9 موضوعی که نباید از آنها به همسرتان چیزی را بگویید

اشتراک گذاشتن تمام مسائل مربوط به زندگی‌تان با همسرتان برای ایجاد صمیمیت و اعتماد بیشتر اگرچه ضروری است با این حال حفظ حریم خصوصی رابطه تان بسیار مهم است.

باید این موضوع را بدانید که صادق بودن با همسرتان لزوما به معنای این نیست که تک تک افکار، رویاها و ترس ها و خیالاتتان را با او درمیان بگذارید. در واقع صداقت شما با همسرتان می تواند حکم یک شمشیر دو لبه را در ازدواج برایتان داشته باشد. پس بهتر است پیش از اینکه در گفتن بسیاری از حرف های دلتان به وی زیاده روی به خرج دهید، کمی هم در این مورد فکر کنید که آیا واقعا نیاز است بعضی از حرف هایی که هیچ تاثیر مثبتی بر زندگی مشترکتان به جا نمی گذارد و فقط مربوط به خود شما می شود را به او هم بگویید.

پیشنهاد ما مشاوران مرکز مشاوره خانواده تلفنی آویژه این است که برای فهم دقیق اینکه کجا اسرارتان را حفظ و کجا تمام حرف های دلتان را روی دایره ریخته و همه چیز را به همسرتان بگویید، مقاله زیر را تا انتها دنبال کنید:

آیا باید همه چیز را به همسرم بگویم؟

وقتی با کسی ازدواج می کنید، دیگر فقط زندگی خودتان به تنهایی را پیش نمی برید. ازدواج شما مانند یک شراکت بسیار مهم است که باید در آن بسیاری از موارد را جهت حفظ شراکت رعایت کنید. بحث کردن و در عین حال احترام گذاشتن شما به مرزها و حریم خصوصی یکدیگر در ازدواج بسیار مهم است.

هدف شما از ازدواج این است از سوی شخص دیگری درک و در عین حال مورد تایید و پذیرش قرار بگیرید. ازدواج یک تعهد مادام العمر بین دو نفر است که محیط امنی را برای شناخت دقیق، درک کامل و پذیرش بدون قید و شرط ایجاد می کند.

اساس رابطه سالم در زندگی مشترک بر پایه صداقت، اعتماد و ارتباطات صمیمانه بنا می شود. اگر می خواهید ازدواجی درست و زندگی سالم و پایداری داشته باشید، پنهان کاری کردن راه درست و عاقلانه ای برای حفظ رابطه تان نخواهد بود. با این حال اگر چیزی وجود دارد که می خواهید و یا نیاز دارید با همسرتان در مورد آن موضوع صحبت کنید، بنشینید و با همسرتان صادقانه در مورد آن حرف بزنید. اما در پاسخ به این سوال که باید همه چیز را به همسرتان بگویید، محتاط باشید.

چند نکته مهم پیش از صحبت با همسرانتان

ما مشاوران مرکز مشاوره آنلاین آویژه نه خود شما و نه همسرتان را نمی شناسیم و از میزان سلامت ازدواجتان و حد و حدود حریم خصوصی تان هم برای محافظت از رابطه تان و پیشرفت در آن و توافقاتی که با یکدیگر کرده اید، هم خبری نداریم. با این حال در این جا چند نکته بسیار مهم وجود دارد که بایدها و نبایدهای گفتاری در زندگی تان را به خوبی مشخص می سازد:

این موضوع را یادتان نرود که حفظ «راز» زندگی‌تان با حفظ «حریم خصوصی» تان بسیار تفاوت دارد.

بین این دو موضوع که خودتان می خواهید تمامی آنچه مربوط به گذشته تان است را با شریک زندگی تان به اشتراک بگذارید یا اینکه او چنین خواسته ای را از شما دارد، بسیار تفاوت است.

به میزان حساسیت های همسرتان توجه کنید. شاید شما آنقدر قوی باشید که حقیقت را به راحتی با همسرتان به اشتراک بگذارید، اما همسرتان ممکن است آنقدر قوی نباشد که بتواند با آن چه که شما به او گفته اید، کنار بیاید.

در دام این باور نیفتید که فقط دو راه دارید: یا همه چیز را به همسرتان بگویید یا به همسرتان هیچ چیزی را نگویید. ممکن است در این بین ده ها گزینه دیگر هم وجود داشته باشد. پس بهتر است سنجیده دلسوزانه رفتار کنید.

