وقتی عاشق کسی می شوید، طبیعی است که بخواهید بقیه عمرتان را با آن شخص زندگی کنید. با این حال، ممکن است ناامید کننده باشد اگر منتظر باشید تا مردی که دوستش دارید به شما پیشنهاد ازدواج بدهد. اگر می خواهید یک مرد را به سمت ازدواج بکشانید، روی ایجاد یک رابطه سالم و قوی تمرکز کنید که تا آخر عمر باقی بماند. همچنین، سعی کنید بهترین نسخه از خودتان باشید، زیرا این کار تکلیف رابطه تان را بهتر مشخص می کند. در نهایت، در صورت نیاز، سعی کنید چند نکته را ذکر کنید تا به او بفهمانید که آشنایی شما به قصد ازدواج است.
چگونهآشناییمانرا به ازدواجختم کنیم؟
جهت مشاوره برای هم وطنان خارج از کشور روی لینک زیر کلیک کنید.
هموطنان خارج از کشور
برای رزرو وقت مشاوره حضوری روی لینک زیر کلیک کنید.
رزرو جلسه مشاوره حضوری
برای ازدواج با فردی که ارزش های مشترکی با شما دارد برنامه ریزی کنید.
ارزش های شما چیزهایی مانند دیدگاه شما در مورد خانواده، پول، اعتقادات و نحوه رفتار شما با دیگران است. اگر به این نوع چیزها توجه داشته باشید، برای هر دو شما ساختن یک زندگی مشترک در یک مسیر آسان تر می شود.
- زمانی که ارزشهای متضاد دارید، اگرچه ازدواج میتواند ممکن باشد، اما سازش و همکاری بسیار بیشتری میطلبد، و این مسائله ممکن است بعداً منبع تنش و درگیری بین شما باشد.
بیشتربا هم وقت صرف کنید و با نظرات او آشنا شوید.
ازدواج یک قدم بزرگ در زندگی شماست. اگر فقط به این دلیل که شما او را دوست دارید، لزوماً به این معنی نیست که دوست پسر شما هم چنین است. همانطور که همدیگر را بهتر می شناسید، از او سؤالاتی بپرسید که نشان می دهد در مورد تصمیم ازدواج چه فکری می کند. اگر او آماده ازدواج نیست، احتمالاً کاری برای ترغیب مردتان به ازدواج نمی توانید انجام دهید.
- به عنوان مثال، اگر او در مورد روابط گذشته خود صحبت می کند، به دنبال نشانه هایی از هر چیزی در زندگی او باشید که ممکن است باعث خیانت و ترس از تعهد شود. اگر قبلاً ازخیانت آسیب دیده باشد، ممکن است به زمان بیشتری نیاز داشته باشد تا بتواند به ازدواج فکر کند.
- اگر او جملاتی مانند “ازدواج فقط یک تکه کاغذ است” بگوید که ممکن است نشان دهد که او قصد ازدواج ندارد.
ببینید فرد مقابلتان چقدر به شما اعتماد دارد.
اگر می خواهید مردی با شما ازدواج کند، باید کاملاً به شما اعتماد کند. اگر او مرد مناسبی برای ازدواج شماست، باید احساس کنید که می توانید به او اعتماد کنید. این نوع اعتماد مستلزم این است که با یکدیگر راحت و صادق باشید. به او دروغ نگویید و بی صداقتی را نیز از او برنتابید.
- ارتباط صادقانه و مداوم نشان می دهد که شما به او متعهد هستید.
نقشی دلسوز و مسئولیت پذیر داشته باشید.
در برخی مواقع، ممکن است در رابطه شما سوئ تفاهم و اختلافاتی ایجاد شود. سعی کنید، برای چیزهای ناخوشایندی که گفتید یا انجام دادید عذرخواهی کنید. به این ترتیب، او میتواند ببیند که شما دو نفر میتوانید با هم به روشی بالغ برای مشکلاتتان راه حل پیدا کنید، این کار به کاهش ترس او از ازدواج کمک می کند.
- در طول مشاجره، سعی کنید احساسات خود را بدون عصبانیت بیان کنید. از او بخواهید که با شما نیز با احترام رفتار کند.
