بدبینی نسبت به همسر در زندگی مشترک باعث احساس خشم، ناراحتی، عصبانیت و پرخاشگری میان زوجین می‌شود. شک به همسر احساس آرامش و اعتماد را از شما می‌گیرد و لحظات خوب زندگی شما را خراب می‌کند.
اما دلیل شک به همسر چیست؟ با همسری که نسبت به شما بدبین است، باید چگونه برخورد کنیم؟ اگر ریشه شک به همسر را هرچه زودتر برطرف نکنید، به مرور زمان پایه های زندگی شما را سست کرده و به مرز نابودی می‌کشاند. بنابراین با ما در این مطلب همراه باشید تا جنبه های مختلف بدبینی نسبت به همسر را بررسی کنیم.
شک از کجا می‌آید؟
معمولا شک از احساس علاقه و دوست داشتن زیاد نسبت به همسرمان ایجاد می‌شود. وقتی ما همسرمان را دوست داریم نسبت به او احساس مالکیت میکنیم و همین احساس مالکیت باعث می‌شود که نسبت به همسرمان احساس کنترل گری داشته باشیم و به خودمان اجازه بدهیم که تمام رفت و آمد و رفتارهای او را کنترل کنیم. حالا به نظر شما دلیل احساس مالکیت نسبت همسرمان چیست؟ جواب این سوال تا حد زیادی ریشه بدبینی نسبت به همسر را مشخص می‌کند.
ریشه احساس مالکیت نسبت به همسر
همیشه احساس مالکیت برخاسته از یک ترس درونی مانند ترس از دست دادن و یا طرد شدن از طرف همسر است. به همین دلیل پشت بیشتر رفتارهای کنترل گرایانه و شک نسبت به همسر، ترس از دست دادن وجود دارد. کسی که نسبت به همسرش احساس مالکیت می‌کند با این احساس همراه است که ” من چون عاشق همسرم هستم، نمیتونم بدون او زندگی کنم”. در حالی که این باور یک باور اشتباه است که گاهی اوقات در عمق رابطه زناشویی بعضی از زوجین دیده می‌شود و آسیب جدی را به رابطه آن ها وارد می‌کند.
جهت مشاوره برای هم وطنان خارج از کشور روی لینک زیر کلیک کنید.
هموطنان خارج از کشور
برای رزرو وقت مشاوره حضوری روی لینک زیر کلیک کنید.
رزرو جلسه مشاوره حضوری
چرا ترس از خیانت و طرد شدن از رابطه زناشویی را داریم؟
معمولا بیشتر این ترس ها و احساس طرد شدن ریشه در برخی از کمبود ها و خلاء های شخصیتی دارد. فردی که می‌گوید نسبت به همسرم مشکوکم یعنی شک را جایگزین اعتماد در رابطه کرده است. به جای اینکه برای بهتر شدن زندگی زناشویی تلاش کند به تخریب این رابطه کمک می‌کند.
در حقیقت کسی که به شک در زندگی مشترک میدان میدهد دائما به خودش تلقین می‌کند که ” تو خوب نیستی، تو شایسته عشق همسرت نیستی، بقیه از تو بهترند، تو آنقدرها هم خوب نیستی که همسرت با تو بماند”. در نتیجه این تفکرات اشتباه نه تنها موجب جلوگیری از خیانت نمی‌شود، بلکه روز به روز به رابطه شما آسیب جدی وارد می‌کند و منجر به اتفاقات ناخوشایندی در زندگی شما می‌شود.
شک با خیانت متفاوت است!!
شک یک باور و خیانت یک اتفاق است که ممکن است در زندگی زناشویی شما رخ بدهد. معمولا افراد شکاک در رابطه زناشویی از خیانت عاطفی و جنسی همسرشان می‌ترسند و به همین دلیل رفتارهای کنترل گرایانه ای نسبت به همسر خود پیدا می‌کنند. اما غافل از اینکه خود شک به همسر می‌تواند باعث خیانت همسرتان شود. در واقع عدم اعتماد شما به همسرتان باعث رفتارهای دور از احترام همراه با تحقیر و سرزنش نسبت به همسرتان می‌شود. طبیعی است که شوهر و یا زن شما نمی‌تواند چنین شرایطی را تحمل کند و به سمت خیانت سوق پیدا می‌کند.
