ازوقتیکه زنا پاشونو کردن توکفش مردا همه چیو نابودکردن وب فسادکشیدن تاحرفی میزنی میگن چ فرقی بین زنومرد هست .اگر فرقی بینشون نیست چرا مثل برده خریدوفروش میشن کی گفته زن باید سکه یا چیزای باارزش مهرش بشه اصلا چراباید مهربندازن چرامرد مهریه نداره مگه نمیگید فرقی ندارید شماها حرف خداروهم قبول ندارید واسه خودتون فتوای ابدوغ خیاری میدید هرکی مشکلی دراین مورد داره بیاد تا فرقشو بهش بگم زمین تا اسمون فرق هست بین زنو مرد

سلام اسم من بهنام وقتی به گذشته فکر میکنم دلم می شکن و از خودم بدم میاد باره ها به همسرم که دوستش داشتم خیانت کردم طوری که هر روز از دور تر شد الانم میخواد جدا بشه تازه بیشتر دلم براش تنگ شده نمی دونم چرا ولی احساس میکنم باید عشق و علاقه تو سال های بد ازدواج ی شک داد یا سنجید که اگر روزی ضعیف بودن به داد رسید و نوش دارو بعد مرگ سهراب نشود من به عنوان ی مرد میگم ما مرد ها اگر هروز به ما عشق و دوست داشتن خانم ها ثابت شود خیانت نمی کنیم وای به روزی که زندگی بی میل ت‌کراری شود اون موقع دنبال هیجان میریم پس خواهرای گلم برای مردهای زندگی خود همیشه به خوبی روز اول پر انرژی باشید امیدوارم هم زندگی ایم بنده رو سیاه هم شما را خدا فرصت مجدد بده

سلام من زنم سه سال بود بهم خیانت میکرد نمیدونستم ووبا چنتا پسر دوست بود وتا من میرفتم سر کار اونا را میلدردشوندخونه یا باشون میرفت بیرون بعد سه سال من فهمیدم یک دعوا زرگری درست کرد رفت خوتهدماگانش وگفت من طلاق میخوام پا کرده تو یک کفش طلاق میخواد همه پولای منا خرجشون می‌کرد حالام مبگد من تو را دوست ندارم باید طلاق توافقی بهم بدی یک پسر ۱۵ ساله دارم یک دختر ۹ساله خیلی دوسش داشتم آنقدر که ماشینم را زدم به نامش پول رهن خونه زدم به نامش همشو بورد و شکایت کرده نفقه میخ ار وحرچی همه باش هر می‌زنند حاضر نیست برگرده منم خیلی دوسش داشتم ولی نمیخواد برگرده تو را خدا کمکم کنیو بچهام دارند نابود میشند افسردگی گرفتند

منم شوهرم چن، بار بهم خیانت کرده خواستم طلاق بگیرم اما نشده چون شوهرم ب هیچ وجه راضی نمیشه طلاقم بده منم مدرکی ندارم ک ثابت کنم شوهرم بهم خیانت کرده
خوش ب حال مردا که اگه زنشون بهشون خیانت کرد میتونن راحت طلاقش بدن

اگه میتونستم طلاق بگیرم با دوتا بچه و خانواده خیلی با آبرو و وابستگی زیادی ک به شوهرم دارم حتما طلاق میگرفتم
مرد وقتی زنش خیانت میکنه راحت میبخشه زن پرروتر میشه اگه خواست ببخشه باید سخت ببخشه مثلا همین که مهریشوببخشه تادفعه دیگه جرات نکنه از این غلطا بکنه
من خودم تو جریان خیانت شوهرم امتیازهای زیادی ازش گرفتم تا برگشتم سر زندگیم یکیش این بود که مهریمو ازش گرفتم

