منم پسری رو دوست دارم که دوستم داره باورم نمیشه من هرگز فکرشم نمیکردم عاشق پسری کوچکتر از خودم بشم
اون فقط منو دوست داره تصمیم به ازدواج نداره ۲۶ و نیم سالشه…🤕
ولی میدونم شدیدا دوستم داره اصلا تابلو هست.همکار هستیم.
چند بار پرسیده چند سال ازش بزرگترم ولی من نگفتم چون نمیخام ازم دور بشه غیر منطقیه ولی نمیخام فریبش بدم.واقعا دوسش دارم.🖤

با سلام منم عاشق خانمی شدم که 6 سال از خودم بزرگتره.. خودم 36 سالمه و ایشان 42 هیچکدوممون تا حالا ازدواج نکرده ایم و تصمیم ازدواج دارم چون خیلی خانم زیبا با حیا و با شخصیتی هستند و از خیلی از دخترهایی الان برترند

سلام خسته نباشید
من پسر 15 ساله ام و تو تولد عاشق یه دختر 19 ساله شدم از روی حوس نیست چون هر وقت بهش فک میکنم گریه ام میگیره همش تو فکر اینم که چه رشته ای بردارم که در آینده درآمد خوبی داشته داشته باشه که اگه خواستم برم خواستگاریش بهم جواب مثبت بده من نمی‌دونم به اون دختر بگم عاشقشم یا نگم بنظر شما من چه کار کنم خیلی دوسش دارم دارم دیوونه میشم

سلام من دختری ۱۷سال ک عاشق مردی شدم که ۱۶سال ازم بزرگ تر و اونم منو خیلی دوست داره الان اومد خواستگاری من ولی بخاطر اختلاف خانواده هنوزی جوابی بهش ندادم لطفا راهنمایی کنید آیا به نظر شما این در اینده مشکل ایجاد میکنه

من50 سال سن دارم و ازدواج نکردم. چهره و اندام ریزنقشی دارم و سن و سالم اصلا بهم نمیخوره. متاسفانه اغلب پسرهای دهه 60،به ویژه با اختلاف سنی بهم پیشنهاد میدن. دو سه سالی هست یکی از همکارام با 10 سال کوچکتر از خودم اصرار به آشنایی و ازدواج داره ولی من مرتب رد می‌کنم. نمی‌دونم اختلاف سنی در این سن چقدر اهميت داره وقتی پسری 40 سال سن داره؟

سلام من محمد طاها ذوالفقاری هستم من عاشق دختره دختر خاله مامانم شدم که نمیدونم چند سالشه روم نمیشه بگم من بچه طلاق ام و آره من 10 سالو چند ماهه اما نمیدونم اون چند سالشه چیکار کنم من می‌خوام ازش سوال کنم که چند سالشه بنظرتون دود پسر نداره

سلام من ۲۵ سالمه و دخترم مدتیه با یه اقا پسر ۲۰ ساله اشنا شدم و از نظر ظاهری خیلی بهم میخوریم قدش بلند تر از منه و هیکلی هم پر تره و از نظر چهره هم بزرگتر از من به نظر میاد حالا نمیدونم چیکار کنم من شاغلم و اون دانشجوی پزشکی ممکنه کمکم کنید ما هر روز باهم حرف میزنیم و بیرونم رفتیم باهم نمیدونم باید چیکار کنم که از من خوشش بیاد یا اصلا درمود احساسش مطمئن بشم لطفا کمکم کنید

سلام من 17 سالمه و عشق زنی شدم که 37 سال سن داره البته اونم عاشق منه سه ماهه شوهرش فوت کرده در طول سه ماه خیلی عاشق هم شدیم اما با مخالفت خانواده روبرو شدم البته خانواده هم خبر داره هر روز عاشق تر از دیروز میشیم راه حل چیه ما راه پس دارم و نه راه پیش

سلام من خانمی هستم متولد ۷۰ و پسری هم هست متولد ۷۲ تقریبا از هم خوشمان میاد هردو هم تحصیل کرده به نظرتون به مشکل میخوریم برای ازدواج

سلام لطفا به این سوال من جواب حتما جواب بدید چون خیلی خیلی برام مهمه میخواستم بدونم ازدواج با دختری که ۱ سال و ۳ ماه از بزرگتر باشه مشکلی نداره؟؟؟دختر متولد آبان ۷۸ باشه و پسر متولد بهمن ۷۹