غلبه بر احساس شک و بدبینی نسبت به همسر
هرگاه احساس بدبینی نسبت به همسر خود پیدا کردید به جای اینکه بر رفتارهای او متمرکز شوید به سراغ خودتان بروید و ببینید چه احساس و ترس هایی در درون شما شکل گرفته است. دو حالت دارد و شما یکی از این راه ها را باید در پیش بگیرید:
حالت اول
آیا شما احساس ترس از دست دادن و یا طرد شدن از رابطه عاطفی با همسرتان را دارید؟ اگر جواب بله است شما باید بر روی احساس عزت نفس و خود باوری خود کار کنید تا وارد یک رابطه عاشقانه ناسالم و معیوب نشوید. وقتی شما خودتان را ارزشمند بدانید و به عشق میان خود و همسرتان اعتماد داشته باشید، هیچ گاه اجازه ورود شک به زندگی مشترک را نمی‌دهید.
حالت دوم
گاهی اوقات ممکن است شک شما با یک سری از واقعیت ها در رابطه مشترک رو به رو شود و با پیگیری های شما شک به یقین تبدیل شود. در چنین زمانی شما باید تصمیم بگیرید که به شک خود بیشتر میدان بدهید و با جمع آوری تمام داده ها و اطلاعاتی که در دسترس شماست خودتان را از حالت برزخ نجات بدهید تا به حقیقت برسید. در اینجا دیگر شک نباید منجر به ترس و عقب نشینی شما بشود چرا که یک بار برای همیشه این مسئله باید در زندگی شما حل بشود.
اگر به همسر خود شک کردید چگونه باید اقدام کنید؟ بهتر است در مورد نشانه های خیانت بیشتر بدانید. پیشنهاد میکنیم مقاله نشانه های خیانت مردان را مطالعه کنید.
مقابله با رفتارهای شکاکانه همسر
- مشاوره حرفه ای تخصص ماستشما میتوانید برای مشاوره و تراپی در زمینه بدبینی نسبت به همسر چیست؟ شک با خیانت متفاوت است!! با بهترین روانشناسان مرکز مشاوره خانواده آویژه تماس حاصل نمایید. ساعت پاسخگویی ۹ صبح الی ۱۲ شب.برای مشاوره تلفنی فوری داخل کشور روی لینک زیر کلیک کنید.
جهت مشاوره برای هم وطنان خارج از کشور روی لینک زیر کلیک کنید.
هموطنان خارج از کشوربرای رزرو وقت مشاوره حضوری روی لینک زیر کلیک کنید.
رزرو جلسه مشاوره حضوریعوامل تحریک کننده همسرتان را شناسایی کنید
بهترین راه برای رفع بدبینی زن نسبت به شوهر و یا بالعکس شناسایی عوامل تحریک آمیز شک همسرتان نسبت به شماست.
- شک همسرتان در چه زمان و موقعیتی شروع شد؟
- در چه زمان هایی حساسیت های همسرتان بیشتر می‌شود؟
- در مدت اخیر با جنس مخالف خود رفت و آمد و یا گفتگو داشته اید؟ همسرتان در مورد شک خود چه می‌گوید؟
پیدا کردن پاسخ این سوالات به شما کمک می‌کند تا ریشه شک همسرتان را پیدا کنید و کنترل بهتری روی رابطه خود داشته باشید.
به خط قرمزهای همسرتان احترام بگذارید
همانطور که همسر شما در مورد موضوعات مختلف عقاید متفاوتی دارد ممکن است خط قرمز های او با خط قرمز شما متفاوت باشد. به طور مثال شاید از نظر شما صحبت با جنس مخالف و بگو و بخند در چت مشکلی نداشته باشد اما همسرتان نسبت به این مسئله حساس باشد و آن را خیانت مجازی بداند.
بنابراین حالا که در قدم اول حساسیت های همسرتان را شناسایی کردید سعی کنید تا حد امکان از آن ها دوری کنید و یا او را در جریان تمام تماس و گفتگوهای خود قرار دهید.