با سلام وقت همگی عزیزان بخیر خوشی، آرزو میکنم هیچکسی با خیانت ناموسی روبرونشده باشه و اینجایی که پیامها رو خوندم اکثرا نفرات خیانت دیده هستن چه از طرف زن(همسر)چه از طرف مرد (شوهر)
داستان زندگی خودمو خواهم نوشت بنده بنام اکبر سن 30سال تحصیلات کارشناسی ارشد و الان دانشجوی دکتری هستم و دوسال هست که خداروشکردر ی سازمانی مشغول بکار هستم و قبلادر کنار درس کار آزاد میکردم تا کسب روزی حلال باشم، فردی خونگرم و راستگو هستم اصلا نمیتونم دروغ بگوییم کلا تو خونم نیس از این بحث بریم کنار، بنابه وقت ازدواج اواخر29سالگی قسمت شد ازدواج کنم با دختری بنام مریم18ساله از آشناههای خیلی دور که حتی رفت وآمد هم نداشتیم کلا قیافه همدیگه رو هم ندیده بودیم نه خودم نه خانواد ه ام، الان سوال پیش میاد چرا تفاوت سنی 11 سال بله 11 سال تفاوت سنی داشتیم اما هر دوتامون بابت اختلاف سنی مشکلی نداشتیم درست میتونه اشتباه هم باشه قبول میکنم نظراتتون رو اما به هر حال اون لحظه مشکلی نداشتیم ازدواج صورت گرفت 10 ماه نامزد بودیم باز من مشکلی در این ماه ندیم بین خودمون منه اکبر خیلی دوسش داشتم دیگه میگفتم تنها زندگیم مریم هست سعی میکردم از هر جنبه احساس کمبودی نکنه خدارو شکر همین طور هم بود ،بعد 10 ماه دوره نامزدی ، ی جشن عروسی شیک گرفتم و اومدیم خونه که 8 ماه طول کشید کنار هم موندیم باز در این 8 ماه ازهر لحاظ مثلا پوشاک ،خوراک، دکتر، گردش ، محبت و صمیمیت من براش کم نزاشتم حتی یکشو بگم زخم معده داشت در دوران مجردی و نامزدی برام نگفته بود سومین روز برام گفت که معده ام درد داره بردم دکتر بعد آزمایشات دیدم که زخم معده داره خلاصه بعد دو سه ماه معدش خوب شد اینو نوشتم که قبل جشن به من نمیگفت بعدی که اومد خونه ام برام گفت خلاصه منت نمیزارم به هرحال خانومم بود باید بهش میرسیدم و چند تایی دیگر که بنده کم کسری بهش نداشتم در خدمت خانومم بودم از هر لحاظ ،،،
اما موضوع خیانت از اینجا شروع میشه
در این 8 ماه که خانوم آورده بودم خونه در 6 مین ماه بنده که گوشی هر دوتامون دست همدیگه بود یک روز کوشی نکاه کردم دیدم با ی آقایی چت کرده و اسکرین گرفته منتظرش نماندم بهش گفتم این کیه با هاش در ارتباط بودی گفت نه دوست دختر داییم هست باهاش قهر کرده پسره میخواد من آشتیشون بدم اما متن پیامها اونو نمیگفت خلاصه چشم بستم اما تحت کنترل نگه داشتم بعد دو هفته دیدم که خودش با پسره چت میکنه کلا اسکرین گرفتم بهش گفتم باز گفت دیگه نمیحرفم اون دوست پسرم بوده در دوران مجردیم ، اما من به مامانش گفتم به خانواده خودم هم نگفتم تا حرمت عروس پیش خانواده من نره غرورش نشکنه بعد دیدم مامان دختره عکس العلمی نشون نداد بعد ی هفته بعد به پدر دختر گفتم که دخترتون با یکی حرف میزنه بهش ی پیزی بگین برام گفت بچه هست خلاصه دیدک که دختره اصلا احترامب به خانوادش نداره چه برسه به من ، بعد سه دیگه دیدم دختره دیگه حرف نمیزنه گفتم خدارو شکر من واتسابشو هک کرده بودم از اونجا اطمینان میکردم که دیگه خدارو شکر تموم کرده اما بعد ی ماه که شب سرکار بودم اون روز پسره رو آورده بود خونه و خانوادم دیده بودن و پسره فرار کرده بود و بعد فیلم ها رو که دیدیم دیگه شکی برامون نموند همون فردایی اون شب به پدرش تماس گرفتم گفتم بیا دخترتو ببر خونت اومد فیلم باز کردم گفتم بیا اینم از دخترت که پسره رو آورده خونه پدرش هیچی نگفت لال شد گفتم بلند شو دخترتو ببره خلاصه رفتن خونه خودشون

شماره کارتی که داخل کیف خانومم پیدا کردم شماره کارت بانکی پسره بود که براش میگفته عکس لختی که خانومم براش فرستاده میگفت میزارم فضای مجازی هم باید پول میدادی هم رابطه جنسی خلاصه خانوم هم آدرس خونه رو میده میکشه خونه اونم چند باری که خودش (در کلانتری اعتراف کرد) که پسره دوست پسرش بوده از 16 سالگی و عاشق اون بوده و پدر زورکی به من داده دختره رو ،
خلاصه الان به خاطر این که آبروی خانوادشون نره اومدن گفتن طلاق توافقی دو جلسه رفتیم پیش رواشناس سومی هم خواهم رفت چند روز دیگر که گواهی عدم سازش ارجاع بده دفتر قضای و دادگاه تموم بشه