سلام پسری هستم که با ی دختری ک دوسال و هشت ازم بزرگ تر هست وارد رابطه شدم آیا اشکال داره باهاش ازدواج کنم اون خیلی منو دوست داره منم همینطور ولی چن مدتیه حس میکنم دودل هستم برای ادامه دادن باهاش
خودش چن بار بهم گفته ازت بزرگترم ایراد داره ولی چون دوسش دارم گفتم مهم نیست
الان چیکار کنم
و نزدیک ی ساله که باهمیم

با سلام ازدواج با دختری که ۱ سال و ۳ ماه از پسر بزرگتر باشه مشکلی نداره؟؟؟

با سلام و خسته نباشید. بنده چهار ساله با خانمی که دوازده سال از من بزرگتره وارد رابطه شدم خانمی که میگم همه جوره پای من وایساده والان صحبت ازدواج ….به میدون اومده ایشون سواد و مدرک تحصیلی بالاتری نسبت به بنده داره و وضعیت مالی بهتری ولی بعضی وقتا که تو خیابون دختر و پسرا رو میبینم دلم میخواد خانم من اون جوری باشه یا وقتی به ازدواج فک میکنم با خودم میگم چند سال میتونم این خانم رو تحمل کنم و در جامعه جوری که شنیدم اکثرا میگن به هم نمیاین یعنی تابلو از من بزرگترن ایشون نزدیک بیست خورده ای کیلو هم وزن کم کردن که این اتفاق بی تاثیر نیست تو شکسته تر شدن این خانم از یه سری بابت ها خب برای بنده خوبه ولی بیشتر نگران این خانم هستم که با این روحیه حساس بنده اگه نتونم بعداز چند که شکسته تر شدن تحملشون کنم و احساس بدی بهشون بدم ایشون روحیه بسیار بسیار حساسی دارن
ممنون میشم راهنمایی کنید
بنده ۲۷دارم
خانمی که میگم ۳۹

سلام من پسری 22 ساله هستم که حدود یک ساله با خانومی که از خودم هشت سال بزرگتره آشنا شدم ، یک بار نظرش رو در مورد ازدواج با دختر بزرگتر از خودم پرسیدم گفت اینکارو نکن ،بخاطر همین من علاقه خودم رو بهش نگفتم تا اینکه تقریبا یک سال بعد آشناییمون بهش گفتم که عاشقتم و می‌خوام بیام خواستگاریت اونم بهم گفت منم خیلی وقته این حس رو دارم و خودم عاشقت هستم ولی بخاطر اختلاف سنی نمیتونم با تو ازدواج کنم، من هر طور سعی میکنم رضایتشون رو بگیرم که حداقل شانس اینو پیدا کنم که برم خواستگاریشون ولی اصلا قبول نمیکنن ، میشه منو راهنمایی کنید که چیکار کنم؟

سلام ، 20سالمه برای اولین بار از یه دختر خیلی جدی خوشم اومده و خیلی جدی دارم به ازدواج باهاش فکر میکنم ولی 3سال از من بزرگتره (23سالشه)، کلا آدمی نیستم که دنبال دختر باشم یا اهل دختر بازی باشم و… تا الآنم خودم نخواستم دوست دختر داشته باشم
ولی از وقتی که ایشون رو دیدم تمام فکر من رو درگیر کرده ، الان نزدیک 3 ماهه تقریبا هرروز دارم باهاش چت میکنم ولی هنوز نتونستم حسی که بهش دارم رو بیان کنم
درکل میخواستم بدونم اختلاف سنی3سال مشکل‌ساز هست یا خیر ؟؟؟
و اینکه چجوری حسی که دارم رو بهش بگم چون در کل آدم کم رویی نیستم ولی تو این یه مورد خجالتی ام و میترسم بهش بگم (چون یه نسبت فامیلی دوری هم داریم میترسم دردسرساز بشه)
لطفا کمکم کنید ممنون

سلام وقت بخیر، من ۳۵ سال دارم و دختر خانم ۴۰ سال، برای ازدواج و شرایط بارداری بعد از ۴۰ سالگی لطفا توضیح میدین.