دروغ نگویید و با همسرتان شفاف باشید
حالا که متوجه شدید همسرتان به شما مشکوک است با توضیحات مبهم و گنگ، شک او را بیشتر نکنید. اگر قرار است به خانه مادرتان بروید حتما به همانجا بروید و اگر در حین مسیر تصمیم تان را عوض کردید حتما همسرتان را در جریان بگذارید. در واقع برای جلب اعتماد همسر شکاک سعی کنید برای یک مدت، تمام روابط و رفت و آمدهای خود را برای او شفاف سازی کنید تا به مرور زمان شک به همسر برطرف شود.
با همسرتان گفتگو کنید
احتمالا بدبینی مرد نسبت به زن و یا بالعکس به دلیل وجود برخی از سوء تفاهم ها در میان زوجین است. بنابراین برای رفع این سوء تفاهمات باید با یکدیگر در مورد شک و پرسش های ذهنی همسرتان صحبت کنید و تا جایی که امکان دارد شفاف و قانع کننده حرف بزنید. به هیچ وجه انگشت اتهام را به سمت همسرتان نگیرید و با او احساس همدردی کنید. از همسرتان بخواهید برای حل شک در زندگی مشترک، هر دو تلاش خود را به کار بگیرید.
به همسرتان عشق بورزید
موثرترین راه برای رهایی از شک همسرتان عشق ورزیدن و محبت به اوست. برای درمان شک به همسر ابراز محبت کلامی تاثیر بسیار زیادی بر بهبود رابطه شما دارد. به همسرتان بگویید که همیشه در کنارش خواهید ماند و حضور او در زندگی شما ارزشمند است تا دوباره همسرتان به شما دلگرم شود.
سخن آخر
شک داشتن به همسر یک اتفاق مهم در زندگی مشترک است که اگر هر چه زودتر برطرف نشود به مرور زمان رابطه شما را در معرض فروپاشیدگی قرار میدهد. بنابراین اگر خودتان نسبت به همسرتان مشکوک هستید و یا با همسری شکاک زندگی می‌کنید باید هرچه زودتر به فکر برطرف کردن این مسئله باشید. اگر فکر می‌کنید که نیاز به کمک شخص دیگری دارید حتما از یک زوج درمان و یا مشاوره خیانت مشورت بگیرید. مشاورین تجربه های مشاوره در زمینه شک به همسر را زیاد پشت سر گذاشته اند و به همین دلیل می‌توانند کمک زیادی به بهبود رابطه شما بکنند.
سوالات متداول
چیکار کنم به همسرم شک نداشته باشم؟
شک به همسر دلایل مختلفی دارد که برخی از آن ها ممکن است با واقعیت رو به رو شود، بنابراین بهتر است در مورد شک های خود با همسرتان صحبت کنید و یا به زوج درمانگر مراجعه کنید.
چرا نسبت به همسر خود احساس مالکیت میکنیم؟
معمولا احساس مالکیت ناشی از ترس طرد شدن، تنها شدن و یا از دست دادن عشق همسر است. به همین دلیل ما با رفتارهای کنترل گرایانه سعی در آرام کردن خودمان را داریم.
چگونه باید با رفتارهای کنترل گرایانه همسرمان برخورد کنیم؟
در ابتدا لازم است شما بدانید که دلیل شک همسرتان به شما چیست. سپس با او در مورد شک هایش صحبت کنید تا سوء تفاهمات برطرف شود.
خدمات مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه
لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید .
در این راستامرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژهخدمات متنوعی را در زمینهمشاوره خیانت به شما هم میهنان عزیز ارائه میدهد.