- اجازه ندهید کسی شما را چنان تحت تاثیر قرار دهد تا همه تقصیر ها را گردن بگیرید. تقریباً در هر موردی، هر دوی شما در این وضعیت سهیم بوده اید.
سعی کنید به او اعتماد به نفس بدهید.
اگر می خواهید دوست پسرتان احساس کند که می تواند بقیه عمرش را با خوشحالی با شما سپری کند، از هر فرصتی برای تمجید از او استفاده کنید. به طور مکرر به او بگویید که چقدر او را دوست دارید و چقدر برای شما مهم است. از ویژگی های دوست داشتنی او تعریف کنید.
- به عنوان مثال، ممکن است جملاتی مانند: “تو خیلی سخت کوشی، و من واقعاً به تو افتخار می کنم” یا “من عاشق لبخندت هستم!”
در روزهای سخت از او حمایت کنید.
در یک ازدواج موفق و سالم، باید همدیگر را تشویق کنید، مشکلات را با هم حل کنید، و در مواقع سختی کنار هم باشید. با نشان دادن اینکه می تواند به شما تکیه کند، میتوانید مردی را مشتاق به ازدواج کنید.
- به عنوان مثال، اگر او به خاطر فوت یکی از اعضای خانواده اش احساس غمگینی می کند، شما ساکت کنار او بنشینید و دستش را بگیرید.
- اگر او در مورد کاری احساس استرس می کند، یک وعده غذایی خوب برای او تهیه کنید. یا او را برای صرف شام در جایی بیرون ببرید تا بتواند آرام شود.
مراقب خط قرمزهای رابطه باشید.
هنگامی که دلتان جایی گیر می کند، تشخیص علائم هشدار دهنده سخت تر می شود. اینگونه مواقع راضی شدن پسر برای ازدواج به چه دردی می خورد!
- برای مثال، اگر در حین مشاجره او شما را بگیرد، هل دهد یا بر سر شما فریاد بزند، این نوع رفتار احتمالاً در آینده تشدید خواهد شد.
- سایر خطوط قرمز شامل تلاش برای دور نگه داشتن شما از خانواده و دوستانتان، تحقیر کردن شما یا ایجاد احساس بد نسبت به خودتان، سرزنش شما برای کارهای خودش، یا اصرار بر اینکه او کنترل امور مالی هر دوی شما را در دست بگیرد.
به خودتان اهمیت دهید
جهت مشاوره برای هم وطنان خارج از کشور روی لینک زیر کلیک کنید.
هموطنان خارج از کشور
برای رزرو وقت مشاوره حضوری روی لینک زیر کلیک کنید.
رزرو جلسه مشاوره حضوری
علایق خود را دنبال کنید.
در یک رابطه سالم، هر کسی باید سرگرمی ها و دوستان خود را داشته باشند. این نه تنها به شما کمک می کند احساس رضایت و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، بلکه رابطه شما را قوی تر می کند. کمی دور بودن از هم به شما این امکان را می دهد که دلتان برای همدیگر تنگ شود. درنتیجه زمانی که یکدیگر را دیدید صحبت های بیشتری خواهید داشت!
- به عنوان مثال، ممکن است با بهترین دوست خود در حالی که او در حال تماشای بازی فوتبال با دوستانش است، به دوچرخه سواری بروید.
- البته اگر علایق مشابهی دارید، با خیال راحت از آنها لذت ببرید! فقط از انجام کارها به تنهایی نترسید.
برای خودتان وقت بگذارید.
خودتان را در اولویت قرار دهید. اینگونه شما احساس شادی و آرامش بیشتری خواهید داشت. دوست پسرتان احتمالاً دوست خواهد داشت بداند که شما می توانید گلیم خود را از آب بیرون بکشید. این طور ممکن است زودتر به خواستگاری شما بیاید.
- خودمراقبتی، کاری فیزیکی مانند استراحت در حمام یا شانه کردن موهایتان باشد، اما میتواند چیزی ذهنی یا عاطفی مانند تمرین یوگا یا مدیتیشن که به شما احساس سلامتی میدهد، باشد.
خودتان را دست کم نگیرید.