با سلام خدمت همه ی دوستان عزیز
من تقریبا چهار سال قبل که میخواستم تصمیم مهم برای ازدواج با خانمی که ۷ سال بزرگتر از خودم هست رو بگیرم خیلی مضطرب و دو دل بودم و برای دونستن چندتا نظر به خیلی سایت ها سر زدم و نظرات افراد مختلف رو خوندم. الان بعد از چهار سال دوست دارم تجربه ی خودم از این موضوع رو بهتون بگم.
زمان ازدواج من ۲۷ سالم بود و همسرم هم ۳۴ سالشون بود.
اول از همه این رو در نظر بگیرید که ازدواج یک مقوله ی بسیار حساس و پیچیده هست و سن تنها یکی از عوامل تاثیر گذار هست. یعنی ببینید شما شاید فردی پنج سال بزرگتر از خودتون رو به عنوان همسر قبول کنید اما باز هم با خانواده ی اون فرد به مشکل بخورید.
یک. مدت زمان آشنایی رو در نظر بگیرید. چند مدت هست که طرف رو میشناسید؟ آیا به اندازه ی کافی باهاش قبل از ازدواج در ارتباط بودید؟ من و همسرم مدت ۴ یا ۵ سال قبل از ازدواج همکار و دوست اجتماعی صمیمی بودیم.
دو. طرف مقابلتون رو بشناسید. در مدت آشنایی قبل از ازدواج اخلاقیات و عقاید طرف مقابل رو در نظر بگیرید و ببینید اصلا میتونید با همچین فردی (چه بزرگ چه کوچک) زندگی کنید یا خیر. در چنین مسایلی سن اصلا مهم نیست. فرد میتونه بزرگ و بی‌شعور یا کوچک و بی‌شعور باشه. یعنی برای مثال ببینید که طرف قرار هست شما رو به عنوان بچه اش ببینه یا شریک زندگی اش؟ برای خود بنده مدت طولانی آشنایی قبل از ازدواج این فرصت رو فراهم کرد که ببینم همسرم دقیقا فردی هست که دوست دارم بقیه ی عمرم رو باهاش باشم. کسی که من رو میشناسه و من هم‌اون رو میشناسم.
سه. خانواده ی طرف مقابل رو بسنجید. ببینید طرف از چه خانواده ای هست و آیا خانواده ای که میخواید باهاش وصلت بکنید رو درست انتخاب کردید یا خیر. شاید بگید به خانواده ربطی نداره ولی خواه ناخواه خانواده ها بعد از ازدواج تاثیرشون مشخص میشه. برای خود ما از طرف خانواده ها نگرانی هایی بود ولی نحوه ی برخورد من و همسرم با مسایل به هر دو طرف ثابت کرد که نباید نگران باشن.
چهار. هدف شما از ازدواج با این فرد چیه؟ این مهمترین سوالی هست که باید از خودتون بپرسید. آیا ازدواج میکنید چون موقعیت بهتری داره؟ آیا ازدواج میکنید چون فکر میکنید قراره بهتون در موفقیت هاتون به نحوی کمک بکنه؟ یا نه صرفا ازدواج میکنید چون نیمه ی دیگر شماست. یعنی در کل شما با نیت اشتباه ازدواج بکنید، چه کم سن چه با سن بالا قطعا به مشکل خواهید خورد. برای خود ما اینجوری بود که غیر اجتماعی بودن من باعث شده بود تنها دوستم ایشون باشه و بعد از مدتی گفتم ما که کلا همیشه باهمیم و همه چیمون باهمه بیا بریم زیر یه سقف. و رفتیم.
پنج. خودتون رو بشناسید. آدمها شخصیت های متفاوتی دارن. آدمها ظرافت های مختلفی دارن. شاید یه ویژگی های اخلاقی داشته باشید که اصلا با طرف مقابل جور نباشه و هیچ ربطی هم به سن نداشته باشه. بجای تمرکز کردن روی سن بیشتر روی این تمرکز کنید که من از یک همسر چی میخوام. برای ما اینجوری هست که همسرم از لحاظ اخلاقی، رفتار و روحیه اش خیلی خیلی جوونتر از من هست و من نسبت به سنم پختگی بیشتری دارم و این مسایل همون یکی دو ناه اول باعث شد نگرانی خانواده ها کاملا از بین بره.
شش. نگران مسایل جنسی نباشید. شما با هرکسی ازدواج کنید بعد از مدت کوتاهی براتون یک مساله ی عادی خواهد شد. یعنی شما با زیباترین هم ازدواج کنید، بعد از یک مدت نگاه و شیوه ی برخورد طرف با شما بیشتر از اندامش روی شما تاثیر خواهد گذاشت.
بخوام بنویسم حرف زیاد هست اما به عنوان جمع بندی بگم که سن تنها یکی از مسایلی هست که باید نگرانش باشید.
مسایل دیگه ای هستن که باید بهشون دقت بکنید مثل سطح خانواده هاتون، یا اینکه از لحاظ ظاهری کنار هم به هم بیاید (بالاخره قراره توی اجتماع حاظر بشید) و یا مساله ی مهمی‌مثل بچه دار شدن. به این مسایل هم توجه داشته باشید و بدونید که اگر واقعا عاشق طرف هستید باید آماده ی سختی هاش و فداکاری هاش هم باشید.
یه نکته ی دیگه هم‌اضافه کنم. آقایونی که با خانم بزرگتر ازدواج میکنید فکر نکنید که همه ی سختی اش برای شماست. خیر اون خانمی هم‌ که داره خلاف باور عموم تصمیمی رو میگیره قطعا در معرض یه سری توجهات منفی قرار خواهد گرفت و برای ایشون هم سخت خواهد بود. خلاصه: “در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن/ شرط اول قدم آن است که مجنون باشی”
توی این سال ها مثل هر زوجی ما هم مشکلات داشتیم، قهر داشتیم، آشتی داشتیم، دعوا داشتیم، خوشی داشتیم. اینها برای همه توی هر رابطه ای با هر شرایطی قراره اتفاق بیوفته. ولی هیچکدوم بخاطر اختلاف سنی معکوس نبوده.
من برای هیچ کسی نسخه نمیپیچم چون مسیر شماست و زندگی شماست و تصمیم آخر رو شما باید بگیرید، من فقط بعد از چهار سال زندگی زیر یک سقف وظیفه ی خودم دونستم که تجربه ی خودم رو بگم:
ما هر دو راضی هستیم.