پسرا همشون خیانت میکنن همشم انکار میکنن.ما دخترا چون خودمون خیانتکار نیستیم برامون خیلی سخت میگذره.پس تا جایی ک میتونیم باید از پسرا این جونورای بی ارزش خائن دوری کنیم
چرا فقط آقایون چرا خانوما خودشونو مبرا میکنن از این قضیه توی هم خانوما هست و هم آقایون
عزیزدلم‌امارنشون‌داده‌شصددرصدخانم‌هاوچهل‌درصدهم‌اقایون‌بیشرخیانت‌میکنن‌فکرکنم‌طرف‌خودشم😁😎😘👿پس‌بهتربودبهترجوابشومیدادی
خانمی ۴۳ بعد ۲۰ سال زندگی شوهرم بهم شک کرده اول گیر گوشی بود خطم عوض کرد یه مدتی گیر داده میگه از راه پله نیمه شب میان خونه از بالکن که طبقه سوم هستیم میان خونه چشم رو هم نمیزاره میگه من بخوابم میان خونه پیشت دیونه شدم هر چی میگم میگه خودت خوب شو تا من خوب بشم نمیدونم چکار کنم جز طلاق راهی نمیبینم
سلام دوستان منم مدتی هست به همسرم شک کردم نمی دونم از کجا شروع کنم شوهرم بر عکس محبتش بیشتر شده بیشتر پول می ده احساس میکنم داره یه جورایی باج میده اینکه پیام می ده وزنگ میزنه با یکی از همکار خانمش واینکه اون خانم. مجرد هست و هروقت میبینم اتو گوشی هستش میبینه من دارم بهش نگاه میکنم زود میره تو اینستا اهنگ گوش میده وخودش هم متوجه شک من شده ولی به رو خودش نمیاره واینکه از اول زندگیمون به گوشیش حساسه وقفل میکنه من دسترسی نداشته باشم راستی ما ۲۰ ساله ازدواج کردیم نمی دونم بهش بگم یا نه
شوهرت شیشه میکشه
من یه دختر ۲۷ساله هستم ۵سال تو یه رابطه ای هستم که قرار ازدواج کنیم ولی به دلایلی هنوز نشده ومن همش میترسم و الان چند ماهی هستش که خس میکنم خیانت میکنه دروغ میگه در صورتی که هیچی ازش ندیدم اما خیلی حالم بده نمیدونم چجوری اعتمادمو برگردونم دارم مریض میشم همش گیر میدم سر هرچی دعوا داریم خودم به ول از زندگی سیر شدم دوست داشتنم کم نشده ولی استرسامو همه چیزم ۱۰۰برابر همش میگم تموم کنم برم یهو دلم نمیزاره تورو خدا اگر میتونین کمکم کنین تا خل نشدم میترسم تو خواب ایست قلبی کنم بمیرم.
سلام عزیزم دیگه ادامه نده مثه من بدبخت نکن خودت رو ۹ سال وقت منو گرفت انرژی منو گرفت از:سفر به خارج منع شدم درست بعد که مامانم فوت کرد کمرم شکست خیانت ودروغ ش رو با چشمای خودم دیدم . کسی که میخواد ازدواج کنه همون دوسال اول ازدواج میکنه
سلام منم اینجوریم ولی به دلت بد راه نده ولش کن خودتو رها کن
منم دقیقا همین مشکل دارم و حتی دوستش گفت ک با کسی ولی نمیتونم قبول کنم بعد ۱۵ سال زندگی سختی هایی ک کشیدم برم دنبالش ببینم واقعیت داره ی چیزی عین سرطان داره از وجودم میخوره دارم جون میدم نمیدونم چیکار کنم
چجوری ب عزت نفس بالا برسیم وابستگی رو کم کنیم مگه میشه
ن نمیشه انگاری چون خودمم بشدت وابسته همسرم هستم اما چند بار خیانت ازش دیدم اما چون وابسته اش هستم نمیدونم چیکار کنم
سلام خانومی هستم 42ساله سه تا فرزنددارم پسربزرگم 23سالشه. یکسالی هست شوهرم نسبت به من خیلی شکاک شدن که هردومون خیلی داریم زجرمیکشیم طوری هست که تمام افکاری راکه نسبت به من میکنه غلط است بخدا در این 30سال زندگی مشترک هیچ خیانتی به ایشون نکردم ولی خودشان مدام سرزنشم میکنه بمن خیلی بدبین شدن .خواهش میکنم کمکم کنید