دختره هی پیام میده که شیطان قولم زدو فلان ،اما میدونم که دیگه نه من قبول دارم بیارمش خونه کلا نه بهش اعتماد دارم باید این طلاق باشه تا تموم بشیم
اون ضرر و زیان و احساساتم ، طلاهای که در دست داشت اونارو هم گذشتم هیچی نمیخوام فقط بره ، ناموس آبروی خانواده منو برد درسته شاید برای من زیاد سخت نباشه اما این ضربه رو من خوردم و برای خانواده اجداشون چندین سالها اسم این بی ناموسی خواهد بود و میمونه براشون از قدیم گفتن انسان ذاتش خراب باشه پس خرابه درست شدنی نیس

ی مورد هم بنویسم در پیامها دیدم ببینید خیانت خیانته اما خیانت زن با مرد فرق میکنه

اگه زن خیانت کنه یعنی دیگه ناموس ی خانواده به باد رفته چراغ خونه تاریک شده و نمیشه در ظلمات زندگی کرد
اما مرد خیانت کنه ناموس نخواهد رفت بلکه پایه ی زندگی سست خواهد شد

دوستان من خیلی اذیت کشیدم تو این چند ماه موهام سفید شدن ؛ محبت زیادی هم ارزش نداره من خیلی محبت کردم محبت کنید به اندازه ای که ارزششو داشت براش انجام بدید.
یا حق

بخشش شاید اگه در حد یه تماس و ..‌ بوده باشه، کمی راحت تر باشه.. هر چند برای من خیلی سخت بود و گاهی فکرش سراغم میاد…
اما مهم از ته دل پی بردن طرف به خیانتش و دیگه ادامه ندادن به کار ناشایسته خودشه…
اگه ادامه بده یا بعد اتمام رابطه دوباره بخاد پیام بده بهش دزدکی …. دیگه سخته اعتماد…
البته اگه خیانت در حد رابطه ی جن.سی باشه بنظرم مرد و زن نداره و کاملا زندگی تموم شدست.
من خانومم در حد پیام و تماس بود که فکرش داره آزارم میده، ولی بهش فرصت بخشش و جبران دادم‌. در این حین هم به آینده خودم و بچه ۴ سالم خیلی فکر کردم که حتما اگه قراره جدایی باشه با خودم زندگی میکنه …
در ظاهر خانومم آنها پشیمانی کرد و همه چی رو رها کرد تا زندگی رو زیر نظر مشاوره ادامه بدیم… هزینه زیادی بابت مشاوره و سفر و ‌… کنار گذاشتم … ظاهر زندگیمون کمی بهتر شد … ولی من قصد داشتم ببخشم و قبلش در مشاوره و روردرو همه شرایط گفتم که شرط سختی نبود(اگه قراره ادامه زندگی باشه باید اعتماد رو بهم برگردونه با کات کردن رابطه حتی تک زنگ و .. نباشه‌…. و شرایط دیگه ای داشتیم.. گذشت شمارش رو تغییر ندادم تا بتونم مطمئن شم کاملا… اما یکبار بعد گذشت ۸ ماه پیامکی دیدم ازش که به طرف سابق داده بود و گفته بود هنوز (”زبیادتم من ….” !!)….
دیگه خوره بی اعتمادی وجودم رو گرفته و با اینکه همسرم مستقل نیست و خانه داره.. دلم براش میسوزه … دیگه بهش نگفتم چرا بهش پیام دادی… فقط در حال جفت و جور کردن کارهای انتقالی (برای رفتن به شهر زادگاه خودم بعد ده سال دوری) و آینده بچه ام هستم تا زمان درست شدن، زندگی رو رها کنم‌..
ماشینی هم که حدودا ۸ ماه پیش براش خریدم قصد دارم براش بذارم… به خاطر این ده سال زندگی خوبی که داشتیم…
غم من خیلی زیاده، تماس هاش پیام هاش و … رو داخل جیمیل ذخیره کردم تا بعد رفتنم رمز این جیمیل رو براش بفرستم و خودش بمونه و بدیهاش که در حق منِ عاشق و دلسوخته کرد…

فقط خاستم داستان زندگیم رو بدونید شاید کمکتون کرد تصمیم بهتری بگیرید…

نتیجه:
۱. اگه تونستید اعتماد کنید و تا یکسال خطایی سر نزد و خطای همسرتون فقط چت یا تماس بوده مثل مورد من با فردی خارج از شهر سکونتون، پس ببخشید و زندگیتون رو بسازید … که انسان گاهی خطا می کند.
۲. اگر با وجود همین خطای کوچک ولی بازم تکرار شد، قبل از اتفاق بدتری که ذهن و روانتون رو نابود کنه تصمیم به رفتن بگیرید… همانطوری که من بخاطر اینکه نابودتر نشم و آینده بچه ام رو بردارم و براش بسازمش، تصمیمم جداییه.
۳. اگه طرفتون با رابطه جن.سی بهتون خیانت داشته، نظر من اینه که بازسازی اعتماد دیگه تا جد زیادی غیرممکنه و تصمیم جدایی بهترین انتخابه.