سلام و عرض ادب. ممنونم بابت مقاله خوبتون. بنده بیش از یک سال هست خانمی رو میشناسم و گاهی در محیط دوستانه همدیگر رو میبینیم. تو این یک سال هر کاری میکنم نمیتونم فراموشش کنم. خودم 27 سالم هست و ایشون 36 سال. از طرفی جسارت درخواست ازدواج هم ندارم چون میترسم باعث ناراحتیشون بشم و دیگه نتونم حتی به صورت دوست ببینمشون. به صورت غیر مستقیم هم قبلا ازشون پرسیدم چرا تا به حال ازدواج نکردن گفتن مواردشون کوچکتر از خودشون بوده. به نظر شما باید جرئت به خرج بدم و درخواست بدم و اگر صلاح این است چطور مطرح کنم؟

باسلامو خسته نباشید من یک ساله بایکی تو رابطه هستم ودوسشم دارم و دوسم داره من متولد ۸۳ام امااون ۸۴میخام بدونم ازاین ک من یک سال از پسره بزرگترم این قضیه ب مشکل نمیخوره دراینده؟

سلام دوست عزیز
من۲۷سالمه ،یک سال تمام بادختری دوست بودم که ۹سال از خودم کوچکتر بود به طوری که خیلی همدیگر را دوست داشتیم تا حدودی خانواده ی دختره هم درجریان بودند و راضی به این رابطه بودند
اما بعداز یک سال بدون هیچ دلیلی دختره تصمیم به جدایی گرفت که مطمئنم مشکل از طرف خانواده اش بود که پشیمانش کردند الان چهارماهه از هم جدا شدیم ولی هنوز نمی تونم فراموشش کنم به طوری که در این مدت بارها خواستم رابطه را درست کنم ولی دختره حتی یک حرفم نزده اصلا نمی دونم دلیل جداییش چی بوده ولی باور کنید در این یکسال برای همدیگر می مردیم الان چند روزیه یک دختر در فامیلامون که اتفاقا خیلی دختر خوب وخانومیه برای ازدواج بامن چراغ سبز نشون داده ولی دوسال از خودم بزرگتره ولی من هنوز فکر درگیر اون دوست دختره قبلیمه از طرفی هم این دختر خیلی خانومه
خواستم راهنماییم کنید که با وجود اینکه دوست دختر قبلیم از خودم کوچکتر بوده والان این دختر ۲سال از من بزرگتره آیا در صورت ازدواج می تونه در آینده برام مشکل ساز بشه خواهشا راهنمایی کنید🙏🙏شرمنده مطلب طولانی شد

سلام وقت بخیر من حقیقتش عاشق یکی از دختر های فامیلمون شدم که تقریبا ۳ سال بزرگ تره و ن روم میشه یه پدرم‌بگم و ن به مادرم و حرف مردم هم اصلا برام مهم نیست میشه راهنماییم بکنيد

سلام وقت بخیر من یه پسر۲۳ساله هستم که چند وقته عاشق دختری شدم که ۱۶ سال از خودم بزرگتره و واقعا باتمام وجودم دوستش دارم ما قبلا هفت ماه باهم دررابطه بودیم اما الان چند وقته که رفتارش بامن یه خورده سرد شده ودیگه مثل اوایل بهم توجه نمیکنه من واقعا بدون اون زندگی برام خیلی سخته و میخوام باهاش ازدواج کنم ولی میدونم که در اینده این اختلاف سنی زیاد مشکلات زیادی رو به وجود میاره ولی درحال حاظر تحمل حتی یک ثانیه دوریش روهم ندارم ممنون میشم اگه راهنماییم کنید