اگر اعتماد به نفستان پایین آمد، جملات مثبت را تکرار کنید. تقریباً همه ما گاهی اوقات به توانایی های خود با شک و تردید نگاه می کنیم. اگر احساس می کنید به اندازه کافی خوب نیستید، فهرستی از بهترین ویژگی های خود تهیه کنید. سپس در آینه نگاه کن و آن مطالب را با صدای بلند با خود بگو.
- به عنوان مثال، بگویید: “من واقعاً دوست خوبی هستم و ارزش دوست داشتن را دارم.”
سعی کنید تا از نظر مالی مستقل باشید.
اینکه بتوانید به خانواده کمک کنید و تصمیمات مالی خود را بگیرید، به شما اعتماد به نفس بالایی می دهد. شغلی را دنبال کنید که متناسب با شخصیت، استعدادها و علایق شما باشد. هنگامی که در کار خود هستید، سخت کار کنید و با افراد بالاتر خود ارتباط خوبی برقرار کنید، که ممکن است به شما کمک کنند در طول زمان به سمت های بالاتر سعود کنید.
- در برخی موارد، نگرانی در مورد مسائل مالی ممکن است دلیلی باشد که دوست پسرتان حرفی از ازدواج نمیزند، بنابراین داشتن امنیت مالی ممکن است به کاهش استرس او کمک کند. برای ازدواج از همین جا شروع کنید.
منظم ورزش کنید تا سالم بدون استرس به نظر بیایید.
ورزش 20 تا 30 دقیقه در روز یکی از بهترین راه ها برای کمک به کاهش استرس است. سعی کنید بعدازظهرها پیاده روی کنید. همچنین میتوانید به کلاس یوگا بپیوندید، در ورزشهایی مانند شنا شرکت کنید.
- علاوه بر فواید کاهش استرس، ورزش به تناسب اندام و زیبا بودن بدن شما کمک می کند که می تواند به افزایش عزت نفس شما کمک کند.
- احساس بهتر بودن و نشاط باعث می شود برای مردی که دوستش دارید جذاب تر به نظر برسید، بنابراین ممکن است حتی تمایل بیشتری به خواستگاری از شما داشته باشد.اینگونه یک مرد را به سمت ازدواج بکشانید.
به او بفهمانید قصد شما از آشنایی ازدواج است
در مورد آینده با هم صحبت کنید.
اگر می خواهید میزان علاقه مردتان به ازدواج را بسنجید، سعی کنید برنامه های خود را برای آینده مطرح کنید. به عنوان مثال، در مورد جایی که دوست دارید زندگی کنید، اینکه آیا می خواهید بچه دار شوید یا نه، یا اینکه در نهایت می خواهید چه نوع شغلی داشته باشید صحبت کنید. با زیرکی به طور اتفاقی از او به عنوان بخشی از برنامه ها یاد کنید، سپس به واکنش او توجه کنید.
- به عنوان مثال، چیزی شبیه این بگویید: “خیلی دوست دارم یک روز با هم به اروپا سفر کنیم.” این طور متوجه می شود که در رویاهای شما گنجانده شده است.
- اگر پاسخ او غیر متعهدانه باشد، مانند “بله، شاید”، ممکن است به اندازه شما قصد ازدواج ندارد. اغلب این دوستی ها به ازدواج ختم نمیشه.
با دوستان متاهل خود وقت بگذرانید
دیدن افرادی که رابطه شاد و متعهدانه دارند ممکن است باعث شود که ترغیب شوید آشناییتان را به ازدواج ختم کنید. اگر هر یک از شما دوستانی دارید که نمونه های خوبی از یک ازدواج سالم و موفق هستند، سعی کنید هر زمان که می توانید با آنها وقت بگذرانید.
- به عنوان مثال، ممکن است با هم برنامه آشپزی داشته باشید، برای قرارهای دوتایی سرگرم کننده در فیلم یا رستوران برنامه ریزی کنید، یا حتی با هم به یک سفر بروید.
- شرکت در یک مراسم عروسی می تواند راه دیگری برای جلب توجه او به ازدواج باشد. این طور مردی را مشتاق ازدواج کنید.
به حلقه نامزدی که دوست دارید اشاره کنید.
اگر واقعاً میخواهید او بداند که امیدوارید به زودی نامزد کنید، یک کاتالوگ حاوی حلقههای نامزدی بردارید. سپس، هنگامی که او در اطراف است، آن را مرور کنید و چند موردی را که واقعاً دوست دارید به او نشان دهید.