در صحبت هام: چه مرد و چه زن خیانت کنه فرقی ندارد، و ذهن و روح و روان طرف مقابل که خیانت دیده نابود خواهد شد.

در پناه خدای زیبایی ها

سلام. همه کامنت ها خوندم. بنظرم زن اگر خیانت کرد و‌ارزش بخشیدن داشت، باید مهرش ببخشه بعنوان تاوان خطایی که کرده. اگر مرد خیانت کرد باید حق طلاق به زن دهد بخاطر تاوان خطایی که کرده. هر دو باید در دفتر اسناد رسمی ثبت شود. یک راه حل قانونی و منطقی از نظر من. اگر هم ارزش بخشیدن ندارد همون اول توافقی جدا شدن بهتر است.

زنی که با داشتن شوهر به همسرش خیانت میکنه طبق دستور اسلام به اون مردی که بخاطرش خیانت کرده حرام ابدی میشن….خداوند بخاطر این حرام کرده که هیچ زنی به شوهرش خیانت نکنه

موافقم با حرفاتون

فقط باید گذاشت و رفت…
اگه شما خوب بودی و طرفت خیانت کرده فقط باید تنهاش بذاری و بری و خودتو از تحمل یک عمر عذاب نجات بدی. حتی به خاطر بچه هم نباید به این زندگی ادامه داد . خودمون مهمتر هستیم.
وقتی طرف خیانت میکنه یعنی فقط خواست خودش براش مهم بوده ، پس وقتی برای کسی مهم نیستی نباید خودت را ذلیل کنی و تحملش کنی.
اینم بگم خیانت فقط خیانت جنسی نیست، وقتی با کسی از جنس مخالف غیر از همسرت درد و دل میکنی و زیادی باهاش درگیری عاطفی پیدا میکنی خیانته، وقتی پیامهای عاشقانه و تحریک امیز به کسی میدی خیانته، وقتی در نبود همسرت حتی برای شوخی و خنده و سرگرمی با جنس مخالف تلفنی حرف میزنی خیانته، وقتی به بهونه های الکی بایه غربیه ای که میدونی منظورش از ایحاد رابطه دوستی چیه قرار میزاری و بیرون میری خیانته،،، مرد و زن هم نداره ، فرقی نمیکنه کی خیانت کرده. خیانت، خیانته!
وقتی طرف مقابلت (همسرت) این چیزها را متوجه بشه قطعا دیگه اون ادم سابق نیست، شاید به روت هم نیاره ولی دیگه تموم شده همه احساسی که بهت داشته…
ده ساله دارم تحمل میکنم دیگه چیزی ازم نمونده..
شما تحمل نکنید، از اولین خطا بگذری در واقع از عزت نفس و شخصیت و غرور خودت گذشتی یعنی اجازه دادی له بشی…

وقتی کسی قتلی انجام می دهد جوابش قتل است وقتی زن یا مردی هم خیانت می کنند باید اندام های جنسی آن ها در آورده شود.فقط قصاص

حس انتقام، تنها گزینه ای هست که میشه بهش فکر کرد انجام داد

سلام من چند روز هست دوس دخترم بهم خیانت کرد درست بعد ااز دوساعت دعوا الکی با پسر دیدمش ی هفته بود رفته تو مخ من هر چند مهم نیست برام خودمم میخواستم جدا بشم ازشش ولی نمیدونم چرا دارم اذیت میشم از مخم نمیره بیرون نمیدونم چیکار کنم کلافه شدم دلم گرفته هیچی بهم حال نمیده نمیدونم چیکار کنم حالم بهتر بشه

خخخخ چرتو پرت سعی کنید زخم هاتون رو درمان کنید و دوباره بهش اعتماد کنید..خخخخخخخ آخ شکمم

خخخ ای خدا

خخخخخ😂😂😂😂😂

خخخ زن رو بعد از خیانت باید سرشو برید این چرتو پرتا چیه خورده مردم میدید آقاجان خخخخخخخ