🤦♂️🤦♂️🤦♂️
سلام بهترین راه اینه که با همسرت صحبت کنی وعلت شک را ازش بپرسی وببین رو کدام رفتارت حساسه برطرف کن اگه به شخصی مشکوکه که با تو رابطه داره سعی کن با آن شخص تا حد ممکن صحبت نکنی
سلام،اگه جواب نداد یا مبهم جواب داد چی؟
سلام
دچار بیماری پارانوییدی شده
کسایی ک تازه اومدین کامنتارو نخونین چون هم از شک کردن میترسی هم از اعتماد کردن
جالب بود
سلام.من و همسرم خیلی عاشقانه با هم ازدواج کردیم. به حدی همدیگه رو دوست داشتیم که احساس می کردم مثل عشق های کتابهاست.بهد از ازدواج و بارداری در ماه‌های آخر متوجه شدم ایشون با کسی دوست شده و کلی حرف عاشقانه بینشون رد و بدل شده بود بار اول و سری های بعد همسرم خیلی تلاش کرد من ازش جدا نشم. امثال این اتفاقات تو این ۱۲ سال زندگی مشترک با دو فرزند به شکل های مختلف افتاده. آخریش دیشب بود . منم دیگه صبرم سر اومد هرچی از دهنم در اومد بهش گفتم. حتی گفتم وسایلش را جمع کنه و از زندگیم بره بیرون. بعد از کلی بگو مگو بهم گفت کاری نکن برم و دیگه برنگردم امشب نیومده خونه. نمی دونم چیکار کنم. خیلی بهش وابسته ام. هم خیلی دوسش دارم هم خیلی بی اعتمادم نسبت بهش. زندگی مو دوست دارم ولی این وضعیت برام قابل تحمل نیست. دارم ذره ذره آب میشم.
منم ب شوهرم شک دارم ک دوست دختر داره نمیتونم با این وضع زندگی کنم نمیدونم باید چکار کنم
احسنت منم همین مشکلو دارم خیلی یرام سخته خیلی
عزیزم منم مثل شما این مشکل داشتم وشوهرم خیلی دوست داشتم وزندگی کردم الان به این نتیجه رسیدم که اشتباه کردم ودیگه پشیمونی سودی نداره چون بچه هام بزرگ شدن ونمیتونم جدا بشم😔😔
سلام دوستان من پنج سال باپسری دوست بودم و الن یک هفته هست باهاش نامزد کردم چند روزه خیلی بهم شک میکنه توی محل کارش یکی از همکاراش نمیدونستن ک ما نامزد هستیم گفته بود این دختره با منه باهم دوستیم درحالی ک من اصلا اون طرف رو نمیشناسم هرچی گفتم نمیشناسمش بینمون چیزی نبوده اوایل باور کرد ولی الن اصلا باور نمیکنه مدتی پیش بهش یک پیام داده بودم نوشته بودم عید تبریک گفتن اول بریم خونه مامانم بعدش بریم خونه مامانت ولی این پیام نمیدونم چجوری امروز دوباره ارسال شده براش درحالی ک من پیامک ارسال نکردم گیر داده به کی داشتی پیام میدادی اومده پیش من هرچی میگم پیام ندادم ببین میگ پاک کردی فلان دارم دیونه میشم من دختری بودم ک هرگز با کسی نبودم این عشق اولم بود و نامزد کردیم ولی باور نمیکنه من 23سالم هست اون 27