این نه تنها به او اجازه می دهد تا بداند که شما به ازدواج فکر می کنید، بلکه به او کمک می کند تا بداند سلیقه شما چیست.
- سعی کنید انگشترهایی را به او نشان ندهید که خیلی قیمتی هستند. اگر فکر کند سلیقه شما گرانتر از چیزی است که میتواند برآورده کند، ممکن است اصلاً در خرید انگشتر مردد شود.
از گرفتن مسئولیت نترسید!
اگر واقعاً میخواهید با هم نامزد کنید اما دوست پسرتان حرفی از ازدواج نمیزنه، دلیلی وجود ندارد که نتوانید از او بپرسید. این به شما بستگی دارد. این را روشن کنید که هدف شما از آشنایی ازدواج است.
- سعی کنید راهی برای خاص و شخصی برای تبدیل دوست پسربهشوهر پیدا کنید، مانند بردن او به جایی که اولین قرار ملاقات خود را داشتید یا مکانی با منظره ای واقعا عاشقانه. هنگامی که آنجا هستید، به او بگویید چقدر برای شما مهم است، و هدف شما آشنایی به قصد ازدواج است، سپس از او بپرسید که آیا برای همیشه مال شما خواهد بود یا خیر!
مشاوره خانواده آویژه
در این مقاله مشاوره خانواده آویژه در خصوص عبور از شکست عشقی نکاتی را بیان کردیم. اگر شما هم نکاتی به ذهنتان می رسد و در این پست از آن صحبت نشده است، بهتر است تا آن را در قسمت نظرات بنویسید تا دیگران هم از آن استفاده کنند و از سوی دیگر در مقاله دیگری به صورت اختصاصی به آن پرداخته شود.
سلام من ی پسری دوس دارم چند ماهی هست باهمیم ایشونم منو دوس داره ولی خب حتی ی ماه باهم حرف نمیزدیم ب خودش صدمه وارد کرده بود چون راجبم با خانوادش حرف زده بود ولی خانوادش س نفرشون راضی نیستن چون راهمون دوره الان هروقت میگم مثلن اسم خانوادشو میارم ک هنوز همون جورن یا ن ناراحت میشه نمدونم راست میگه حرف زده یا ن یبارم گفتم خیلی دوس دارم با مادرت حرف بزنم میخواستم ببینم چی میگه گفت فعلا زوده سنگین باش🙄ولی گفته بود خانوادش در جریانن
میشه کمکم کنید یک پسر بیاد خواستگاریم؟؟
تا توضیح بدم چطوری باهاش اشنا شدم.من و خانوادم رفتیم مراسم تشییح جنازه پسر عموی بابام و من و دوستام یکجا جم شدیم داشتیم با هم حرف می زدیم و یکم دورتر از قبرستون بودیم و همون پسر کنار قبر پسر عموی بابام بود .بعدش دوستام رفتن و من رفتم کنار قبر یه دفعه با هم روبرو شدیم و ۱۰ دقیقه داشتیم تو چشمای هم نگاه میکردیم،و بعد مراسم بعدی یعنی چهلم هم رو دیدیم از دوباره ۵ دقیقه به هم زل زدیم بدون اینکه حرفی بزنیم و دوستام هم متوجه شدن داستان از چه قراره و من هر پنجشنبه اون رو می بینم و مطمئنم اون منو دوست داری و می خواست باهام ارتباط برقرار کنه ولی نمی تونست خب خلاصه اگه میشه کمکم کنید
ما ی خانواده ای بسیار فقیر اصلا خونه ای درست حسابی نداریم ی نفرو دوس دارم ک غریبه هستش میخواد بیاد خواستگاریم میترسم بااین اوضاعمو نظرش عوض کنه یاهرچی عینی دعا کنید خوب بشه اوضاع
سلام من با یه آقایی هستم حدود چهار ساله بهم پیشنهاد ازدواج هم داده اما همش بهونه اینکه الان وضعیت مالیم خوب نیست و منو حتی به همه خانوادش گفته و با خواهرشم در ارتباطم ولی همش طولش میده و بعضی وقتا هم بهم خیلی بی اعتماد میشه چیکار کنم اقدام کنه