بهتر است پیش از اینکه همه چیز را به همسرتان بگویید از خودتان بپرسید که با چه انگیزه ای این اقدام را انجام داده و تمام اسرار خصوصی خود را با او به اشتراک می گذارید.

حرف های شما می تواند یک فاصله کوتاه بین «کلمات ساده» با «زخم های عمیق» داشته باشد. حواستان به انتخاب کلمات باشد.

فراموش نکنید که برخی از صحبت های شما پیامدهای سنگینی مانند شرم، درد و حتی دلسردی در رابطه را به وجود می آورد. مراقب گفتارتان باشید.

چرا نباید با همسرمان صادق باشیم؟

اغلب اوقات به جای اینکه بیشتر به همسرتان اهمیت دهید یا برای حل مشکلی با یکدیگر گفتگو کنید، تنها به درست بودن و نادرست بودن حرف هایی که می خواهید به وی بزنید، توجه می کنید.

شاید حتی این مشکل برای شما وجود داشته باشد که خیلی مشغول فکر کردن به گذشته ای هستید که در آن رازهایی وجود دارد و همسرتان از وجود آن رازها در زندگی شما کاملا بی خبر است. در چنین مواقعی این موضوع کاملا عادی است که از صادق بودن خود احساس امنیت نداشته باشید. در این مواقع بهتر است، قبل از آنکه تصمیم بگیرید همه چیز را به همسرتان بگویید، کمی در مورد برخی از سوالات فکر کنید. سوالاتی همچون:

همسرتان از نظر شخصیتی چگونه فردی است و اینکه آیا با شنیدن حرف هایتان رفتار غیرمنطقی از خود نشان نمی دهد؟

آیا گفتن آنچه در گذشته تان وجود داشته الزامی است؟ اگر همه چیز را از گذشته خود به وی نگویید در زندگی تان مشکل ایجاد می شود؟

شرایط زندگی کنونی تان به چه صورت است؟ آیا رابطه گرم و صمیمانه ای با همسرتان دارید و یا اینکه در مرحله تنش به سر برده و برخی از مسائل و موضوعات پیش آمده رابطه تان را تا حد زیادی دچار مشکل کرده است.

آیا تاکنون همسرتان از گذشته خود به شما حرفی زده است؟

تمام این سوالات را پیش از آنکه بخواهید اسرار مربوط به پیش از دوران زندگی مشترکتان را با وی در میان بگذارید، مد نظر قرار دهید.

بهتر است بدون پیش زمینه و آگاهی از این موارد تصمیمی برای صحبت کردن با وی در رابطه با آنچه که تاکنون نمی دانسته و به وی نگفتید، نگیرید.

فراموش نکنید برای اینکه هر رابطه ای سالم مانده و پیشرفت کند باید مرزهایی برای آن تعریف شود و هر دو طرف به این مرزها احترام بگذارند.

شاید بسیاری از حرف هایی که شما می خواهید به همسرتان بزنید و یا توقع دارید که او با شما در موردشان صحبت کند، خارج از مرزهای واقعی رابطه تان باشد. پس در این مواقع حتی بهتر است زیاد برای دانستن موضوعاتی که نباید بدانید هم اصرار به خرج ندهید.

این مرزبندی و حد و حدودهایی که شما و یا شریک زندگی تان را از گفتن حرف های بسیاری منصرف می کند، قطعا به شما کمک خواهد کرد تا از هر موضوع ناراحت کننده، آسیب زا و حتی مخربی در رابطه خود اجتناب کنید. علاوه بر این به شما احساس امنیت و آرامش داده و اجازه می دهد، رابطه تان رشد پیدا کرده و بهتر شود.

سکوت کنیم یا حرف بزنیم؟

نگه داشتن برخی از حرف ها پیش خودتان خیلی بهتر است از اینکه بخواهید در موردشان با همسرتان صحبت کنید. به خصوص اگر بر این موضوع قائل هستید که حرف هایی که می خواهید در موردشان با همسرتان صحبت کنید، به رابطه تان هیچ کمکی نخواهد کرد.

بسیاری از کارشناسان بر این باورند که «صداقت کامل همیشه بهترین سیاست نیست». به اعتقاد آنها اگر افشای برخی از اطلاعات هیچ هدف واقعی را دنبال نکرده و یا باعث جریحه دار شدن احساسات طرف مقابلتان می شود و یا خودتان این موضوع را به خوبی درک کرده و می فهمید که ممکن است، حرفی که در دل دارید، ارزش گفتن نداشته باشد، بهتر است سکوت اختیار کنید.