سلام وقت بخیر من 32سالمه با ی خانومی که 26سالش هست ازدواج کرده ام البته 10ساله پیش از اول زندگی خانوم من حساس و وسواس وهم شکاک بود البته که مادرش هم بد بین وشکاک و بسیار وسواس هستن ما یک دختره 6ساله هم داریم که متاسفانه روی دختره من هم تاثیر گذاشته ما توی این 10سال شاید دوماه یا کم تر باهم خوش بودیم بقیه دعوا همراه با قهر بوده البته اوایل شکاک بود ولی بعد ها یه چیزهای دیگه هم اضافه شد مثلاً بی احترامی بی توجهی بی محبت….وبا این حال من همسرم رو دوست دارم و دوست ندارم که جدا بشیم و واقعا نمیدونم که چکاری باید انجام بدم واقعا دارم عذاب میکشم اگه امکانش هست راهنمایی کنید ممنون از زحمات شما 🙏
سلام باهاش حرف بزن وصادقانه حرف قلبتوبهش بگو اعتمادش جلب کن محبت و احترام بگذار بخاطر دخترت وزندگی مشترک تلاش کن چون تو زندگی شک و قلب شکسته شده بده .سوتفاهم را برطرف کنید خودتون از صمیم قلب بخوابم می تونید موفق بشید انشالله
با سلام
من بعد از 22 سال زندگی مشترک در عید سال قبل تماس های مکرر به تلفن منزل می شد که اکثرا خانمم در منزل بود جواب میداد (متاسفانه این مکالمات را به من نگفت )که پشت خط زنی بوده که ادعا می کرده صیغه منه و چند وقتی باهمیم و چرا از زندگیش نمیری بیرون من بیام و خیلی از این حرفه ای دیگه ، متاسفانه بعد از گذشت چند ماه این موضوع به یه استرس و اضطراب فکری بزرگ تبدیل شد که الان حتی با مصرف دارو و مراجعه به روانشناس هنوز مثل قبل حالت شک و تردید را داره حتی خودش هم میگه مطمئنم که تو خیانت نمی کنی ولی باز این افکار ذهنش را درگیر کرده واقا دیگه به تنگ اومدم باورتان نمیشه حتی به موهای من نگاه میکنه ببینه شسته شده یا من حمام رفتم و یا اگر وسط روز بخام یه دوش بگیرم که دیگه واویلا تا وقتی پیششم خوبه اگه بخام برم سرکار مکافات دارم با وجود داشتن بچه بزرگ تو خونه ترس از آینده اونها چیزی به کسی هم نگفتم حتی مادر خودش هم از این موضوع بی خبره میدونم کاری از دست کسی بر نمیاد ولی خواستم بازم یه درد دلی با شما عزیزان کرده باشم ممنون وقت گذاشتین …
سلام دست عزیز خسته نباشی ببین همسرت وسواس فکری کوفته و باید با کلامی آرام وبا عشق همسرتون رو آروم کنید نه با عصبانیت بگو تو دلت چی میگزره.اونم میگه و شما با مهربانیت زیاد حرفتو بهش میگی.جواب میده نترس
سلام دوست عزیز . ببینید اگر با همسرتون مهربون باشید . عشق بورزید با کلمات خوشایند ارومش کنید مثلا بهش بگید که هیچوقت ترکش نمیکنید و کسیو مثل اون دوست ندارین . اون هم از بابته شما خیالش راحت تر میشه . اون ترسو نگرانی کم کم از بین میره . همسر شما باید روی عزت نفس خودشون بیشتر کار کنند و مطمئن باشند که هیچ کس نمیتونه بهتر از خودش برای شما باشه . باید اول به خودشون باور داشته باشند .
سلام من نسبت به شوهرم خیلی شک دارم خیلی ازیت میشم روان پریش شدم حوصلم هیچی رونمیکشه کلافه شدم حس میکنم یه چیزی قایم میکنه یاچشمش دنبال کسیه یاباکسی درارتباط من چیکارکنم اخه یه پسر۴ساله دارم خیلی حالم بده قبلابهش میگفتم بهت شک دارم یابرام توضیح میدادیادعوامون میشدبخاطردعوادیگ هیچی بهش نمیگم ولی توخودم ریختم