سلام من مدت بیست سال با یک اقایی آشنا هستم رابطه ما از راه دور بود ایشون استرالیا هستن الان بیست سال شده ما همو میشناسیم امدن ایران همو دیدیم خیلی دوست داره خانواده منو ببینه اما اصلا حرفی از ازدواج نزده و من واضح گفتم که هدفم ازدواجه دیگه چیزی نیست که ما از هم ندونیم اصلا غیر از ازدواج همچی جوک بنظر شما اجازه بدم خانوادم ببینه این کار درسته
چه خبر ۲۰سال ازدواج کن برو دیگه
سلام من عاشق یه پسر شدم ک ۱۵ سال ازمن بزرگ تره چطور بهش پیشنهاد ازدواج بدم ک اون قبول کنه لطفا کمکم کنین
من از همون نوزادی که بت دنیا آومده ام عمهام اینا گفتن تو عروس ماهستی الان من ۱۶سالهمه وپسر عمه ام ۲۲ واقعا همو دوست داریم عاشق همیم اومد درمورد آینده صحبت کرده کجا زندگی کنیم دیگه خلاصه الانم دوستم داره ولی پدر ومادرش که میگن دیگه باید عقد کنی میگه الان من درس میخونم
سلام من یه دختر ۱۴ ساله هستم یک ماهی هست با یکی به اسم قاسم دوست شدم بهش میگم نمیای منو بگیری میگه باشه بشناسمت میام میگیرمت
واین وسط پیر عموش آمده خواستگاریم اونم منو دوست داره منو به خانوادش معرفی کرده ولی من از قاسم خوشم میاد ولی قاسم منو حتی با داداششم معرفی نکرده الان من این وسط با کدوم باشم کردم قسط ازدواج دار کدوم دروغی یه
ت اونی ک بهت اهمیت ارزش میده رو بچسب
بگین. لطفآ
گوربابای قاسم
با کسی ک دوست داره ازدواج کن…زن ها همیشه میتونن قلبشون برا دوست داشتن کس دیگه جوونه بزنه…ولی مرد ها هیچوقت نمیتونن کسی رو که دوست دارن رو ول کنن…پس با کسی ازدواج کن که اون دوست داره…نه تو اونو
سلام خوبین من با یکی رل زدم کم مونده هفت ماه بشه درحالی ک ی ماه بود خونوادم فهمید و در این وضع باهم موند با اینکه زیادم نمیبینمش تو این چند وقت هفت هشت بار بازور دیدمش وقتی درباره ی ازدواج صحبت میکنم میگ من هنور کارو بارم اوکی نیس یا میگ چندسال دبگ میخام ازدواج کنم از کجا بفهمم دوسم داره؟
قصد ازدواج نداره.
احتمالا علاقه اين فرد زياد نيست
سلام من یک خانم 23 ساله هستم دوتا طفل دارم یک دختر و یک پسر هفت سال میشه ازدواج کردم شوهرم همیشه منو لت و کوب میکنه یعنی هر روز باید بخونه ما جنگ و دعوا باشه شیشه هم میکشه یک بچه مجردو چهار سال میشه ک میشناسم خیلی وابسته همیم همش بخاطر حال و روزم اشک میریزه و میگه حیف تو چند روزی میشه میگه طلاق بگیر با من ازدواج کن خوشبخت ترین میشی کنار من مجرد هم هست آیا راست میگه بنظر تون 24 ساعت از احوالم خبر گیر هست حتی وقتی شوهرم منو لت و کوب میکنه اون منو تداوی میکنه و زار زار گریه میکنه لطفاً نظر بدین
حتی اگر با اون پسر هم ازدواج نکنی طلاق بگیر مگه عرزه نداری ی ذره پس انداز کنی ی سرپناه و ی نون بخور و نمیر برا خودت و بچه هات پیدا کنی گلم بخاطر بچه هات ازش جدا شو
سلام من عاشق یه پسری شدم ولی نمیتونم بش بگم چیکار کنم اونم عاشق من بشع
بهترين خودت باش
مستقيم بهش بگو دوسش دارى
سلام من الان ۲ ماهه ک با یه پسر اشنا شدم و خیلی دوسش دارم اونم دوسم داره و خودش پیشنهاد ازدواج داده….. ولی خونوادش راضی نمیشن میخواد ک همسر قبلی دوس پسرم برگرده ولی خودش نمیخواد همسر قبلیشو الان چکار کنم بیاد خواستگاریم خونوادش تورو خدا کمک کنید من یه بار شکست عشقی خوردم نمیخوام دگ تجربه داشته باشم درکم کنید خواهش میکنم بگین چیکار کنم هروزم با دوس پسرم حرف میزنم یه موقعی هایی هس خوبه یه موقع ها سرد صحبت میکنه عشقا دل کمک لطفا?