قضاوت این موضوع که چه چیزهایی را باید بگویید و چه چیزهایی را باید در دل خودتان نگه دارید، بر عهده خود شماست.

ممکن است، متوجه شوید که بعضی چیزها بهتر است خصوصی نگه داشته شوند تا اینکه در موردشان صحبت کنید و آرامش رابطه را کامل حفظ می کنند. علاوه بر احترام به مرزهای تعیین شده در رابطه مشترک، خصوصی نگه داشتن برخی از افکار می تواند به شما در حفظ هویت فردی طی یک رابطه کمک کند و این تصور را که گمان کنید باید همه چیز را به همسرتان بگویید کاملا تغییر دهد.

اگر بسیاری از حرف های دلتان را با شخص دیگری که بیرون از رابطه مشترک شماست، می گویید و متوجه این موضوع شده اید که در گفتگوهای خود زیاد از این جمله استفاده می کنید که به «همسرم نگو ولی….» ممکن است زمان آن رسیده باشد که برخی چیزها را در رابطه خودتان مورد ارزیابی قرار دهید.

بهتر است در این زمینه زندگی خود را با زندگی دیگران مقایسه نکنید. چرا که هر زوج سبک ارتباطی مخصوص به خودشان را دارند که برای آنها احساس راحتی ایجاد می کند. در چنین شرایطی بهتر است برخی از موضوعات را برای حفظ و تداوم ارتباط خوبی که با همسرتان دارید، همچنان ناگفته رها کنید.

چه رازهايي را نبايد به همسرتان بگوييد

صحبت های شما موجب دلخوری وی می شود:

وقتی همیشه در کنار کسی به عنوان شریک زندگی تان هستید، به راحتی متوجه معایب و نقص های آن شخص می شوید. اگر شما در این رابطه خوشحال هستید و رابطه تان مستحکم است، ارزش ندارد روی چیزهای کوچکی که شما را آزار می دهد، تمرکز کنید. بهتر است آنها را مخفی نگه دارید تا اینکه شریک زندگی خود را با اشاره به آنها دچار احساس ناامنی کرده و یا آزرده خاطر کنید.

در چنین مواقعی بهتر است هر آنچه که در رابطه باعث ناراحتی و آزار و اذیت شما می شود را مخفی نگه دارید.

از ایرادات کوچکش صرفه نظر کنید:

اگر برخی از اقدامات او مانند جویدن بد غذا یا خنده های عجیب و غریب او به شما و احساساتتان آسیب نمی رساند اما مورد تاییدتان هم نیست، بهتر است کمی صبور بوده و او در این رابطه صحبت نکنید. یا اینکه برخی از مسائل را به شیوه ای مثبت مطرح کنید به خصوص اگر می دانید که وی دمدمی مزاج است و انتقادات شما باعث ایجاد مشکل می شود.

واقعیت این است که همه یک یا دو نقص در رفتار خود را دارند و بسیاری از آنها را نمی توانند به هیچ عنوان تغییر دهند.

گذشته خود را فراموش کنید:

مورد دیگر اینکه حتی در امن ترین روابط مشترک هم همیشه لازم نیست که سوابق و گذشته خودتان را به همسرتان بگویید. آن شخصی که شما می خواهید به همسرتان در موردش صحبت کنید، گذشته شماست .

بهتر است تنها در مواردی از گذشته خود با وی صحبت کنید که مربوط فرصت های شغلی تان یا خاطرات شیرینی که با خانواده یا دوستانتان داشته اید، باشد. باقی مسائل بهتر است در دل خودتان باقی بماند.

به روابط پیش از ازدواج فکر نکنید:

این موضوع را بدانید به اشتراک گذاشتن احساسات قلبی مربوط به خودتان در گذشته با همسرتان هیچ ایرادی ندارد اما نباید هرگز از روابط عاطفی خود در گذشته با وی صحبت کنید.

به اعتقاد مشاوران مرکز مشاوره خانواده آویژه اینکه بخواهید از شریک قبلی زندگی خود برای شریک فعلی تان حرف بزنید و از تجربیات تلخ و شیرینی که با وی داشته اید برایش صحبت کنید، قطعا می تواند روی همسرتان اثرات منفی نسبت به شما ایجاد کند.