سلام من یک کارمند هستم و سه فرزندم دارم و خانم من هم کارمند هست مدتی هست به خانمم مشکوک شدم چون مدتی هست سرش تو گوشی هست و زمانیکه اون اقا انلاین هست خانمم هم انلاین هست نه یکبار نه دو بار بلکه صد بار این اتفاق افتاده همین که منو می بینه که ناراحتم گوشی را میزاره کنار اون اقا هم غیر انلاین میشه گوشیشو را هم که نمیده چندین بار دعوا شده شدید میگه چیزی نیست و گویش را اصلا نمیزاره حتی نزدیکش بشبشم نمی دونم چیکار کنم ترا خدا کمکم کنید. زندگیم در حال فروپاشی هست و خشم کل وجودم را گرفته و برای ایشون هم حال من زیاد مهم نیست و با من حرف نمی زنه
ببین دوست عزیز به خدا توکل کن
ودر جواب سوالت می تونم اینو بگم که قدرتمند و با رعایت احترام ضمن ایجاد فضایی رومانتیک و عاشقانه این قضیه را تا نهایی شدن پیگیری کنید
من هم همین شرایط رو دو سال پیش داشتم و متوجه شدم با معلم پسرم چت زیادی انجام میده البته به قول خودش درسی وقتی من هم نزدیک گوشیش میشدم خیلی عصبی میشد تا اینکه فهمیدم به معلم پسرم علاقه زیادی پیدا کرده بود 😔 و خودش واضح میگفت عاشقش شده و دست خودش نیست حتی تا پای طلاق هم رفتیم ولی به خاطر بچه‌ها کوتاه آمدم و اون هم بعد از چندین جلسه مشاوره میگفت به اون معلم علاقه نداشته و حس اشتباهی بوده خلاصه بعد از دو سال هنوز هم بهش اعتماد ندارم و در صورتی که هیج جا هم بدون من نمیره و همیشه با منه ولی خیلی زجر اوره زندگی باهاش فقط اینو میتونم بگم که حتما مشاوره معتمد و ترجیحا خانم باشه برید و خدا هم بهتون صبر بده 😔
سلام خسته نباشید بنده از همسرم خیلی شک دارم سال ۹۷ یک برادر خانم دارشتم امد تهران سره کار خونه نداشت شب میامد خونه ما گفتم گناه داره بعد از چند مدت اخلاقم باهش نگرفت داشت میرفت شهرستان بهش زنگ زدم گفت دیگه نیا گفت باشه همون جا پشیمان شدم گفتم جی اشتباهی کردم بعد از چند ماه یک باجناق دارم با ماشین میامد تهران مبل بار بزنه ببره شهرستان ساعت ۵صبح میامد خونه منم اتاق خواب نداشتم ۳ تا بچه داشتم دوتا شون میرفتن مدرسه یک پسر ۵ ساله داشتم هر موقه میامت به خواهر زنم میگفت به خواهرت بگو خونه هست من برم اونجا استراحت کنم یا نه هی میامت من سره کار بودم ۵ صبح میامت تا ساعت ۹ صبح باید میرفت بازار یک شب تازه امدم خونه پسرم نمیدانست خوب صحبت کنه دیدم اومد خودشو به من زد چند بار باز رفت خودشو به دیوار خونه زد راستی خانمم به من گفت چون داداشم را انداختی بیرون یک بلای به سرت بیارم که موهای سرت سفید باشه اصلان فراموش نکنی ۵سال است که عضاب میکشم به خانمم راستیشو گفتم میگه به جونه یک داداشم ویک دونه پسرم این کار نبوده خیلی خیلی ناراحتم لطفا راهنمای کنید با تشکر
همسر سالم نجیب وخوبی دارم از خودم متنفرم همیشه بهش مشکوکم و هربار شرمنده میشم نابود میشم از خجالت آب میشم چکار کنم کمکم کنید
من به فردی که با خانواده ما در ارتباط هست مشکوک هستم،احساس میکنم چشمش به دنبال همسر وزندگی من هست. در حال حاضر به علت مسائل کاری مجبور به تحمل کردنش هستم و خیلی در عذابم .خواهش میکنم راهنمایی بفرمایید.