پسری ک عاشقت باشه عرضه اینم داره خانوادشو راضی کنه .این وظیفه اونه ن تو
باسلام یک آقا پسر۲۵ساله تقریبا۸ماهه ازطریق مجازی با دخترم آشنا شده و به خودم پیام میده وبه همسرم هم زنگ زده که دخترمو میخواد برای ازدواج شهرمون به هم دور هست
ولی تا به الان فقط یکبار مادر آقا پسر تماس گرفته اقاپسر هم هر روز یک بهانه ای میاره که نمیتونه بیاد خواستگاری وقسم خورده که مشکلاتشون حل کنه ودختران بدست بیاره دخترمم خیلی این آقا پسر رو دوست داره ولی فقط عکسهای همدیگرو دیدن حضوری همو ندیدن
الان به نظرتون ما باید چکار کنیم با این آقا پسر؟
باید حتما یک تا شش ماه همدیگر را بصورت حضوری ببیند (دو سه بار در ماه هم کفایت دارد) و حتی خانواده ها هم حضوری همدیگر را ببینند. حتما یک فضای مناسب ایجاد کنید که همدیگر را از نزدیک ببینند شاید بعد مدتی نظرشون راجب همدیگر عوض شد. من چندتا از دوستانم به همین صورت ازدواج کردند پسره اهل شهرکرد بود و دوستم هم مشهدی بود و چندسال دوست مجازی بودند و بعد پسره مشهد آمد و از نزدیک مدتی همدیگر را میدیدند و بعد از یکسال ازدواج کردند. حتما خانواده ها باید همکاری کنند و فضای مناسب را ترتیب بدن و حتی لازم شد چند روز شما به شهر اونا برید و چند روز اینا به شهر شما بیان و شام و ناهار در خدمت هم باشید چون مسئله تفاوت فرهنگی هم هست و بهتره خانواده ها با رسم و رسوم همدیگر آشنایی پیدا کنند مثلا دوستم من فارس بود ولی شوهرش لر بختیاری بود و فرهنگشون از زمین تا آسمون متفاوت بود. محل زندگی مشترک زوجین در آینده هم مهم هست مثلا کدوم شهر زندگی کنند مثلا الان دوستم با شوهرش شیراز زندگی میکنند.
سلام . من ۲۴ سالمه و الان ۲ ساله عاشق یکی شدم اولین بار خودم بهش پیشنهاد ازدواج دادم با وجود اینکه یک دخترم اون هم قبول کرذ فعلا تو شرایطی هستیم که واقعا همو دوست داریم و عاشق همیم اما هنوز نشده باهم ازدواج کنیم طرف مقابلمم اصلا حرفی نمیزنه موندم رو هوا بلاخره کی میتونم به عنوان همسر تو زندگیم داشته باشمش لطفا بهم بگید چیکار کنم ازین اوضاع بیرون بیام ؟
خودتو دلخوش نکن چون برا منم همین اتفاق افتاد، اون برا اینکه تورو از دست نده قبول کرده ولی به محض اینکه یکیو پیدا کنه تورو هم ول میکنه
سلام خوبید من دختر ۱۵ سالمه با پسر تو مجازی آشنا شودم الان یک ساله از رابطه دارم اون اولش میخواست باهم ازدواج کنیم الان میگه نامزد دارم من احساس میکنم دورغ میگه چکار کنم بیاد خواستگاری من
دعانویس خواهر دعانویس
چرا مردم رو به اشتباه مى ندازين
دعا نويس اگه مى تونست كارى كنه براى خودش مى كرد تا وضعش اين نباشه
با سلام خدمت شما.من مادر ی پسر جوان ۲۴,سال هستم ایشون با ی دختر ۱۸ساله دوست شده و تصمیم ب ازدواج گرفته ولی من اصلا تایید نمیکنم بخاطر قیافه دختر خانم اصلا باهم جور نیستن .لطفاً کمکم کنید وراهنماییم کنید ک چطور پسرم رو از این ازدواج منصرف کنم .باتشکر
سلام . باید به نظر پسرتون احترام بزارید و با این موضوع کنار بیاید ایشون یک پسر ۲۴ ساله هستن که به بلوغ رسیدن قبل از اینکه راجب ظاهر این خانم نظر بدید ببینید ایا اخلاق خوبی دارن؟ در ضمن سن ۱۸ سالگی اوج بلوغ یک دختره و طبیعیه که ظاهر دختر فرق کنه
در ضمن همه خلقت خدا هستن و ظاهر دست ادما نیست
عقد پسر دایی ودختر عمه رو تو اسمونا نوشتن راسته یا نه اینه مثالش
قطعا چرت و پرته….
