشق نه شین من 18سالمه تجربه گرفتم دیگه به حیج کی حتا یه نگاه هم نکردم البته پنج سال پییش
من دست خودم نیس بخاطر دعوا های خانواده و کمبود توجه که عاشق پسر عمم شدم و دخترا تو این سن تو احساساتشون خیلی حساسن البته تو اینترنت خوندما.راست گفته اینترنت.
تو خودت هنوز نوجوونی .
سلام ی دخترم و ۱۴ سالمه من ب کوهنوردی خیلی علاقه دارم تیر ۱۳۹۹ بعد از دو سال رفتم کوهنوردی ( البته اون برنامه دره نوردی بود ) رفتیم ت مکانی ک قرار بود همه سوار ماشین بشیم منو مامان و بابام رفتیم ک سوار بشیم البته منتشر ماشین بودیم وقتی ک رسیدم ی پسره با باباش ( دوست صمیمی بابام ) اون ه بود ک مامانش طلاق گرفته اونا از ما رو تر رسیده بودن وقتی ما رفتیم و سلام دادیم یهو اون پسره سرشو بلند کرد و منو نگا کرد ی دل ن صد دل عاشقم شد منم همون حسو داشتم برنامه رو شروع کردیم ( یعنی ب اون مکان رسیدم) پسره ذهن منو مشغول کرده بود داشتیم حرکت میکردیم این هی با من میرفت خلاصه رسیدیم ب ی چشمه برای رسیدن ب اون چشمه باید ده متر شیب بالا میرفتی اون برا منو گرفت گف بده من ببرم منم گفتم باش رفتیم حس من داشت شدید تر میشد ی شب موندیم صبحش این کلا با من میرفت و حرف میزدیم رسیدم تا صبحونه بخوریم منم داشتم با سنگا بازی میکردم ک یهو پام لیز خورد اینم گف مراقب باش رفتیم جلو تر ی جا نشستیم از اونجایی ک من عاشق شکلاتم اون نشست و اونم شکلات دوست داشت ولی از شدت گرما شکلاتی البته بود بیسکویت رو زد ب اون و هی هی داد ب من بعد رفتیم از ی جای سخت داشتیم میرفتیم ک بابای من بالاتر بود گف فقط مواظب من باشد و خودش با من میرف( منظورم اون پسره اس ) و دستمو میگرف
اون برنامه تون شد ت برنامه های بعدی هی با من نیومد و از این کارا میکردم ، شوخی میکرد , مواظبم بود
ت ی برنامه ای ی دختر دیگه ای اومد منم عاشق اون پسره شده بود و وابستشم بودم اون هی با اون دختره میگشت و مواظبش بود 🥺 برایش رو خاک قلب کشید توش R نوشت چون اسم دختره ریحانه بود چن ماه گذش نمیتونستم فراموشش کنم خب عاشق بودم …….
هر وق ت خیابون میدیدمش دلم از جاش کنده. میشد بیشتر عاشقش میشد این رف سربازی و برگشت ۳۱ خرداد امسال رفتیم ی جایی اونم اومد قلب من از جاش داشت در نیومد ی استرسی داشتم ……… ولی اونوقت بدجوری نگام کرد ک انگار دوباره عاشقم شده منم ک ی لحظه ای نی ک ب فکرش نباشم
سوال : اون عاشقمه یا ن؟ بهم میرسیم
بله
خواهر عزیز عاشق شما نشده وقتی داشت با دختر دیگه راه میرفت حتما اگر دختری خوشگل تر خودت دید عاشقش می شد
ن اتفاقا دختره خیلی زشته اخلاقاشون کامل باهم متفاوته دختره چادریه پسره ی جور دیگه کلا برعکس هم هستن اخلاق پسره عین خود منه خیلی شبیه همیم ( منظورم منو و پسره اس )
با این نگاه آخر فک میکنم ک عاشقانه
سلام بهتره که از عشق عاشقی فاصله بگیری برای خودت میگم بهدشم تو عاشق اون پسره شدی واصلا این فکرو از سرت بیرون کن که اون تو رو دوست داره یا نه
ای جانم
من که از حرفات چیزی سر در نیاوردم
سلام من ۱۹ سالمه و عاشق دختری شدم که ۲۵ سالشه. خیلی روش کراش دارم و فامیل دورمون به حساب میاد
به نظرتون چیکار کنم؟
سلام من ۱۴ سالمه و استاد ویولنم رو دوست دارم طوری که وقتی پیشش هستم احساس ارامش می کنم و همیشه بهش فکر می کنم دلم براش خیلی تنگ میشه در طول هفته من فقط او را یکشنبه ها نیم ساعت میبینم او سن زیادی داره ۲۶ نشون میده ولی دقیق نمی دونم چند سالشه نمی دونم این حسم عشق هست یا نه ولی حاضرم تا ابد در همان کلاس با او باشم لطفا کمک کنید من الان چکار کنم میترسم
عزیزم منم سه سال عاشق یه مردی بودم که 11 سال ازم بزرگتر بود ، اما عشقی بود که ارزش ادامه داشتنو نداشت ، به نظرم فراموشش کن ، اینجوری خودت نابود میشه و از اهداف آینده ات جا میمونی ، هیچوقت به اون نمیرسی
۱۴ ساله و عشق؟
خانم ما میگفت سن و سال هرچیم باشه توش عشق هست و خانم معلم ما میگفت من از بچگی عاشق یکی بودم الانم ازدواج کرده تازه مادرمم با بابام همسایه بودنو تو بچگی عاشق شدن من نمیدونم چرا شما فکر میکنین زیر 20 سال عشق بچگانست و فلان
داداش یا خواهر تو میگی چهارده ساله وعشق ممکن هرکسی عاشق بشه حتی 5 ساله پس ………..س نگو
سلام خسته نباشید پسرم
من ۶ ساله ک عاشق دختری شدممم
پارسال بهش گفتم اون یه حسی بم گرفت و ولی عاشقم نشد داشت ب سمت رابطه میرفت ک خانواده من فهمیدن و جدا شد