چهارچوب خانواده خود را حفظ کنید:

نیازی به این نیست که جزئی ترین مسائل خانوادگی خود را به همسرتان هم بگویید. مگر اینکه خانواده شما در شرایط بسیار بدی باشد. در این صورت می توانید با وی صحبت کرده و شریک زندگی تان را تا حدودی از اتفاقات پیش آمده مطلع کنید. نباید به خودتان اجازه دهید که ایرادات و اشتباهات عزیزانتان را با وی در میان بگذارید.

این موضوع قطعا موجب خواهد شد که او در مسائل خانوادگی شما که حتی به وی هم مربوط نمی شود دخالت کرده و اظهار نظراتی مطرح کند که شما را کاملا آشفته سازد.

در مورد جنس مخالف محتاط باشید:

اینکه گاهی اوقات نسبت به برخی از افراد غیرهمجنس خود حس خوب و بسیار مثبتی داشته باشید، کاملا طبیعی است. شاید جذابیت برخی از افراد برایتان حس و حالی خاصی را نسبت به آن شخص ایجاد کند. اصلا نگران این موضوع نباشید چون این حالت یک واکنش طبیعی بوده و جای خجالت ندارد.

با این حال تمجید از دیگرانی که در باور شما به دلیل برخی از ویژگی های ظاهری و یا شخصیتی ستودنی هستند، می تواند منجر به جریحه دار شدن احساسات همسرتان و تشدید حس ناامنی در وی شود.

بهتر است از کسی در مقابل وی تعریف نکنید. حتی اگر تعریفی هم از او می کنید، مراقب نوع جملاتی که در صحبت هایتان مطرح می کنید، باشید. بین این دو جمله که به او بگویید: «دوستت آدم خوش تیپی است» با اینکه بگویید «من واقعا شیفته جذابیت دوستت شده ام» تفاوت بسیاری وجود دارد. البته این نکته را فراموش نکنید که این احساسات تا زمانی برای شما عادی است که شما بر اساس افکار خود عمل نکرده و این احساسات به هیچ وجه تاثیر منفی بر روابط شما با همسرتان نمی گذارد.

در انتخاب جملات خود دقت کنید:

کلمات سلاح های قدرتمندی هستند و وقتی گفته می شوند، نمی توان آنها را پس گرفت. بنابراین بهتر است هیچ گاه با صدای بلند به همسرتان نگویید که در مورد رابطه تان شک دارید. برخی از افکار شما ممکن است زودگذر باشد.

بنابراین عاقلانه ترین راه این است که پیش از به اشتراک گذاشتن افکار منفی خود، با شریک زندگی تان کمی در مورد حرف هایتان فکر کنید.

در مورد خانواده اش نظر ندهید:

بهتر است در مورد خانواده همسرتان و یا دوستانش اظهارات نظرات زیادی انجام ندهید.

حتی اگر شریک زندگی تان در مورد دوستی ها و یا روابط خانوادگی اش نظر شما را می پرسد، به آرامی قدم بردارید و بیشتر به حرف هایش در مورد خانواده اش گوش کنید تا اینکه بخواهید در موردشان صحبت کرده و یا نظر دهید.

راز نگه دار باشید:

لزومی ندارد تمام نظراتی که خانواده شما نسبت به شریک زندگی تان دارند را علنا به وی بگویید. در دنیای واقعی این موضوع کاملا عادی است که گاهی خانواده شما از برخی از رفتارهای همسرتان ناراحت باشند و یا نقدی را علیه وی مطرح کنند.

این به معنای آن نیست که شما همه این موارد را با وی در میان گذاشته و به او بگویید که چقدر نسبت به برخی از رفتارهای وی احساسات منفی دارند.

سخنی از مشاوران آویژه

اینکه نخواهید تمام حرف های دلتان را به همسرتان بگویید، اصلا ایده و تصمیم اشتباهی نیست. شما باید بین موضوعاتی که می تواند در بهبود شرایط زندگی تان تاثیر گذار باشد با موضوعاتی که چندان تاثیر مثبتی بر روابط با همسرتان ندارد، تمایز قائل شوید. همه حرف ها را به همسرتان نگویید مگر آنکه تمام جوانب آن را در نظر گرفته و مطمئن شوید، صحبت هایتان تاثیرات منفی را در وی ایجاد نخواهد کرد.