ازدواج فامیلی توصیه نمیشود. ولی من زیاد دیدم که دختر خاله پسر خاله یا پسر دایی و دختر عمه یا پسر عمو و دختر عمو عاشق هم شوند یا اینکه باهم ازدواج کنند. ولی بهتر این بچه ها جوری بار بیایند که همدیگر را به چشم خواهر و برادر ببینند. در منطقه ما هم میگن عقد پسر عمو و دختر عمو در آسمانا نوشته شده. من اولین نوه دختری و پسری هستم. من سه تا دختر عمو دارم. دختر عموهای من از من 5 و 7 و 10 سال کوچکترند و واقعا مثل خواهرم هستند نه بیشتر.
چرته
من ی نفر خیلی دوست دارم ۹ ماه هست رابط داریم اما اون متوجه علاقه من بخودش هست ولی هنوز در مورد ازدواج یا اصلا علاقه ک ب من داره حرفی نزده ی چند بار ازش خواستم نظرش بدونم احساساتش بگه بهم گفته مرد ها با رفتار کاراشون مشخص میکنن ک دوستت دارن یانه و من موندم در مورد آینده بااون حرف بزنم یانه
سلام من یکی خیلی دوست دارم ۹ ماه باهمیم اما اون میگ ازدواج نمیکنم کلا و از این حرفا….بهش گفتم میخام ازدواج خیلی راحت موفق باشید وتو تنها کسی بودی ک خاطرات خوشی باهاش دارم چکار کنم
فراموشش کن .
طرف میاد ۴سال التماس میکنه میگر دختر را سال بعد میگه من نمیخوامت …بعد این بنده خدا خودش داره میگه نمیخواد تو گیر دادی خودتا بدبخت کنی..این که نمیتونم فراموش کنم…اینا واسه این بهتر از اونا ندیدی همچین که یه عاقل تر پیدا کردی مامانتم یادت میره اون که ثحله …
سلام، من عاشق پسر داییم هستم ازکجا بفهمم که اونم منو دوست داره یانه؟؟؟؟
سلام.یه طوری به پسر دائی ت،بفهمان که مثلآ بهش بگو”آیا این فرضیه راست و درسته؛میگن عقد پسردائئ و… توی آسمونا
سلام منم همین شرایط دارم ببخشی منظورتو از اینکه بهش بگی این فرضیه راست و درسته یعنی چه؟میشه واضح بگید مرسی
مثالش اینه
راسته که عقد پسر دایی و دختر عمه رو تو آسمونا نوشتن
احتمالش هست ولی فک نکنم شایدم اصلا غیر ممکن باشه شایدم یعنی ۵۰.۵۰هست هم عروسی کنن هم نه من طرف خودم پسر داییم هست از بچگی میشناسمش رفت امد داریم از اون خوشم نیاد اونم از من خوشش میاد اما یکم درمورد ازواج تردید میکنه نمدونم چرا
خخخخخخخخخخخخ
سلام وقت بخیر ببخشید میگم منم یکی هست طرفای کنگونه همو ولی مامانم اومد بهمش زد رابطه مارو میخواستم یه کاری برام بکنی ممنونت میشم