من ازشوهرم هیچی ندیدیم ن شنیدم ولی بیخودی بهش شک میکنم اذیت میشم لطفا یک راه حل بگین
سلام من شوهرم سه ماهه ترک کرده ولی خالابازم بادوستای معتادش میره ومن بهش شک دارم ک بازم مصرف میکنه یانه.چجوری بایدبفهمم مصرف داره یانه؟؟
دوستان شک روان انسان را نابود و بدن را ذره ذره آب می کنه، به خودتون بگید من مالک این همسر نیستم ،فرض کنید در اثر یه اتفاق همین فردا از دنیا رفت ،اون وقت چه می کنید ،بگیدحالا این دیگه مرد ه است ،من باید چکار کنم ؟،همیشه خودتون را توانمند کنید ،که اینقدر وابستگی نداشته باشید
سلام منم این دوماهه به شوهرم شک کردم خیلی عذاب آوره هرموقع به شکم رو میدم گریه میکنم باهاش در این مورد حرف زدم ولی مستقیم نمیگم بهت شک دارم فقط گفتم رفتارت باهام عوض شده ولی اون میگه فشار روانی داره نمیدونم چیکار کنم قبلا خیلی آرامش داشتم حالا استرس دارم شبا خوابم نمیبره اشتهام کم شده نمیدونم چیکار این حس لعنتی کنم دست از سرم برنمیداره😔
باسلام دوستان عزیز نیازی به شک کردن نیست احساس ارامش کنید وخونسردی خود را حفظ کنید ماندندنی میماند ورفتنی روزی می رود
واقعا گل گفتی،تا قیامت حق
منم همینطور شدم دوماه شک کردم بعد ازسیزده سال زندگی
سلام .همسرم چند وقتی هست که رفتارش باهام تغییر کرده یه جورایی بهم شکاک شده و فک میکنه دارم بهش دروغ میگم .حالم اصن خوب نیست و دارم دیوونه میشم
طلاق
من من تا حالا به همسرم شک نکردم ۶ سال عروسی کردم ولی ۲ ماهه که بهش شک میکنم باهم دعوامون میشه خیلی حالم بده
ما هم ده ساله عروسی کردیم و سه تا بچه داریم. دو سه ماهه اتفاقی فهمیدم که خانمم از طریق پیامک و تماس تلفنی با کسی در ارتباطه . خودش بیان می کنه که اشتباه کرده و فقط در حد حرف و درد دل بوده اما من تمام اعتمادم بهش ازبین رفته و به همه کارهاش شک می کنم. حتی وقتی پیامک می اد رو گوشیش و …
غصه های زندگی روان ادم رو درگیر می کنه. ای روزگار چه تصمیمی برامون داری.
لطفا زوج ها مراقب هم باشین تا کار به اینجاها نکشه
خدا کمکتون کنه
ما هم ده ساله عروسی کردیم و سه تا بچه داریم. دو سه ماهه اتفاقی فهمیدم که خانمم از طریق پیامک و تماس تلفنی با کسی در ارتباطه . خودش بیان می کنه که اشتباه کرده و فقط در حد حرف و درد دل بوده اما من تمام اعتمادم بهش ازبین رفته و به همه کارهاش شک می کنم. حتی وقتی پیامک می اد رو گوشیش و …
غصه های زندگی روان ادم رو درگیر می کنه. ای روزگار چه تصمیمی برامون داری.
لطفا زوج ها مراقب هم باشین تا کار به اینجاها نکشه
من اولش شک نداشتم اما شوهرم اینقدر مغزم درگیر کرد و حرفایی زد که الان به همه چیز شک دارم و میدونم الان مریض شدم
منم مثل تو شدم
بی نهایت حالم خرابه
دارم به همه چیز شک میکنم
سلام منم چندوقته به شوهرم شک دارم بااینکه میدونم بهم خیانت نمیکنه ولی ازروی دوست داشتن همش بهش شک دارم جوری که صبح که میره سرکارتاوقتی برمیگرده همش گریه میکنم فکرمیکنم سرکارنیست درصورتیکه مطمئنم سرکاره خیلی حالم بده دارم روانی میشم
همه اینا ریشه در از کودکی تا جوانی داره یعنی اتفاقاتی که رخ داده برای خاتواده دوستان حتی داستانهایی که از غریبه ها شنیدید و درونی کردید به درون خودتون برید ببینید چرا ترس از دست دادن دارید چرا عزت نفستون انقد پایینه
سلام بالای من هم شوهرم شک میکنه اما من کاملأ بیگناه هستم و هر بار که میبینم شک میکنه زیاد عذاب میبینم چون من شوهرم را زیاد دوست دارم اما او نمیفهمه
منم مشکل شما رو دارم کاری نمیکنم ولی شوهرم همیشه بهم شک داره خسته شدم دیگه